Jaune.
13 stories
AlmostNever  by BTSIR7_FF
BTSIR7_FF
  • WpView
    Reads 10,115
  • WpVote
    Votes 1,919
  • WpPart
    Parts 17
• Name: AlmostNever • Couple: Vkook • Writer: Kim • Update: Thu • Summary: زندگی و مرگ، انرژی و آرامش، کارهایی که انجام دادم و انجام میدادم اگر میتونستم، ارزشش رو داشت. جاهایی قدم گذاشتم که فقط تو رویا به واقعیت تبدیل میشه. خاطراتی دارم که آرزوی خیلی‌هاست، آرزوهایی داشتم که خاطرات خیلی‌ها بود. ارزشش رو داشت. همراه جریان تغییر کردن با تغییر کردن بخاطر جریان فرق داره.
لیموتُرش|کوکمین|کامل|چاپ‌شده by blackstarWrites
blackstarWrites
  • WpView
    Reads 21,169
  • WpVote
    Votes 5,320
  • WpPart
    Parts 22
و سال‌ها بعد، من و تو دیگه شبیهِ گذشته‌ها نبودیم. سال‌ها بعد ما دو تا غریبه بودیم که انگار چیزای زیادی از هم می‌دونستن اما با این وجود هنوزم غریبه بودن. چاپ شده توسط نشر مانگا شاپ
NOAH | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 202,208
  • WpVote
    Votes 19,311
  • WpPart
    Parts 54
Noah ❄ "لب‌هایم بوی دروغ میداد. اما تو کنار گوشم زمزمه کردی: باران را برقص! نگاه را بوسه بزن، خواب و رویا را نقاشی بکش... انگار که وظیفه‌ات، تنها شیفتگی بود!" writer: Olda couple: Vkook Genre: Drama, Romance slice of life, smut, sport
HERMAN | هِــرمـان by BlueGreenChild
BlueGreenChild
  • WpView
    Reads 38,974
  • WpVote
    Votes 8,929
  • WpPart
    Parts 19
[کامل شده] [لری] اگر اونی که گم شده تو باشی، من برمی‌گردم و پیدات می‌کنم. اما اگر اونی که گم شده من باشم، به خاطرِ من پشتِ سرت رو نگاه می‌کنی؟
POETLESS CITY | شهـرِ بـی‌شاعـر by BlueGreenChild
BlueGreenChild
  • WpView
    Reads 90,142
  • WpVote
    Votes 24,045
  • WpPart
    Parts 47
[کامل شده] [زیام] به اندازه‌ی شعرهایی که برای تو نگفته‌ام و بلد نبوده‌ام که بگویم و به اندازه‌ی شعرهایی که شاعرانِ دیگرت برای تو سروده‌اند، هنوز هم برای ستایشَت حرف‌های نگفته دارم.
Leica by BTSIR7_FF
BTSIR7_FF
  • WpView
    Reads 64,488
  • WpVote
    Votes 12,257
  • WpPart
    Parts 18
• Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢
Blinded (Vmin/BTS) Completed by blackstarWrites
blackstarWrites
  • WpView
    Reads 199,677
  • WpVote
    Votes 34,158
  • WpPart
    Parts 80
برف می‌باره و من دوسِت دارم. عاشقانه‌ای لبریز از احساس، آبی و آرام. ● فصل یک : لبخندها ● فصل دو : اشک‌ها ● فصل سه : امید چاپ شده توسط نشر مانگاشاپ Highest ranking : #1 in Fiction #1 in BTS Written by BlackStar داستان در حالِ ویرایش می‌باشد :)))
GOD IN DISGUISE | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 273,967
  • WpVote
    Votes 25,772
  • WpPart
    Parts 100
Disguise ⛓🥀 جونگکوک، وارث گروهِ جئون. کسی که به اجبار پدربزرگش باید سر قرار‌های از پیش تعیین شده می‌رفت تا با ازدواجش بتونه به دنبال خودش وارث جدیدی بیاره! اما همه چیز وقتی بهم خورد که برای فرار از این ازدواج به دروغ گفت: "من گِــــی ام!" و حالا تهیونگ، پسر سرد و بی‌احساسی که اتفاقی توی رستوران باهاش دعوا کرد، کسی بود که در ازای پول باید نقش دوست‌پسرش رو بازی می‌کرد! Couple: Taekook - Secret Genre: Smut - Comedy - Criminal Writter: YASNA Channel: V_kooki
Sweet Disasters by KuroSamaDesu
KuroSamaDesu
  • WpView
    Reads 43,093
  • WpVote
    Votes 12,822
  • WpPart
    Parts 95
- اگر... اگر الان با همدیگه بخوابیم بد می‌شه؟ - می‌تونیم امتحانش کنیم. ‌ ‌ ‌*** از شبی که همسایه‌ی مو بنفشم با یک پتوی صورتی روی دست‌های بزرگش پا به اون آپارتمان لعنت‌شده گذاشت، صدای سرسام‌آور باس و موسیقی‌های کرکننده جای خودش رو به گریه‌های از ته دل نوزادی داد که جز به هم زدن روتین زندگی چهار مرد بالغ کار دیگه‌ای برای انجام دادن نداشت. زندگی شاهکارم قرار بود فاجعه بشه؛ و من باید همراه جریانی می‌شدم که می‌خواست از یک مانهواکای تنها و بی‌پول، عاشق‌ترین پدر دنیا رو بسازه. احتمالاً... جالب می‌شد. ‌ ‌👶🏻🐥👶🏻🐥👶🏻🐥👶🏻🐥👶🏻 Genre: Social, Fluff, Slice Of Life, Romance, Smut Couples: YoonKook, VMin, Boy X Boy Written By: Kuro Cover By: KiVi
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation) by PersianGayVodka
PersianGayVodka
  • WpView
    Reads 138,548
  • WpVote
    Votes 30,051
  • WpPart
    Parts 52
[Completed] پنج سال پیش، هری استایلز برای تبدیل شدن به یک خواننده و هنرمند، زادگاهش رو ترک کرد. هری به اون چه که پشت سرش به جا گذاشت توجه زیادی نکرد- یک زندگی، یک خانواده، و یک همسر... کسی که روزی از خواب بیدار شد و فهمید هری ترکش کرده. و حالا، هری همه چیز داشت: پولدار و معروف بود و همه ستایشش می کردند، از جمله دوست پسرش. اما وقتی حرف جدی شدن رابطه به میان اومد، هری مجبور شد با تمام واقعیت های ناراحت کننده ی گذشته اش رو به رو بشه - و لویی. کسی بود که تمام برگه های طلاقی که هری در طي پنج سال گذشته براش فرستاده بود رو پس فرستاد. ------ H a p p y E n d i n g ------ Written by: @Hattalove (AO3) Translated by: Persian Gay Vodka Team