The best
78 stories
🔥Link of blood🔥 by Black_Angel_2020
Black_Angel_2020
  • WpView
    Reads 41,896
  • WpVote
    Votes 10,406
  • WpPart
    Parts 85
_وقتی مایع حیاتت, زندگیت, دستامو به سرخی دعوت میکنه آرامش پیدا میکنم. حق نداری منو ازش محروم کنی این یه دستوره! _ وات د فاک؟! هیچ یادم نمیاد واسه این از خونه فرار کرده باشم که یه غریبه بهم امر و نهی کنه! ###################### بکهیون پسری که با وجود زندگی سطح بالا در قشر مرفه جامعه, به خاطر راحت شدن از مشکلات خانواده و قوانین خسته کننده از خونه فرار میکنه. چانیول خون آشامی تشنه به خون, مستبد و قانون مدار که از انسانها متنفره! وقتی سرنوشت این دو نفرو مثل پارادوکس روبه روی هم قرار بده چه اتفاقی میفته؟ چطور قراره باهم کنار بیان؟ 🔥کاپل اصلی: چانبک 🔥با حضور بقیه کاپل های اکسو 🔥ژانر: فراطبیعی_ خونآشامی 🔥درام و کمدی قاطی! 🔥اسمات داره ولی دیر به دیر°*° 🔥بسی معمایی 🔥فیک بلند 🔥هپی اِند یا سد؟ کی میدونه:)) ⭕فصل اول کامل شده.(ادیت نشده) فصل دوم با اسم Link of love توی همین اکانت در حال آپ هست⭕ [Completed]
🌀 Link of love🌀 by Black_Angel_2020
Black_Angel_2020
  • WpView
    Reads 6,455
  • WpVote
    Votes 1,716
  • WpPart
    Parts 12
⁦✧⁩بوک دوم فیک پیوند خون⁦✧⁩ ⭕متوقف شده_ادامه پیدا کردن(نامعلوم)⭕ _ارباب_... _نیست! اون انسان لعنتی، بیون‌بکهیون، هیچ‌کجا نیست سوهو! ################ _چی‌شده لو؟ _هیونگ...اون رسما زده به سرش هون! باید بریم سئول. ################ _چن! دوربین‌هارو چک کردی؟ _آره ولی... _ولی؟! _دوربین ورودش رو به کوچه ضبط کرده اما خبری از خروجش نیست! ################ 🌀کاپل اصلی:چانبک 🌀کاپلهای فرعی:هونهان/کایسو/دوتا سیکرت:) 🌀ژانر:فراطبیعی/معمایی 🌀مقداری درام و طنز به عنوان ادویه•~• 🌀هپی اند یا سد؟ حدس بزن^•^ ⭕حواستون باشه لاولیا. این بوک دومه. بوک یک رو توی همین اکانت بخونید.⭕
Caged {BTS/EXO} {Chanbaek_kookv_namjin_minv_sope} by Lin_world
Lin_world
  • WpView
    Reads 137,611
  • WpVote
    Votes 12,287
  • WpPart
    Parts 17
❌Warning: (G)Discrimination & sexual content❌ دنیایی با قوانین وضع شده توسط آلفا ها! جامعه ای سرشار از تبعیض! آلفاهای از خودراضی و مغرور! امگاهای مورد ظلم واقع شده! خشم و خشونت! ظلم و تبعیض! عشق و نفرت! ____________________ لرزش کاملا مشخص پاهاش باعث بیشتر نمایش دادن ترسش بود. "م...من متاسفم چانیول...شی" پوزخند خبیثانه آلفا ترس بیشتری بهش تزریق میکرد: "من ازت تاسفت رو خواستم امگا؟" *** دلش میخواست فریاد بزنه و بگه نُه سال آزگار صبر نکرده تا آلفاِ تقدیرش اون رو تو اتاقک دبیرها مارک کنه! نُه سال صبر نکرده بود که توسط دانش آموزش تو این شرایط مزخرف به فاک بره! یعنی اون لیاقت یک تخت نرم رو نداشت؟ لیاقت بوسیده شدن لب هاش رو چی؟ اما جین هم طبق معمول هر امگایی مهر سکوت رو لب هاش کوبید و فریاد های وجودش رو ساکت کرد! *** "ج...جیمین شی د...درد میکنه" آلفا عصبی بدون توجه به ناله دردمند پسرک همچنان مچ دستش رو فشار میداد: "تو چرا حرف تو کلت نمیره تهیونگ؟ میخوای تنبیهت کنم؟ میخوای امگا بدی باشی؟ هوم؟" و نگاه تهدید آمیزش رو مستقیم به مردمک های لرزون و پرترس پسر دوخت! ____________________ 🔞دقت داشته باشید که رده سنی فیک بالاست و خشونت و تبعیض جنسیتی داره! خشونت صرفا "جنسی" نیست! خشونت میتونه تو تبعیض، رفتار، تفکرات و تربیت باشه و منظور من هم "همه" موارد بالاست!
monster under the bed  by PariyaH27
PariyaH27
  • WpView
    Reads 875
  • WpVote
    Votes 118
  • WpPart
    Parts 2
👥: Yoonmin 👹: horror _________________________________________ صاف رو زمین‌ فرود اومد‌ و جلوش زانو‌ زد ، پنج‌ انگشتش‌ رو آورد بالا و با هر قانون‌ یکی رو پایین‌ می آورد: می ریم‌ تو اتاق ایینه‌ ، چشمات‌ رو می بندی و سه بار دور خودت می چرخی ، ده ثانیه وقت داری فرار کنی جیمین انگار هنوز بخودش‌ نیومده بود و تو هپروت سیر می کرد , اون‌ فقط نه سالش بود ، چرا باید گیر هیولای زیر تختش‌ می افتاد؟ با شنیدن‌ کلمات‌ بعدی یونگی‌ تمام اعضای بدنش‌ گوش شدن‌ و مشغول‌ به شنیدن ، اون بچه‌ زرنگی‌ بود ‌. : اگه بتونی‌ تا فردا گیر من نیوفتی‌ می زارم‌ بری همین کافی بود تا جیمین کمی‌ از درخشندگی‌ صورت‌ رو به دست بیاره‌ اما با ادامه‌ جمله مرد ، نابودی رو با بند بند وجودش حس کرد . مرد لبخند خبیثی‌ زد و دستش‌ رو روی شونه‌ جیمین گذاشت‌ : اما‌ اگه گیرت بیارم‌..... _________________________________________ ❌لطفا کسانی که فوبیا‌ دارن مثل : ترس از تاریکی ، مکان های تنگ ، حشرات‌ ، خون.....، و روحیات لطیفی شون تحمل‌ اینجور داستان ها رو نداره لطفا نخونن‌❌🔞
Trust by cuteimutei
cuteimutei
  • WpView
    Reads 78,205
  • WpVote
    Votes 12,584
  • WpPart
    Parts 30
پارک جیمین چهارده ساله دیوونه ی عکاسی دارکه و موفق میشه با کاراش اسطوره اش مین یونگی رو تحت تاثیر قرار بده و شاگردش بشه توی این راه اون ادمهای جدیدی رو ملاقات میکنه و احساس میکنه خوشحاله ولی این واقعا همه ی اون چیزیه که جیمین قراره باهاش رو به رو بشه؟
My naughty student👨‍🎓 by setareh0100
setareh0100
  • WpView
    Reads 315,792
  • WpVote
    Votes 64,813
  • WpPart
    Parts 117
کاپل: چانبک، کایهون، کریسهو ژانر: ددی کینک، ازدواج، اسمات، طنز، رومنس، مدرسه چانبک: بکهیون یه دانش آموز درس نخون و فوق العاده شیطون که به قول خودش درس به دوتا آلبالوهای خوشگلش وصله! دقیقا وقتی که سال آخره و قراره از شر مدرسه راحت بشه، معلمی گیرشون میاد که روی درس خوندن دانش آموزاش به شدت حساس و طبق شایعه ای که تو مدرسه پیچیده، اون همه بچه های درس نخون مدرسه رو با روش های خاص خودش، درس خون کرده!حالا چی میشه علاوه بر اینکه بکهیون به درس و مدرسه اهمیت نمی ده این معلم جذاب، معلم خصوصیش بشه و بعد یه مدتی بکهیونو مجبور به امضای قرار دادی بکنه که توش قید شده از این به بعد رابطه معملش و بکهیون یه رابطه هات ددی کینک؟! کایهون: سهون سه سال که عاشقانه کای رو پرستش می کنه ولی کای حسی به سهون نداره و معتقده که اون یه پسر دبیرستانی تازه به دوران رسیده اس که عشق رو با شهوت اشتباه گرفته. کای برای تاسیس شعبه شرکت جدیدش به آمریکا میره و یه اتفاق کوچیک باعث بهم خوردن همه برنامه هاش، ورشکسته گیش و آتیش گرفتن همه سرمایه اش میشه. پدر سهون که یکی از سرمایه گذار های اصلی شرکت کای هست، کای رو مجبور به ازدواج اجباری با سهون می کنه. ممکنه وقتی که باهم ازدواج می کنن کای عاشق سهون بشه یا طبق شرط ازدواجشون هر وقت که سهون بخواد باید از
𝗡𝗔𝗭 | نآز  by ShiigaisHere
ShiigaisHere
  • WpView
    Reads 149,180
  • WpVote
    Votes 20,331
  • WpPart
    Parts 23
"تو دزد توت فرنگی های باغ بابابزرگمی؟" ابروش رو با شیطنت بالا انداخت و جوری که انگار هیچ اهمیتی به حضور الفای‌ کله فندقی نمی‌ده توت فرنگی نشسته رو بین دندون هاش گیر انداخت: "قراره دعوام کنی؟ " "آره!" "پس نه، من دزدی که عصر ها بعد از مدرسه میاد و به باغ بابابزرگت‌ حمله می کنه نیستم. مطمئن باش." توی اون لحظه جونگ‌کوک فقط حس می‌کرد می‌خواد امگای‌ روبه‌روش رو هم مثل درخت های اطرافش توی زمین بکاره؛ البته با کَله‌اش. °°°°°°°°°°°°°°°° 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: AU -رمنس - امگاورس - روزمره - اسمات- ددی کینک 𝐍𝐚𝐦𝐞: نآز‌ | 𝗡𝗮𝘇 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: کوکوی - هوپمین‌ 𝐔𝐩 𝐓𝐢𝐦𝐞: هفته‌ای یک تا دوبار
𝐈 𝐅𝐨𝐫𝐠𝐨𝐭 𝐓𝐨𝐨 𝐁𝐫𝐞𝐚𝐭𝐡 | [𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯] by SugerAndMint
SugerAndMint
  • WpView
    Reads 42,850
  • WpVote
    Votes 6,350
  • WpPart
    Parts 26
•𝐒𝐮𝐦𝐦𝐞𝐫𝐲: تهیونگ دوباره ازش پرسید "پس به توافق رسیدیم اِنجل، هوم؟" جونگکوک حس می کرد داره صبرش رو از دست میده. سرشو بلند کرد و درِ جعبه رو بست. "باعث افتخارمه ، ددی." تهیونگ سمتش رفت ، چونه ی جونگکوک رو با انگشتش کمی بالا آورد و برای گذاشتن بوسه ای روی لباش خم شد، با تن صدای تهدیدآمیزی زمزمه کرد "خوش شانسی که ازت خوشم میاد." جونگکوک سعی کرد بفهمه که چطوری آخر سر کارش به یه شوگر ددی رسیده ، در حالی که تنها چیزی که می‌خواست چند بسته نودل فوری بود! •𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐟𝐥𝐮𝐟𝐟 , 𝐬𝐦𝐮𝐭 , 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲 𝐤𝐢𝐧𝐤(𝐍𝐨𝐧-𝐬𝐞𝐱𝐮𝐚𝐥) 🥇#𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 🥇#𝐭𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤 🥇#𝐓𝐨𝐩𝐤𝐨𝐨𝐤 🥇#𝐁𝐨𝐭𝐭𝐨𝐦𝐭𝐚𝐞 🥇#𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 🥇#𝐓𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 𝐓𝐡𝐞 𝐨𝐫𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 𝐬𝐭𝐨𝐫𝐲 𝐜𝐞𝐫𝐝𝐢𝐭 𝐛𝐲 𝐥𝐨𝐜𝐤𝐬
Fated To Be Yours🥂🌌 by theWHITEstoryteller
theWHITEstoryteller
  • WpView
    Reads 541,110
  • WpVote
    Votes 113,710
  • WpPart
    Parts 57
[کامل شده] FICTION : مقدر شده که مال تو باشم COUPLE : چانبک ، سولی GENRE : فلاف ، امگاورس ، رومنس ، اسمات AUTHOR : #صفید NC+18🔞 STORY IS ABOUT : بکهیون یه مدیر جدیه که بیشتر از هرچیزی از اینکه به خاطر امگا بودن افراد به قابلیت هاشون بی توجهی بشه بدش میاد. حالا چی میشه که یهو سر و کله ی پارک چانیول به عنوان رییس جدید که با امگاها مشکل داره پیدا بشه؟ چی میشه که یهو یه بوی شیرین به دماغ آلفای جوون بخوره؟ و چی میشه اگر اون بو، بوی یه امگای سرکش باشه‌ که کسی نمیدونه امگاست؟ Start : 19.sep.06 End : 20.sep.11 Author @theWHITEstoryteller Channel @panne_fiction ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌