kim_vtea's Reading List
15 stories
INRED | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,204,579
  • WpVote
    Votes 84,609
  • WpPart
    Parts 124
In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دست بده؟ ⚖💰🚬 _______________________ "اگر روزی موفق شدی و پذیرش من رو برای پرستشت به دست آوردی، اونموقع جلوی تک به تک این آدمها، توی همین کلیسایی که برای معبودتون ساختید... میبوسمت! اونموقع "رئیسم" رو بعنوان "معبودم" میبوسم جئون!" writer: Nren couple: Vkook Genre: prison-crime-romance-smut
𝗜𝗳 𝘄𝗲 𝗵𝗮𝗱 𝗲𝗮𝗰𝗵 𝗼𝘁𝗵𝗲𝗿 (Vkook)  by Snowflakes_Bunny
Snowflakes_Bunny
  • WpView
    Reads 1,807
  • WpVote
    Votes 231
  • WpPart
    Parts 7
𓍯 ִֶָ ࣪𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐥𝐨𝐯𝐞 𝐒𝟐 ִֶָ𓂃·• Couple : Vkook , Sope ,.... Genre : Angst, Romance, Smut, Action. Written By Kamari ───────ೋღ ღೋ─────── لحظه ای که پای مرد سیاه پوش لغزید و نزدیک بود به پایین ساختمان پرتاب شود، سنگینی عظیمی را در قلبش حس کرد. قبل اینکه باز پا به فرار بگذارد داد کشید. -وایسا، اگه ادامه بدی فقط بی گناه ها اسیب میبینن. سرش را به طرف مرد چرخاند. باز اون چشم های اشنا. نگاهش را از صورتش گرفت و به کفش های مرد داد. -چه بلایی بر سر اون افسر اومد + اگه نگرانشی، چرا داری این کار رو میکنی؟ پوزخند صدا داری زد و به صورت مرد نگاه کرد. مستقیم خیره به چشمان مردی بود که هیچوقت فکر نمیکرد روبرویش قرار بگیرد. - من یه سوال ازت دارم، تا حالا خواستی اونایی رو بکشی که قانون نسبت بهشون خیلی با ملایمت رفتار کرده؟ رگه ای از خاطرات قدیمی جلوی چشمانش رنگ میبندند. سرش سوت وحشتناکی میکشد و چنگی به موهایش می‌زند. بغضی ناشناخته به گلویش چنگ میندازد. قطره اشکی از چشمان مرد سیاه پوش به گونه اش میچکد. - اون قابل قبوله تا وقتی که تو پلیس باشی، ولی اگه من انجامش بدم تبدیل میشه به جنایت؟ مستقبم خیره به چشمای مرد نگاه میکرد. - ما عین همیم. جدا فکر کردی میتونی دستگیرم کنی؟ ماسکش رو در اورد و به زمین انداخت. - ولی ما عین همیم کیم (فصل2 فیک لا
𝗗𝗔𝗚𝗚𝗘𝗥 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  by vkfic_
vkfic_
  • WpView
    Reads 776,128
  • WpVote
    Votes 102,479
  • WpPart
    Parts 41
هیچ‌وقت توی بدترین کابوس‌هام هم فکر نمی‌کردم برادر ناتنی‌ای که همیشه درباره‌ش می‌گفتن، همون جفتی باشه که سرنوشت برام انتخاب کرده. جئون جونگکوک، یه آلفای مغرور که از ازدواج پدرش با کیم ته‌هی ناراضیه و اون زن رو یه هرزه می‌دونه، اما هیچ‌وقت حتی به ذهنشم نرسیده بود که پسر همون زن، یه آلفای خون‌خالص، جفتش باشه ... یعنی کیم تهیونگ. «تو یه بی شخصیتی که رایحه‌ش حالمو بهم میزنه.» Dagger [ خنجر ] Couple : Taekook , Namjin , Sope تهکوک ، نامجین و سپ [ شیپ یونگی و هوسوک ] Genre : Omegaverse , Action , Romance , Smut Writer : Mahla Instagram : Vkfic_ Telegram : Tkfic Start:1404,01,01 تایم آپ نامنظم
Rebel (AU) by Vkookchild9597
Vkookchild9597
  • WpView
    Reads 156,995
  • WpVote
    Votes 23,970
  • WpPart
    Parts 47
هفت سال پیش وقتی جونگ‌کوک رو از دست داد بابونه‌اش هفت ماهه باردار بود و منتظر تولد دختر کوچولوشون بودن؛ اما حالا اون رو درحالی پیدا کرده بود که شکمش کاملاً صاف بود و توی شرایط جسمانی اسف‌باری قرار داشت! +می‌شه بپرسم چرا من رو جونگ‌کوک صدا می‌زنید؟ _ت... تو... من رو نمی‌شناسی؟ Writer: Ashil Couple: Vkook Genre: Omegaverse, Romance, Fantasy, Mystery, Smut, Mpreg
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞 (Vkook) by Snowflakes_Bunny
Snowflakes_Bunny
  • WpView
    Reads 42,191
  • WpVote
    Votes 5,690
  • WpPart
    Parts 20
Couple : Vkook , Yoonmin , Namjin Genre : Angst , Romance , Smut , Dram , Action , BDSM . Written By Kamari ───────ೋღ ღೋ─────── _ فک کردی فقط خودت میتونی قوی باشی ... ها کیم تهیونگ + اون تفنگ فاکی رو بنداز پایین کوک . وقت این مسخره بازیاتو ندارم . این بازی کثیفو تمومش کن ! _ این بازی رو خودت شروع کردی مستر کیم ... باشه ته ته ! میدونی ... همه چیم بودی وقتی فقط سرگرمیت بودم ! ولی سرگرمی ها هم جایگذین میشن . تو حتی منو برای سرگرمیت هم نگه نداشتی . پوزخندی زد و تفنگ را روی قلبش نشونه رفت . _ هر بازیی برای تموم شدن به یه برنده نیاز داره . خوشحال باش ته ته ... برنده ی این بازی تویی ... با این تفنگ ، تو رو از دست خودم و این مسخره بازی ها خلاص میکنم . اما ... با اینکه باختم , بازم عاشق این بازی بودم :) بنگ ! فریاد بی پاسخ ! ~~~~~~ یادتون باشه ما تو دیزنی لند زندگی نمی کنیم
𝑂𝑛𝑒 𝑊𝑒𝑒𝑘. by Haru_Gogo
Haru_Gogo
  • WpView
    Reads 53,545
  • WpVote
    Votes 7,841
  • WpPart
    Parts 9
[Completed] ساعت دوازده شب بود و آرزو کردم، کاش دوباره عاشقم می‌شدی.. ____________________ "بیا جدا شیم.. من یکی رو دیدم.. و اون.. از تو بهتر بود" "فقط یک هفته بهم وقت بده" - مینی فیک - 🤍کاپل اصلی : کوکوی 🤍ژانر : انگست ، رمنس ، تراژدی 🤍Start : [00/2/11 , 16:2] 🤍End : [00/3/31 , 18:24] ©️The base of This beautiful story belongs to : scarlet_sunset ☁️✨ امیدوارم دوستش داشته باشید 🎐🤍 -Edited -Major character death!
puppeteer by ariiellmina
ariiellmina
  • WpView
    Reads 532,710
  • WpVote
    Votes 43,636
  • WpPart
    Parts 41
♡ʙᴇ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴɢᴇ ᴛʜᴀᴛ ʏᴏᴜ ᴡɪsʜ ᴛᴏ sᴇᴇ ɪɴ ᴛʜᴇ ᴡᴏʀʟᴅ
NEMESIS | VKOOK  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 258,845
  • WpVote
    Votes 29,389
  • WpPart
    Parts 39
NEMESIS - الهه ی انتقام سروان کیم، کارآگاه بخش جرایم خشن، کسی که سال‌ها دنبال یک قاتل سریالی می‌گشت، اما هرروز ازش دورتر می‌شد و توی پیدا کردنش شکست می‌خورد... درحالی‌که تنها چیزی که توش شکست خورده بود حرفه‌ی کاریش نبود... زندگیِ تاریک و سرد تهیونگ کیم و جونگکوک کیم؛ کسایی که یک روز عاشقانه زندگی مشترکشون رو شروع کردند، اما الان بعد از ده سال، تنها حضور هم رو توی خونه تحمل می‌کنند... چه چیزی باعث شد که زندگیشون نابود بشه؟ °•°•°•°• "کسی جز من... نباید دیوونه ات کنه... دیگه نمی‌خوام دست اون عوضی بهت بخوره... می‌خوام همش پاک شه... می‌خوام فقط لب های من روی بدنت کشیده بشه و فقط تو باشی که بوسه هات روی تنم می‌شینه..." ژانر: جنایی، اسمات، رازآلود نویسنده: samar & moonlike & razi کاپل: ویکوک زمان آپ: تمام شده-
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو by vkookland_82
vkookland_82
  • WpView
    Reads 286,309
  • WpVote
    Votes 25,177
  • WpPart
    Parts 34
𝑳𝒊𝒂𝒓🫀 جونگ‌کوک پسری ساده با قلبی مریض، بی‌خبر از اینکه اطلاعاتی در دست داره که می‌تونه مافیای ژاپن رو به هم بریزه. تهیونگ، رئیس بی‌رحم مافیای ژاپن، برای رسیدن به اون اطلاعات مجبور می‌شه به جونگ‌کوک نزدیک بشه و با قلب مریضش بازی کنه...اما در نهایت عاشق اون پسر میشه. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ -«چطور میتونی بگی همش...دروغ بود؟» تهیونگ بدون نگاه کردن به جونگکوکی که تا چند دقیقه ی پیش، مانند بت میپرستیدش، پک عمیقی به سیگارش زد. جونگکوک دستش رو روی قلبی که حالا تند تر از همیشه میکوبید گذاشت و بعد از مدت ها بلاخره قطره اشکی از چشمش پایین ریخت«چطور تونستی با..قلب مریضم بازی کنی؟» مرد با چشمهایی که حالا تاریک تر از هر وقت بودن به چراغ های توکیو خیره شده بود«- بازی تموم شد حالا..حذف شدی.» ˢᵗᵃʳᵗ : ¹⁴⁰⁴/²/¹¹ - 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑹𝒂𝒉𝒂 - 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑺𝒎𝒖𝒕, 𝑴𝒂𝒇𝒊𝒂 - 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 - 𝑰𝒏𝒔𝒕𝒂𝒈𝒓𝒂𝒎 𝑰𝑫: 𝒕𝒂𝒆𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82 - 𝑻𝒆𝒍𝒆𝒈𝒓𝒂𝒎: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82