mobinaashabi's Reading List
112 stories
𓂃The Mission Trap [KookV]⋱ by Veronikanoir
Veronikanoir
  • WpView
    Reads 4,054
  • WpVote
    Votes 527
  • WpPart
    Parts 8
تلـه‌ی مأمـوریت ⨳ کـاپل: کوکـوی ⨳ ژانـر: امگاورس، رومنس، پلیسی، اسمات ⨳ تایپ: کوکوی 🐾خلاصـه: تهیونگ، امگای غالبی که از لحظه‌ی ورودش به پایگاه هونگان، جذب فرمانده‌ای آروم با رایحه‌ی شکلاتی می‌شه؛ کسی که برخلاف قانون طبیعتشون، جفت حقیقیش نیست. توی دنیایی که قلب گرگ‌ها فقط برای جفتشون به تلاطم میفته، این کشش نادر، تهیونگ رو گیج کرده. چی می‌شه اگه اعتراف تهیونگ درست وسط یکی از مأموریت‌هایی باشه که دارن با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم می‌کنن؟
𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 726,526
  • WpVote
    Votes 91,223
  • WpPart
    Parts 33
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوضی، توی کار من دخالت نکن! اون پسر منه، بخوام می کشم، بخوام آتیشش می زنم! لحظه بعد، انگشت های قوی دور گلوش پیچونده شد و از زمین بلند شد. جونگ کوک در حالی که با خونسردی ترسناکی چشم های آبیشو به چشم های وحشت زده کیم دوخته بود لب زد: - داری ناراحتش می کنی کیم... هیچ کس امگای منو ناراحته نمی کنه و زنده بمونه." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
Life is a joke.(kookv)  by azin2013
azin2013
  • WpView
    Reads 12,911
  • WpVote
    Votes 3,003
  • WpPart
    Parts 29
_ لباست رو در بیار جئون. نمیدونست چرا اما دلش میخواست با استاد کیم جوون کل کل کنه. بدون بلند کردن سرش زمزمه کرد. _ اینجا جاش نیست استاد، اما اگه دوست داشتی یه جای بهتر این اجازه رو بهت میدم خودت درشون بیاری. ##### _ یک جای خالی توی قلبت هست، روزی خونه ی من بود. _ قلب من دیگه هیچ جای خالی ای نداره کیم تهیونگ، پر شده از تو... قلب برای منه ولی هر تپش و نبضش برای توئه. #### زندگی یک شوخیه؟ جونگکوک یک پسر بدشانسه که از زمین و زمان براش دردسر میباره، اما کی میدونه شاید بدشانسی کوک دلیل داره. فیک کوکوی اما لقب تهیونگ ددی؟! از عجایب زندگی یک شوخیه (◍•ᴗ•◍) ❤ _ نمیدونم توهُم میبینم یا واقعیت ولی دارم میترسم...میترسم که دوباره از دستش بدم. ♡♡♡♡ Cople: #kookv #yoonmin Genre : #comedy /#fantasy #drama /#smut status: در حال آپ up days: دوشنبه، پنجنبه عضویت در چنل تلگرام از طریق: my_story_robot تمامی شخصیت‌ها، فضاها و مفاهیم این اثر زاده‌ی ذهن و جهان درونی من هستند. هرگونه برداشت، بازآفرینی یا استفاده از آن‌ها بدون ذکر منبع، نه الهام، که خیانت به روح «زندگی یک شوخیه» هستش. کپی داستان ممنوع⛔ این یک بوک ساده استاد و دانشجویی نیست.... پیشنهاد میکنم عمیقتر به متن نگاه کنی کاپل = کوکوی ✓یونمین ✓
llیاغی کلاس |Class Outlawll by llAlourall
llAlourall
  • WpView
    Reads 73,535
  • WpVote
    Votes 10,141
  • WpPart
    Parts 26
قضیه از این قرار بود که تهیونگ به مدرسه ی جدیدی انتقال پیدا کرده بود، و اون کلاسی که درونش بود به قفس گرگ ها معروف بود! و جونگکوک پسری که به بی رحمی و قلدری و کتک زنی شناخته میشد و سردسته ی قلدر های مدرسه هم بود ، همکلاسی جدید تهیونگ بود. • • 👀تیکه ای از فیک: _ جئون! من هزار بار گفتم هرجوری که دوست دارم لباس میپوشم ، ربطی نداره به کسی .. + پس منم هرجور که دوست دارم آدم جر میدم واست ، ربطی نداره به کسی .. • • GANER:Smut~Romance~Fake Caht~Dram~AU~little comedy Couple: Kookv Writer : Aloura
Bloody Rose by mobinaashabi
mobinaashabi
  • WpView
    Reads 83
  • WpVote
    Votes 8
  • WpPart
    Parts 1
┆Name: Bloody Rose ⏎ ┆OTP: #KookV ┆Genre: Romance چشم‌های خمارش با حلقه شدن دست‌های مرد دور کمرش، تا آخرین درجه باز شد. نفس گرمی روی گردنش رها شد و عطر آشنایی ریه‌هاش رو پر کرد و تهیونگ، هیچ احتیاجی به فکر کردن برای شناخت اون مرد نداشت. این عطر، قطعاً متعلق به جونگ‌کوکش بود. ╰─┈┈➤ #Mobina ⸙ @BlackSwan_Zone
𝐅𝐑𝐎𝐌 | ܦ̇ܝ‌ߊ‌ܩܢ by jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Reads 4,241
  • WpVote
    Votes 593
  • WpPart
    Parts 3
ترسناک تر از هیولاها وجود خودشون درکنارته... خلاصه داستان👇🏻 《یه خانواده به‌طور تصادفی وارد شهری می‌شن که هیچ راه خروجی نداره. روزها عادیه، اما شب‌ها موجودات مرموز و خطرناکی از جنگل میان که می‌خوان ساکنان رو شکار کنن. مردم باید پشت پنجره‌های بسته پنهان بشن تا زنده بمونن. حالا همه به‌دنبال پیدا کردن راز شهر و راهی برای فرارن، اما هر جوابی فقط معمای تازه‌ای می‌سازه.》 چی ميشه اگه تهیونگ پسر اون خانواده بشه و عاشق کسی بشه که کل شهر ازش حساب میبرن؟ _______ ژانر: ترسناک، هیجانی، معمایی، تخیلی، اسمات کاپل: KOOKV تایم آپ: نامنظم نویسنده: MELINA
Golden _ vkook_ by writerMisha
writerMisha
  • WpView
    Reads 937
  • WpVote
    Votes 177
  • WpPart
    Parts 9
فیک Golden ✨ استاد مین ، طراح مشهور جواهرات خاص بعد از چند سال برای گسترش شعبه‌ها به کره برمیگرده و بعد از اولین دیدار عجیبش با جونگ‌کوک اون رو به عنوان مشاور برندینگ انتخاب میکنه . اما مدیر شعبه کره ، از اون پسر بچه متنفره . چرا؟ دلیلی هست که استاد مین خبر نداره ؟ ـ تو حق نداری به من بگی چیکار بکنم جناب کیم ، مشاور برند منم و شما فقط مدیری . ـ پس اخراجت میکنم جناب مشاور. ـ سعیت رو بکن جناب مدیر . کاپل : تهکوک ، مینکوک ژانر : عاشقانه ، آفیس لاو ، اسمات نویسنده : Misha 💜 این فیک در چنل تلگرام kookv_life آپ میشه
Strange Start [kookv] by mobinaashabi
mobinaashabi
  • WpView
    Reads 49,259
  • WpVote
    Votes 5,596
  • WpPart
    Parts 22
«شروع عجیب» "درحال آپ..." جئون جونگ‌کوک معتقده که به‌جز کارش و دخترش عاشق هیچکس نمی‌تونه باشه... اما وقتی جفت حقیقی‌تون رو پیدا می‌کنید مهم نیست نظرتون راجبش چیه به هرحال نمی‌تونید اون رو با کسی به غیر از خودتون ببینید! این داستان یک عشقِ پر ماجراست... . ✨️بخشی از متن فیکشن: جونگ‌کوک اروم روی تهیونگ خزید و با گرفتن مچ پاهاش، دستور داد: - وقتشه پاهات رو برای آلفا باز کنی، امگا. تهیونگ که از لذت شنیدن امگا، گرگ بی‌قرارش از خود بی‌خود شده بود، با حس کردن خیسی بیش از حد شلوارش، ناله‌ی بلندی کرد. - هیش‌... بهتره صدات رو کنترل کنی. تو که نمی‌خوای رز کوچولو با صدات از خواب بیدار شه کارامل! ژانر: امگاورس، اسمات، رومنس،کمدی زمان‌آپ: جمعه_ منظمه کاپل: کوکوی(ورژن ویکوک داخل پیج) کاپل فرعی: یونمین_ نامجین ●wrιтer: #mobina & #Camomile 𝑩𝑳𝑨𝑪𝑲 𝑺𝑾𝑨𝑵
Gambling by Naji_jiji
Naji_jiji
  • WpView
    Reads 80,067
  • WpVote
    Votes 7,021
  • WpPart
    Parts 44
▪︎Complete▪︎ ະFɪᴄ Nᴀᴍᴇ ᯓ Gambling ະGᴇɴʀᴇ ᯓ BDSM, Sᴍᴜᴛ, Aɴɢsᴛ ະCUP ᯓ VKᴏᴏᴋ هیچی نداشت بگه، اون همه چیزش رو باخته بود حتی آخرین سرمایه اش یعنی خودش، روحش و بدنش رو به کیم تهیونگ باخته بود. چی پیش خودش فکر کرده بود که میتونه با کینگ دربیافته؟ پشیمونی؟ فایده ای نداشت اون فقط الان میتونست از ثانیه های اخر آزادیش برای نفس آخر زندگی کنه سه دو یک -تو مال منی جئون جونگکوک اعتیاد همیشه میتونه تمام زندگیت رو به باد بده حتی اگه اعتیاد به قمار باشه.
Raven [ ریوِن] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 361,007
  • WpVote
    Votes 58,175
  • WpPart
    Parts 52
زندگیش اونوقتی تغیر کرد که فهمید‌‌‌... فقط اونه که میتونه ازش مراقبت کنه🥀 ... -دهنتو باز کن پسر خوب... -...ولم...کن... لبخند گرمی زد و فک پسر زیرش و محکم تر فشورد... -خوش ندارم حین بوسه همکاری ازت نبینم تهیونگ... چشم هاش و محکم بست و سعی کرد به تن خسته و کرختش حرکتی بده...وزنش زیاد بود و انگار کاملا به زمین پینش کرده... -خواهش میکنم...ولم کن... سرشو جلو برد و گونش و با انگشت شصت نوازش کرد... به جنون رسیده بود... -خیلی زیبایی...جوری که دلم میخواد تا اخر عمرم پیش خودم اسیرت کنم...دکتر کوچولو. -چرا باید بهت اعتماد کنم؟ -واقعا نباید بکنی‌. ... کیم تهیونگ...روانپزشک مرموزی که اخرین پروندش متعلق به یک بیمار خطرناک با هویت جعلیه... ... کاپل:kookv/ vkook کاپل فرعی: ؟ ژانر: دارک رومنس/درام /جنایی_مافیا/اسمات/هپی اند ... روند اپ: دو روز درمیون به بچم عشق بدین... لاویو 🐯🐰