Bülows favourite books
126 stories
The Alpha by reihaneh_sh
The Alpha
reihaneh_sh
  • Reads 21,237
  • Votes 3,897
  • Parts 14
دلش میخواست تنها باشه، دلش می‌خواست یه روزی ازین شهر دور بشه و برای خودش یه زندگی جدا داشته باشه، اما شرایط گله این اجازه رو بهش نمی داد، اون جانشین رئیس بود و تازمانی که نفس می‌کشید باید توی گله میموند، از طرفی هم نیمه ی دیگه روحش رو توی این شهر کوفتی پیدا کرده بود و حس می‌کرد باید اون پسر خواستنی با بوی توت فرنگی و نوتلا رو مال خودش کنه، ازین فکر لبخندی زد و درحالی که به سقف اتاقش خیره بود، گفت _بالا خره پیدات کردم، کاپل :چانبک.هونهان ، werewolf,، درام ، رمنس، اسمات +18
Kim Sehun by FictionaryNotes
Kim Sehun
FictionaryNotes
  • Reads 19,734
  • Votes 4,062
  • Parts 8
نام⸙ ͎.: کیم سهون •ژانر⸙ : غمگین / انگست / ددی کینک / درام •کاپل⸙ ͎.: کایهون •نویسنده⸙ ͎.: erwin •روزهای آپ⸙ ͎.: جمعه •رده سنی⸙ ͎.: ... خلاصه⸙ ͎.: شش سالش بیشتر نبود که وسط دعوا محکم پهلوی مادرش رو بغل کرده بود و میخواست ازش دفاع کنه اما تنها چیزی که از اون به بعد تو ذهنش پر رنگ موند ضرباتی بود که بدن کوچیکش رو به لرزه در میاورد و گاهی جاشون انقدر درد میگرفت که شبا خوابش نمیبرد ، یه چیز تو مغزش تکرار میشد" بابایی مگ من چیکار کردم؟" این اتفاق تا جوونی سهون ادامه پیدا کرد زخم های که رو بدنش جا خوش کرده بودن! وقتی نوزده سالش شد مادرش بعد از کلی بگیر و ببند طلاق گرفت حالا فقط اون دوتا بودن. زیادی واسه مرد خونه شدن جوون و بی تجربه بود علاوه بر دانشگاهش پاره وقت کار میکرد و نایی براش باقی نمیموند. یه شب که از سرکارش برمیگشت در اتاقش نیمه باز بود و سرو صدا میومد ، اخم کمرنگی بین ابرو هاش نشست و وارد اتاق شد . اوه کاملا فراموش کرده بود که سیستم گرمایشی خونشون نیاز به تعمیر داشته. تو صدم ثانیه اخماش از بین رفت و به مرد رو به روش خیره شد. قد بلند ، پوسته برنزه و موهای شلخته! کای سمت هون برگشت و سکوتی که بینشون شکل گرفت به طرز عجیبی ادامه پیدا کرد. تو نگاه هم چی پیدا کردن؟
Mirrors room by yukieygjm
Mirrors room
yukieygjm
  • Reads 37,317
  • Votes 4,437
  • Parts 13
[کامل شده] جیمین عاشق رئیسش شده و فکر میکنه که رئیسش هم عاشقشه اما یه روز همه چیز بر عکس چیزی که انتظارشو داره پیش میره.. کاپل: یونمین، ویکوک، نامجین ژانر: ارباب برده ای، عاشقانه، هیجانی، رازآلود، اسمات تیزر: https://youtu.be/f-THbXX95CQ
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | by TheLaughterFake
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 |
TheLaughterFake
  • Reads 162,791
  • Votes 32,683
  • Parts 28
نام فیک :my white wolf کاپل : چانبک ژانر : امگاورس ، ددی کینگ ، رمنس ، اسمات ، فلاف خلاصه :بکهیون از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... پارک چانیول آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی میشه اگه یه تار موی سفید اونو از دنیایی که یقین داشته میتونه تنهایی از پسش بربیاد بیرون بیاره؟ « من... من یه جفت می خوام ، یه امگای زیبا و مطیع ، دلم ... یه خانواده می خواد » « بدن الفا به ارومی روش خزید و برای صدمین بار بی توجه به ناله های بتا توی بغلش زمزمه کرد . "دوباره بگو..." با صدای خش داری گفت و به پلک های خیس و گونه های سرخ بکهیون زل زد ... بتا به سختی پاهاشو بالا نگه داشت و نفس لرزونشو با ناله ی کشیده ای بیرون داد . "د...ددی!" فاک ...فقط همون کلمه کافی بود تا الفا دوباره بخواد اون توله گرگ هورنیو خیسو به فاک بده ... "فاک بیبی ... همینه ... همیشه اینطوری ددیو صدا کن ... " به نرمی لاله ی گوش بتا رو لیسید و ضربه ی محکمی به پروستاتش زد . "چطور خودمو نگه داشتم تا به فاکت ندم بیون ... " "ددی...اههه" .
" Omega " [Complete] by RayPer_Fic
" Omega " [Complete]
RayPer_Fic
  • Reads 14,569
  • Votes 3,830
  • Parts 7
complete •¬‌کاپل: کایسو | هونهان •¬‌ژانر: فانتزی | تخیلی | اومگاورس | انگست | هپی اند •¬‌خلاصه: مادرم وقتی حامله شد می دونست یه گرگ قدرتمند رو درون خودش پرورش می ده و بابا میگفت توله اش قراره الفایی قدرتمند تر از پدر و مادرش بشه. حتی گاهی تو خلوت با خودش فکر میکرد شاید پسرش آلفای قرمز بشه. کسی چه می دونست. نه ماه رویاهای شیرین خانواده ام با تولد من حباب شد. یه توله گرگ خاکستری متولد شد. یه اومگا مذکر... من.... دو کیونگسو. ═ ∘♡༉∘ ═ #Nemo
☁︎𝑯𝒐𝒕 𝑳𝒊𝒇𝒆☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | by TheLaughterFake
☁︎𝑯𝒐𝒕 𝑳𝒊𝒇𝒆☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 |
TheLaughterFake
  • Reads 24,872
  • Votes 5,577
  • Parts 10
name : #hot_Life cuple : 🍦#krisho🍦🍬 #chanbaek 🍬 ژانر : 🍥فلاف🍥 _🔞 اسمات🔞 _ 🐰🐺انیمالزلایف 🐰🐺_ 🍡فانتزی🍡 خلاصه : 🐰🍥سوهو یه خرگوش ترسو و بی دست و پاس که نمیتونه این حقیقت که مثل دخترا توی رابطه می خواد به فاک بره انکار کنه و فاک اون به شدت توی زندگیش بدشانسه چون با یه نسل درنده هم اتاقی شده و اون تنها خرگوش کل خوابگاهه که با یه درنده اونم از نوع گرگش هم اتاقی شده 🐰🍥
JenLisa Shots by Nicotrol
JenLisa Shots
Nicotrol
  • Reads 12,314
  • Votes 820
  • Parts 3
مجموعه ای از وانشات های جنلیسا Warning : mature contact which some of them includes BDSM but still there is soft chapters
𝐻𝑒 𝐼𝑠 𝑀𝑖𝑛𝑒 by SAMAHUN7
𝐻𝑒 𝐼𝑠 𝑀𝑖𝑛𝑒
SAMAHUN7
  • Reads 687
  • Votes 88
  • Parts 1
♨️ وان شات : اون ماله منه! ♨️ کاپل : کایلو ♨️ ژانر : رمنس ، محارم ، اسمات 🔆 خلاصه : وقتی برای اولین بار اون چشم های اهویی و عسلی رنگو دید تنها حسی که داشت این بود که واقعا باید با همچین اتفاقی چه طور کنار بیاد؟ لوهان زیادی برای تنفر جونگین زیبا و معصوم بود و پسر بزرگ تر به خودش حق میداد اگه مثل یه موجود اضافه تو زندگیشون باهاش رفتار نکنه عاشقش بشه. عاشق برادرخونی خودش!!!
I Love You by SAMAHUN7
I Love You
SAMAHUN7
  • Reads 355,926
  • Votes 53,995
  • Parts 129
🥀 فیکشن : دوستت دارم 🥀 کاپل : چانبک 🥀 ژانر : امپرگ ، روزمره ، اسمات ، رمنس ، خشن ، فلاف +18 🔆خلاصه : پارک چانیول رئـیس بزرگ ترین بانـد مواد مخدره، مردی که دوست پسـر و مـادرش رو به قـتل رسوندن و اخـتلال روانـی پیدا کرده! چی میشه بکـهیون برای فرارکردن از کتـک های نامـادریش تویِ شـب بارونی به اشتباه توی گـی بار پا بزاره و به اسـارت پـارک چانیول در بیاد؟ بیون بکهیون میتونه از تـجـاوز و ازدواج اجـباری جون سـالم به در ببره؟
🔱devil's mistress🔱 by bbh_yeoll
🔱devil's mistress🔱
bbh_yeoll
  • Reads 39,736
  • Votes 10,053
  • Parts 36
🔱🔥معشوقه شیطان🔥🔱 ❌بعد از اینکه خدا برای تنبیه لوسیفر نصفی از روحشو گرفت و به تن آدمیزاد داد لوسیفر از پادشاهی تمام جهنم پس زده شد و تمام وقتشو صرف پیدا کردن ادمیزادی کرد که نصف روحشو به مالکیت گرفته بود و همه اینها یه دلیل داشت تا اینکه بتونه تمام جهنمو زیره دسته خودش برگردونه❌ حالا لوسیفری که بعد از چن بیلیون سال خسته از پیدا کردن اون آدم وقتشو صرف دیدن با حسرت دنیای آدما میکنه و کلمه ای که درکی ازش نداشت و بارها و بارها از طریق قدرت خاص خودش میشنوه🤷‍♀️ کلمه ای که زئوس برای تنبیه آدما اونو به دو نیم تقسیم کرد نیمی در قلب دیگری و نیمی در نیمه گمشده... و اما لوسیفر خسته از نگاه کردن پرونده اعمال آدما و پیدا کردن نیمه روحش پاهاشو رو پاهاش میندازه و خسته تر از همیشه تصمیم میگیره چیزیو تجربه کنه تا حداقل کارکنای جهنم برچسب احمق بودن و بی تجربگی رو روش نزنن و شرطی میزاره تا معشوقه خودشو هر چه سریعتر و با شرایط خودش جور کنه🔥⭕ و حالا زمین...🌍 اگر یه شیطان داشته باشه و روح لوسیفره بیچاره بیکار روی زمین نمونه قطعا اسمش یه حروف سه حرفیه که تمام زمین از دستش کفرین 🔥B. B. H🔥