downtodust
- Reads 27,385
- Votes 5,780
- Parts 72
پـــایـــــان یــــافـــتـــــــــــه
فصــل ۱ : رویــایـ بی رنگـــ
فصــل ۲ : آرزویـم همه تــــو
فصــل ۳: آوانـــــگــــــارد
درجه سنی R☠
اینتــــــرو فصــل ۱: از اینکه فردا صبح رد انگشتای بلند و خوش تراش چانیولو مثه یه چوکر دور گردنش ببینه لذت میبرد... حتی گاهی چند دقیقه جلوی آینه می ایستاد و از نگاه کردن به چوکر جدیدش دوباره داغ میشد.
اینتــــــرو فصــل ۲: بکهیون قاتلیه که از بچگی برای کشتن آموز دیده.
همیشه یه قاتل بی رحم بوده... همیشه... تا قبل ازینکه پارک رو ببینه و بعدش به یه قاتل عاشق تبدیل بشه.
اینتــــــرو فصــل ۳: "قبل ازینکه کاملا بمیره... چند لحظه فریاد زدن و گریه کردن رو متوقف کرد و با چشم های وحشت زده بهم نگاه کرد. صورتش سفید میشد... لب های کبودشو تکون داد اما به جای کلمات فقط خون بیرون ریخت. وقتی که هنوز در مورد مردنش مطمئن نبودم، از گوشه چشمش یه قطره اشک روی ساعدم چکید و من بعدا روش سیگارمو خاموش کردم تا جاشو گم نکنم."
تریگر وارنیـــنگ: صحنهیقتل خونریزی خشونت غمانگیز اسلحه و ابزار قتل خشونت کلامی
آخریـــــــــن وارن: این فیکشن شامل محتوای خشونت آمیز است و بر اساس واقعیت نوشته شده، واقعیت های ذهن نویسنده.