ShakliaGhafeli's Reading List
16 stories
Our runaway love💘 by amirhosein3333
amirhosein3333
  • WpView
    Reads 405,796
  • WpVote
    Votes 48,045
  • WpPart
    Parts 63
سون سام /آمپرگ/امگاورس/ومپایر/ساحره/انگست/هپی اند خلاصه: 6امپراطوری قدرتمند جهان،6برادر متحد که طبق حرف پیش گوی بزرگ دنبال تنها امگای باروروجفتشون هستن تا باهاش میت شن چون اون امگا تنها راه ادامه نسل بشریت وخاندان سلطنتیه وباید هفت پسر سه رگه بدنیا بیاره تا دنیارونجات بده ،دراین بین جیمین امگای زیبا وشیطونیه که دردهکده دورافتاده ای زندگی میکنه،دهکده ای که رئیس اون پدرشه همینطور هیچ اطلاعی از تکنولوژی وعصر جدید نداره چی میشه اگه توی مسابقه ای که آلفاها برای جفت شدن باهاش به مبارزه میپردازن سروکله 6پادشاه پیدابشه؟مسلما جیمین نمیخواد با اونا جفت بشه پس چاره ای جز فرارکردن نداره ولی خب اون نمیدونه هربار فرارکردن ازاون قصر لعنتی چه تنبیهاتی وباید به جون بخره اونم توسط 6برادر روانی عاشق ودلباخته مینی شات روز های آپ=یکشنبه/چهارشنبه
𝑩𝒂𝒄𝒌 𝑻𝒐 𝒀𝒐𝒖 •< 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 >•  [ 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅 ] by vk_vita
vk_vita
  • WpView
    Reads 195,635
  • WpVote
    Votes 23,105
  • WpPart
    Parts 13
Back To You •< Vkook >• [ Completed ] جونگکوک معاون یک شرکت توی سئول که متوجه میشه رئیس بخشی که توش کار میکرد عوض شده و جایگزین اون کسیه که از شعبه ی دئگو انتقالی گرفته... و حالا باید به کیم تهیونگ دوست پسر سابقش که دو سال پیش باهاش کات کرده بود بگه رئیس.. ᴡʀ: @vk_vita @Moonlike_Rmy 사이데 🌙 ɢᴇɴʀᴇ: ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ. sᴍᴜᴛ 🔥 Start: 20/03/2020 End: 01/04/2020
Prince of Hearts  by Aika_Infp
Aika_Infp
  • WpView
    Reads 21,584
  • WpVote
    Votes 3,177
  • WpPart
    Parts 25
اسم : پرنس قلب ها _________ قسمتی از فیک: +بگیرش! _این چیه؟ +یه گوی برفی؟ _ولی من که لازمش ندارم +لجبازی نکن این یه هدیس عوض اینکه منو نجات دادی ________ ژانر : تریسام ، فانتزی ، امگاورس ، کمدی ، اسمات (کم) ، امپرگ کاپل ها : سپمین ، نامجین ، ویکوک نویسنده : Aika
life again by Yuri_56555
Yuri_56555
  • WpView
    Reads 9,350
  • WpVote
    Votes 880
  • WpPart
    Parts 14
فصل دوم فیک disaster life شاهد ادامه ماجرا ها هستیم
Disaster Life by Yuri_56555
Yuri_56555
  • WpView
    Reads 52,808
  • WpVote
    Votes 7,531
  • WpPart
    Parts 47
فیک:زندگی فاجعه درام ،فانتزی ،اکشن، جنایی، معمایی کاپل اصلی: کوکویمین کاپل فرعی:سپ نامجین پارک جیمین پلیسی که تمام خانواده اش رو از دست داده توی یه ماموریت تیر میخوره و به شدت خون ریزی می‌کنه و بعد از خون ریزی زیاد بیهوش میشه. وقتی چشماش رو باز می‌کنه می‌فهمه اون دیگه خودش نیست.... راستش اون حتی دیگه توی دنیای خودشم نیست. روز های آپ: شنبه و سه شنبه
نطفه‌ی شیطان  by f_R2006
f_R2006
  • WpView
    Reads 59,677
  • WpVote
    Votes 8,033
  • WpPart
    Parts 33
جادوگر گفته بود: اگر خواهرش می‌خواهد باردار شود، باید هفت شب متوالی، درست از ساعت یک بامداد تا پیش از طلوع آفتاب، زیر بزرگ‌ترین درخت جنگل بنشیند؛ با لباسی کاملاً سفید، تمیز و زیبا... مثل لباس عروس. : تو می‌خوای بچه‌دار شی، به من چه! : تهیونگا، خواهش می‌کنم... گفته شوهرم نباید همراهم باشه. تنها می‌ترسم. : حتی فکرشم نکن! اما کسی فکرش را هم نمی‌کرد... اگر تهیونگ، اشتباهی و بی‌خبر، زیر آن درخت می‌نشست چه می‌شد؟ جنی که از اعماق تاریکی ها احضار شده بود، نمی‌دانست «عروسی که قرار بود کودکش رو حمل کند» ان پسر نیست،نطفه‌ی شیطان در شکم کسی کاشته شد که نباید.... _________________ kookv
𝖫𝖮𝖱𝖣 𝖬𝖮𝖮𝖭'𝖲 ‖ TAEJIN "COMPLETED" by KAIZUWRITER
KAIZUWRITER
  • WpView
    Reads 6,689
  • WpVote
    Votes 754
  • WpPart
    Parts 8
_تو خوش‌شانسی که عاشقتیم. _وگرنه تا الان هفت فوت زیر زمین بودی‌. @spidervictory "چنل تلگرام" Name: ارباب ماه Couple:VTAEJIN
حامی(ویکوکمین) by poke_r833
poke_r833
  • WpView
    Reads 181,720
  • WpVote
    Votes 23,746
  • WpPart
    Parts 54
جیمین وقتی تازه پا به نوجوونی گذاشت به دلایلی مجبور به نگهداری دوتا بچه شد و حالا که اون دو آلفا بزرگ شدن جیمین کاملا احساس خوشبختی میکنه. اما وقتی یهویی سر و کله ی خانواده ی هانول و سئوک(همونایی که جیمین بزرگشون کرد)پیدا شد همه چیز بهم ریخت و جیمین که نگران بود به عنوان خدمتکار پاشو به عمارت کیم ها گذاشت. بنظرتون جیمین میتونه بین آدمای عجیب اون عمارت بمونه و مراقب و حامی پسراش باشه؟ قسمتی از فیک: هانول دستمو گرفت و مجبورم کرد از صندلی بلند شم ●تا همین الانم نگاهشون به امگام داره اذیتم میکنه سئوک درحالی که کمرمو گرفته بود تا به بقیه آلفاها بفهمونه که نگاهشونو کنترل کنن گفت: ○لطفا روی امگای من میم مالکیت نذار جناب رسما بینشون در حال خفه شدن بودم: +هی پسرا کی گفته من امگای شمام؟ من خودم آلفا دارم که هنوز پیداش نشده سئوک زیر لب گفت: ○کاش همونجوری گم بمونه چون میکشمش _______________________________________________________ کاپل:ویکوکمین-_ویکوک(اولش ویکوک کاپلن)-نامجین-سپ ژانر: امگاورس-تریسام-امپرگ(احتمالا)-انگست-عاشقانه-کمی طنز و... زمان آپ: پنجشنبه هرهفته توی خلاصه نویسی خوب نیستم‌ یه سر بزنید به فیک شاید خوشتون اومد خوشحال میشم به فیکام سر بزنید
𝘼𝙢𝙖𝙧𝙞𝙨🌙 by amirhosein3333
amirhosein3333
  • WpView
    Reads 241,983
  • WpVote
    Votes 31,125
  • WpPart
    Parts 55
+عشق یعنی وقتی یه نفر قلبت و میشکنه و حیرت انگیزه که با قطعه قطعه‌ی قلب شکستت دوستش داری ! جیمین خوناشامی که به عنوان پرستار به عمارت قدرتمند ترین روسای مافیا یعنی جئون جونگ کوک و کیم تهیونگ میره اما حتی تصورشم نمیکرد شخصی که باید ازش محافظت کنه پسر 18ساله شر و شیطونی باشه که هرکاری برای منصرف کردن و استعفا دادنش انجام میده یعنی ترو آلفای دورگه میتونه مانع عشقی بشه که قراره بین پدراش و پرستار جوونش شکل بگیره ؟
نحسی(ویکوکمین) by poke_r833
poke_r833
  • WpView
    Reads 138,587
  • WpVote
    Votes 16,406
  • WpPart
    Parts 46
تهیونگ ( برادر ناتنی جیمین )و دوستاش(بقیه اعضا) اعتقاد دارن جیمین خیلی نحسه و باید بمیره برای همین خیلی اذیتش میکنن. بنظرتون جیمینِ مهربونمون میتونه هیونگشو ول کنه و فرار کنه درحالی که دلش برای لبخند مستطیلی هیونگش تنگ شده؟ یا با همه سختیا کنار میاد و تلاش میکنه تا دوباره هیونگشو خوشحال ببینه؟ کاپل: ویکوکمین_نامجین-سپ زمان آپ: هفته ای دو پارت(شاید بیشتر بستگی داره) بخشی از فیک: با ذوق به ماشین تهیونگ هیونگ که تازه خریده بودش زل زدم واو قشنگ ترین ماشینش همینه با خوشحالی برگشتم سمتش و بدون اینکه حواسم باشه هیونگ از من بدش میاد دستامو دورش حلقه کردمو گفتم: _وای ته این خیلی خوبه تو با زحمت تونستی این پول هارو به دست بیاری بهت افتخار میکنم هیونگی، تو مورد علاقه ترین منی لطفا منو ببر با ماشینت دور بزنیم توقع داشتم دست ته دورم حلقه بشه و بهم بگه((باشه موچی کوچولوی ته ))ولی اون محکم منو هل داد و با صدایی که از عصبانیت میلرزید گفت: _توی لعنتی چطور جرات میکنی به من دست بزنی و منو ته صدا کنی هان؟! توی احمق فکر میکنی اجازه میدم سوار ماشینم بشی و اونو کثیف کنی؟! با بغض لب زدم: _ولی تهیونگ من بچه نیستم که ماشینتو کثیف کنم ____ خوشحال میشم سر بزنید به هردوتا فیکام