"اگه تا الان دیوونه نبودم .. فک کنم دارم مجنون میشم!"

#𝑆𝑎𝑣𝑒_𝑀𝑒 ❤ _ من همیشه بازیچه‌ت بودم ؛ اول بخاطر گرفتن حال اون عوضی منو گروگان گرفتی . بعد بخاطر چزوندن پدر عوضی‌ترت نگهم داشتی ! بعدترش می‌خواستی منو بکشونی به تخت‌خوابت و حالا هم بخاطر منافعت دور و برم می‌پلکی! _ اول توجهم رو جلب کردی و گروگانت گرفتم ، بعد ازت خوشم اومد و نگهت داشتم . بعدترش دوستت داشتم و حالا هم عاشقتم که دور و برت می‌پلکم! بیشتر که فکر می‌کنم ، خیلی وقته که فقط دلم می‌خواد فقط دور تو یکی بپلکم ... _خب قبلنا بلد نبودی اینطوری حرف بزنی ؛ دروغگو هم شدی ! _راست یا دروغ دیگه نمی‌تونی ازم فرار کنی خانوم گانگستر ... ❛ ━━━━━━･❪ ❁ ❫ ･━━━━━━ ❜ 🍷✧روزهای آپ : پنج شنبه ها (در ادامه بیشتر می‌شود!) 🍷✧ژانر: عاشقانه،درام،اکشن، ۱۹+ 🍷✧شخصیت ها: پارک سومین ، دو کیونگسو ، بیون بکهیون و ... 🥀✧نویسنده : - @shiny_ownstory ⇝ #typing // #SM // #Shiny @Shiny_ownstory ✨

"Cerulean is the color of the feeling that washes over you when you go for a walk and notice that the streets are empty, and that everything is still." A short story for Joshua Hong x reader *please note that this story is a work of fiction.

گاهی اوقات دلم میخواد سناریوی کوتاهی که به ذهنم‌ میاد رو پر و بال بدم...پس میخوام اونارو با شما هم به اشتراک بزارم!🎀🍭 Snowy dream ✅ Worng defense✅

___♡__ܥߊ‌ܥ‌‌ࡐ‌ܨ ܧܠܢ̣ߺ__♡___ (تکمیل شده) عشقی که توسط جادوی وحشتناکی به نام کینه قفل شده.. جادویی که اجازه نزدیک شدن دو جوان دلبسته رو به هم دو نمیده و مانند دیواری سر به فلک کشیده بینشون نظارت میکنه.. اما این وضع تا کی قراره ادامه داشته باشه؟ تا کی قراره اون ها عاشق بمونن ولی ناتوان از گرفتن دست یکدیگر؟ از جاییکه پیدا کردن منبع اون جادو برای باطل کردنش غیر ممکنه جادوگر تنها راه رو بهشون پیشنهاد میده. اونا باید بین قلب های دو هم خون‌شون ارتباط برقرار کنن تا به وسیله عشق اون همخون ها طلسم لعنتی خودشون هم بشکنه. اما ایا موفق به این کار میشن؟ اگر یکی از هم خون هاشون دلش جای دیگه ای بند شد چی؟ ____♡____ این جادو عین یه اژدها میمونه! یه اژدهای وحشی توی قفس که با وصل شدن قلب اون دوتا همخون به همدیگه از بین خواهد رفت ولی اگر کسی بخواد دورش بزنه و بدون قانونش جلو بره مثل این میمونه که دره قفسو برای اون اژدها باز کنی! اون خود سیاهیه و بعد از آزاد شدن آماده زخم زدن بهتون میشه پس...خیلی دربارش محتاط باشید! ___♡___ ᴶᵉⁿʳᵉ: ᴿᵒᵐᵃⁿᶜᵉ,ᵐʸˢᵗᵉʳⁱᵒᵘˢ ᴴᵒˢᵖⁱᵗᵃˡ ᵛⁱᵇᵉ.👩‍⚕️🩺 #1 nct127 #1 key #3 shinee #2اکسو #1شاینی

Couple:KYUNGSOO & YOU خیلی وقت بود که ندیده بودمت،موهات رو هم کوتاه کردی.! کیونگسو با چشم‌های درشتش با یه لبخند به ا/ت خیره شد. از نگاهش میشد فهمید که داره میگه"پس آمار روزهایی که کافه نمیومدم رو میشمردی؟!" ژانر:وانشات،عاشقانه،دخترپسری ۱۴۰۲/۴/۹

✧ вℓαcк ρєαяℓ ✧ 🥀✧ژانر:جنایی،عاشقانه،غمگین،زندگی روزانه 🥀✧شخصیت ها:اوه سهون،کیم کای،جانگ نارا 🥀✧ تعداد قسمت ها : ۷۰ 🥀✧نویسنده : - @shiny_ownstory ده سال... از زمانی که بطور رسمی وارد ارتش شدم ده ساله که میگذره... وقتی که یک بار برای همیشه تصمیممو برای آینده گرفتم و تصمیم گرفتم عضو نیروهای ویژه بشم... اونموقع شاید نمیدونستم چی قراره در انتظارم باشه،فقط به فکر رسیدن به هدفم بودم... یه نوجوون چهارده ساله چی میدونه؟! اونروزا توی گرمای تابستون و سرمای زمستون جون کندم و قوی شدم و تونستم از دبیرستان ارتش فارغ التحصیل و ادامه ی آینده مو توی دانشگاه ارتش رقم بزنم... و بعد از فارغ التحصیلی من عضو تیم نیروهای ویژه ارتش بزرگ جمهوری کره شدم...جایی که آدمهاش زیر نقاب های مشکی و لباسهای ضد گلوله شون مخفی میشن و میزنن به دل دشمن...جایی که معلوم نیست با چند تا خلافکار گردن کلفت قراره مواجه بشی و قراره چطوری باهاشون بجنگی تا پیروز بشی... اما روزگار مدام درحال گردش و تغییره...تغییراتی که شاید شبها هم تو خواب به سراغت نیان! برای من هم.... تغییر ماهیت از نیروی ویژه به جاسوسی که هیچ آموزشی راجع بهش ندیده بودم یکی از این تغییرات بود... تغییری که من رو صد و هشتاد درجه تغییر داد....شاید حتی بیشتر! #BP // #Shiny ∙∙ @Shiny_ownstory🥀✧

baekhyun x reader Just when you thought that your heart had healed, just when you had thought you had become stronger, you fell into the same trap, the sweetness and the freshness of your best friend's smile. started: 11/9 - 2017 finished: 5/11 - 2017