《{glass eye}Jenlisa<کوکوی_جنلیسا>》
پایان یافت۱: -امیدوارم بتونم یه روزی لبخندت رو ببینم .. +مطمئنی؟هیچ کس از ته دل نمیتونه بخنده ددی! ژانر:کوکوی-جنلیسا -نامجین -اسمات؟ ^-^ امید وارم تونسته باشم چندین دقیقه سرگرمتون کرده باشم :)
پایان یافت۱: -امیدوارم بتونم یه روزی لبخندت رو ببینم .. +مطمئنی؟هیچ کس از ته دل نمیتونه بخنده ددی! ژانر:کوکوی-جنلیسا -نامجین -اسمات؟ ^-^ امید وارم تونسته باشم چندین دقیقه سرگرمتون کرده باشم :)
{-Completed-} "عزیزم؟" صداش زدم، اما جوابی نگرفتم. چشم بند رو برداشتم و دقیقا همون لحظه پردهها باز شد. تنها یک چراغ روشن و روشن، مستقیم در جایی که من نشسته بودم منفجر شد. حدود ده ثانیه لعنتی نتونستم چیزی ببینم، وقتی چشمام تنظیم شد، دیدم که دسته ای از مردم دارن به من نگاه میکنن. من در استیج روی صندلی مقابلشون نشست...
تا حالا تصور کردین که دوتا زندگی داشته باشید؟ همزمان دو نفر باشید؟ شرط میبندم داشتین اما بین فک کردن در موردش و واقعا زندگی کردنش تفاوت خیلی بزرگیه، باور کنید... جنی، زنی شیرین و لطیف... روبی جین، سکسی و باشکوه... شما کدوم یکی رو انتخاب میکنید؟ تایپت چیه؟ سخته، میدونم. بذارید لیسا به این یکی جواب بده... JENLISA
جنی یه هیبرید گربه که رها میشه و تا به سن قانونی نرسیده نمیتونه تبدیل به یه انسان شه و توی یه شب بارونی که خیلی ترسیده به پست یه پادگان نظامی دختران میرسه و اونجا گیره یه رییس خشن و سردی میوفته که هیچ کس جرعته رد شدن از کنارشو نداره! Genre:"comedy_hard_smut_cute" Couple:"jenlisa_chaesoo" Writer:"kimhwayung✒"
همه ی ما توی زندگی اشتباه های زیادی مرتکب شدیم که به ناچار مجازات اون ها رو هم چشیدیم.طوری که اگه به عقب برگردیم هرگز دیگه اون اشتباه رو تکرار نمیکنیم.اما لیسا حتی اگر به عقب برگرده باز هم همون اشتباه رو تکرار میکنه همون اشتباهی که مجازاتش شیرین ترین مجازات زندگیش شد ================== -نه جنی من ه...
دنیای بعد جنگ جهانی سوم.به نظرتون چه جور دنیایی می تونه باشه؟ دنیایی که جنگ های متعدد و بمب های اتم کارش رو ساختن دنیایی که هیچ کس به دیگری رحم نمیکنه دنیایی پر از ویرانی دنیایی پر از سختی و فلاکت و البته پر از زامبی نسل انسان ها داره از بین میره سرباز ها میجنگند و دکتر ها دنبال راه حل می گردند ولی اونطور که به نظر می...
|Completed| جنی دختر میلیاردی که به معنای واقعی کلمه هر چیزی که می خواست رو داشت ، زیبا ، باهوش و تقریبا کامل! اما او یک آدم ناسپاس بود. از طرف دیگه لیسا کلاهبرداری بود که هر کاری برای بدست آوردن پول انجام میداد چون بدهی زیادی داشت! چه اتفاقی می افته اگه این دو نفر همدیگه رو ببینن؟؟ JENLISA
Lisa is a student in YG University, an ordinary yet a mysterious one. It's her second year as a Photography student. Everything is looking good, but it isn't. She's a constant target of Jennie Kim to be bullied. Jennie, the daughter of the owner of YG University, has all the power to do everything she wants to do and...
بودن مدل جذاب و مطرح کره جنوبی و داشتن اکیپی با دوست های خوب، جنی کیم ابدا دوست نداره زندگیش تغییری به خودش ببینه. جنی کیم مهمونی مخصوصی برای عروسی یکی از دوست هاش ترتیب داده و دوست داره همه چیز کاملا بی نقص پیش بره. خلاصه اینکه مطمعن شده بود همه چیز قرار بود خوب پیش بره و هیچ چیز نمیتونست این برنامهی مسافرت رو خراب...
Jennie Kim is your calm, understanding girl who decided to go clubbing with her best friend one night to escape the pain she saw in her brother's eyes as he fights for his life. Dancing and drinking with a little flirting never hurt anyone. She just wanted to forget. Jennie's body swaying left; right caught someone's...
𝟞𝟘𝕤 𝚓𝚎𝚗𝚕𝚒𝚜𝚊 𝚟𝚒𝚋𝚎. لیسا مانوبان دانشآموز انتقالی کره جنوبی وقتی که قدم به داخل دری مخفی توی کمپ مدرسش میذاره و وارد مدرسهای آمریکایی توی دههشصت میشه حس میکنه عقلشو به کل از دست داده. اونجا با دانشآموزی به اسم جنی کیم آشنا میشه که زندگی لیسارو حتی چندین برابر سخت تر میکنه. لیسا دیوونه شده یا واقعا...
چه رستگاری که سوزش قلبش بهشت را از جهنم دردناک تر میسازد. دیواری نامرئی مانعی به رنگ عدل الهی که دختران دلباخته را با تبعید یکی به جهنم و راهنمایی دیگری به بهشت از یکدیگر دور ساخته. این درد آتش جهنم نبود که لالیسا را شکنجه میداد درد دوری از عشق بهشتی خود بود و این بهشت لذتی برای جنی در خود نداشت زیرا خالی از عشق بود...
ليسا منوبان يه دختر معمولى بود كه تازه درسش رو تو بوسان تموم كرده بود ، و وقتى به سئول برميگرده براى دنبال كردن آرزوهاش يه شغل آبرومندانه برا خودش دست و پا ميكنه.قبل ازينكه بوسان رو ترك كنه ، دوستش رزى اونو همراه خودش به يه پارتى شبانه ميبره ، اونا ميخواستن قبل ازينكه اونجارو ترك كنن يكم خوش بگذرونن، و بعد ليسا دخترى...
Lalisa Manoban was an ordinary girl. She just finished studying in Busan, and for going back in Seoul, she will pursue her dreams and have a decent job there. Before she leaves Busan, her friend Rosé accompanied her to go for a night party, they want to be happy before they leave though. Then, she met this woman that...