بیبی
126 stories
I don't know you anymore (Vers ) by fire_girly
fire_girly
  • WpView
    Reads 107,016
  • WpVote
    Votes 8,603
  • WpPart
    Parts 36
پایان غیرمنتظره و شوکه کننده میخوای ؟ قطعا باید اینو بخونی !! . . . چی میشه اگه تهیونگ با دوستش سر اغوا کردن پسر هات و پولدار دانشگاهشون شرط ببنده؟ آیا موفق میشه؟ . . چهره‌ی درهم جانگکوک چیز خوبی رو نشون نمی‌داد اون کاملا به هم ریخته بود و در کمال ناباوریِ تهیونگ نزدیک بود برای لکه گرفتن لباسش گریه کنه. -چه مرگته تو؟! هیچ می‌دونی پول این لباس چقدره؟! از کل هیکلت گرونتره !! . . . -م..میشه لمست کنم؟ خواهش میکنم...تا حالا هیچوقت انقدر چیزی رو نخواستم.... ❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️ ژانر : رومنس، اسمات، معمایی کاپل: تهکوک (ورس)، یونمین
Wenca by erigna78
erigna78
  • WpView
    Reads 49,461
  • WpVote
    Votes 2,722
  • WpPart
    Parts 36
_میدونی رقص بسمل چیه؟ معروفه به رقص مرگ . روی بدن بی سره طرف روغن داغ میریزن و چون خون هنوز تو بدن در گردشه و بدن داغه فرد شروع به چرخیدن دور خودش میکنه. منم این رقصو همون موقع که دره خونه رو پشتت بستی تجربه کردم. توام باید برقصی. باید مثل من از تموم وجود با مرگ برقصی تهیونگ. ..... ×ولی رقص تو روی بدنم جذاب تر از رقصه بسمله..اینطور نیست؟ ....
𝐂𝐚𝐫𝐚𝐦𝐞𝐥 𝐌𝐚𝐜𝐜𝐡𝐢𝐚𝐭𝐨 by ImLuna_moon
ImLuna_moon
  • WpView
    Reads 206,145
  • WpVote
    Votes 38,774
  • WpPart
    Parts 31
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] "برادران کیم بجز تهیونگ؟!" این صدای زمزمه ی زیر لبیِ تهیونگ بود که خیره به تابلوی رستوران زنجیره ایِ پدرش، که حالا به برادرانش به ارث رسیده بود، نگاه میکرد و با حرص دستهاش رو مشت کرده بود! ثانیه ای بعد پوزخندی زد و به این فکر کرد که مگه چی از اونا کمتر داره که نمیتونه رستوران خودش رو راه بندازه و پوز نابرادری هاشو به خاک بماله؟! اونموقع طی یک حرکت انتحاری اقدام به تاسیس رستوران خودش به اسم "Mine" کرد. ولی نمیدونست که یه چیز کمتر از نابرادری هاش داره.. و اون سرآشپز معروفی بود که نصف اعتبار رستورانِ "برادران کیم بجز تهیونگ" رو به دوش میکشید. سرآشپزی که جئون جونگکوک نام داشت! ──────⊹⊱✫⊰⊹────── -متاسفانه نمیتونم باهات کار کنم +چرا؟ باور کن ما با هم میتونیم پیشرفت کنیم! -علاقه ای به همکاری باهات ندارم. +برام مهم نیست من هرکاری برای کشوندنت تو رستورانم میکنم. دست از سرت برنمیدارم شِف! ꒷︶꒷꒥꒷‧₊˚꒷︶꒷꒥꒷‧₊˚ ❐داستانی عجیب و عاشقانه با حضور استاکر گلابی و جناب کلم بنفش 𖥟Name:Caramel Macchiato [کارامل ماکیاتو] 𖥤Genre:Fun, Romance, Fluff 𖥠Couple:Kookv, Sope 𖥔Writer:Luna🌙 ⊰Start:1401/01/22 ⊰End:1401/05/27 ░این فیکشن هیچ ارتباطی به زندگی و شخصیت واقعی آرتیست ها ندارد! همچنین فاقد اسمات است دوست عزیز🦭
+18/𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬 ( completed) by hailxie
hailxie
  • WpView
    Reads 291,779
  • WpVote
    Votes 34,606
  • WpPart
    Parts 25
" من واقعا به یک پرستار احتیاج ندارم ، ۱۹ سالمه ." - جانگکوک پرستار جدیده تهیونگه • Written by @meicrodon '
🐰Vanilla & Strawberries🍧 by DS_Cynthia
DS_Cynthia
  • WpView
    Reads 114,221
  • WpVote
    Votes 13,447
  • WpPart
    Parts 81
- عام تهیونگی، به فاک دادن یعنی چی؟ جونگکوک گفت و با چشمای گرد و کنجکاوش به تهیونگ نگاه کرد. + ها؟ چی گفتی؟! اونو از کجا یاد گرفتی؟! 🐰🍧🐰🍧🐰🍧 تهیونگ بعد از سه تا رابطه جدی و ناموفقی که داشت، تصمیم گرفت برای یه مدت بیخیال عشق و عاشقی بشه. ولی همه چیز همیشه طبق خواسته ها و برنامه های ما پیش نمیره، مگه نه؟ تهیونگ هم وقتی اینو فهمید که یه روز صبح از خواب بیدار شد و پسر لختی رو دید که بین پتو و ملافه هاش خوابیده! 🍧🐰🍧🐰🍧 -Secret couple- _ مسئله اینه که تو ناجی زندگی منی و... نمی‌دونم چجوری بگمش ولی... من بهت نیاز دارم. برای انسان بودن، برای خوشحال بودن، برای زنده بودن و زنده موندن، من بهت نیاز دارم... اینو گفت و نگاهشو از چشمای پسر مقابلش گرفت. ایندفعه نگاهشو به لبای اون پسر دوخت. بهش نزدیک تر شد. _ اجازه میدی...؟ _ هیونگ... در جواب زمزمه کرد و دستشو به پشت گردن پسر مقابلش رسوند. سر هیونگشو بیشتر به خودش نزدیک کرد و در نهایت اجازه داد لباشون همدیگه رو لمس کنن... 🐰وانیل‌و‌توت‌فرنگی🍧 Main Couple: 🐰taekook🍧 Sub couple: 🐰secret🍧 genre: 🐰fluff🍧romance🐰comedy🍧super natural🐰slice of life🍧smut🐰mystery🍧little action🐰 Up: 🐰 Sunday🍧 Begining--» ۱۴۰۰/۸/۲ Ending--» ? #3 lgbt #11 Persian #13
Loser | Vkook ᵃᵘ by Quiwel_
Quiwel_
  • WpView
    Reads 3,161,166
  • WpVote
    Votes 358,364
  • WpPart
    Parts 142
| کامل شده | دوست‌دخترم نود اکسش رو برای من فرستاد، میخوای بدونی بعدش چیشد؟ • ویکوک آیو | چت استوری • کمدی، رقابتی، توییتر، زندگی روزمره، عاشقانه و اسمات! • به قلمِ حنان
هردودرنهایت‌می‌میرند. by afradowr
afradowr
  • WpView
    Reads 1,502
  • WpVote
    Votes 104
  • WpPart
    Parts 8
قاصد مرگ پیغامی برای دو پسر نوجوان دارد: آن‌ها فقط یک روز دیگر زنده هستند. داستانی جسورانه، دلپذیر و فراموش نشدنی درباره از دست دادن، امید و قدرت دوستی. ••••••••••••• بازنویسی کتاب هردودرنهایت‌ می‌ میرند اثر آدام سیلورا به کاپل کوکوی. تایم آپ هر وقت جونم گرفت. 🌱
Till Time Stops Us by lonlynessblossom
lonlynessblossom
  • WpView
    Reads 129,315
  • WpVote
    Votes 22,069
  • WpPart
    Parts 28
اگه هیچ وقت ملاقاتت نکرده بودم یعنی الان داشتم چیکار میکردم؟ بدون اینکه بدونم این حس چه معنی ای داره.. کجا اواره و سرگردون بودم؟؟؟ به لبخندت ایمان دارم چون قبل از اینکه متوجه بشم خودم رو کنارت پیدا کردم.... چه اتفاقی قراره برای جانگ کوک بیچاره بیفته که از خونه رانده شده و دنبال کار میگرده وقتی با یه چهره از تاریکی و نا امیدی رو به رو بشه؟ کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین
Basketball by I_Jaime
I_Jaime
  • WpView
    Reads 132,725
  • WpVote
    Votes 17,339
  • WpPart
    Parts 20
فیکشن و فیک‌چت[کامل شده] خلاصه: بسکتبالیست مغرور و پرخاشگر، جئون جونگ کوک، تنها به امید شروع حرفه ای بسکتبال وارد کالج میشه. همه چیز خوب پیش میره تا اینکه بخاطر عصبانیت زیادش، با هم تیمی‌ـش درگیر میشه و مربی به تهیونگ میگه کنترل خشم رو بهش یاد بده. ژانر: ناتوانی جسمی enemies to lovers انگست دانشگاهی اسمات کاپل اصلی: کوکوی/ویکوک (سوئیچ) کاپل فرعی: یونمین نویسنده اصلی: bisouvante
Mi Paz|Kv| by Nika_vkookheaven_
Nika_vkookheaven_
  • WpView
    Reads 77,048
  • WpVote
    Votes 8,498
  • WpPart
    Parts 16
جئون جونگکوک به عنوان یه پسر شر دبیرستانی جفت حقیقیش رو رد می‌کنه، چی می‌شه اگه روی جفت حقیقیش توی دانشگاه کراش بزنه؟! . . . Fic: Mi paz Genre: Omegaverse, Romance, Drama, Smut Couple: Kookv Writer: Nika