chandaek (exo)
41 stories
🍷The 100 million dollar prostitute🍷{Chanbaek Ver.} by PARIII_LAND
PARIII_LAND
  • WpView
    Reads 72,929
  • WpVote
    Votes 9,377
  • WpPart
    Parts 22
جنده ی پارک چانیول بودن....۵ کلمه...۱۹ حرف.....محض رضای فاک به این سادگیا نیست ...نیست اگه اون پارک لعنتی رئیس بزرگترین باند قاچاق اعضای بدن اوراسیا باشه.....نوچ نوچ این همش نبود....نه تا وقتی که مجبوری تا خرخره تو کثافت کاریاش فرو بری...فقط خفه شو...تو فقط جندشی بک....ولی قراره جندش بمونی؟ 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 -نگاش کن...هنوز نگاهش رو ماست...فکر نمیکنی باید یه نمایش خوب بعد از مرگش نشونش بدیم؟ محال بود....سکس جلوی یه جنازه...جنازه غرق خون نفسشو بیرون داد +ار...اربا.. -زبونت باز شد؟....خوبه...برای جیغ زدن بهش نیاز داری دست ارباب داشت میرفت سمت پنتیش -بیا یه ذره متفاوتش کنیم...هوم؟ انگشتای ارباب به پنتی توری چنگ زد....یه تجاوز دیگه ولی این بار تو تخت نبودن...سالن اپرا...جای مقدسی بود که داشت کثیف میشد. یا مادرمقدس مارا بیامرز و ببخش. 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 -کسی رو هم کشتی؟ +فقط چندتا پلیس -ادم چی؟ +نه فقط پلیس 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 قبل از اینکه به خودم بیام اون سیگار لعنتی تنها یادگارم از تو شد...سیگار نم دارم...لبای زخمیم...لباسای فاحشه ها زیادی بهم میاد...اینجا موهای فاحشه ها رو نمیتراشن....موهام بلند شده...این شهر بدون نقاب قبولم نمیکنه. ژانر:اسمات/انگست/خشن/بی دی اس ام/هپی اند
Messiah River by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 60,422
  • WpVote
    Votes 15,050
  • WpPart
    Parts 51
"هرگاه دو انسان به همجنسگرایی روی بیاورند، هر دوی آن‌ها باید به کام مرگ کشیده‌شوند، برای گناه بزرگی که انجام داده‌اند!" [کتاب مقدس - لاویان - ۲۰:۱۳] شهرک متوسط‌نشین و گمنامی در گانگ‌وون، یک شب عادی از تعطیلات زمستانه با پیدا شدن جسدهایی توی رودخانه‌ی حاشیه‌ی جاده از آرامش همیشگی‌اش خارج شد. اجساد کودکان ناشناسِ شش تا ده ساله، آرام و بدون درد؛ که با نظم و به‌ترتیب در نقاط مختلف رودخانه فرستاده شده‌اند. [CHANBAEK × KAIHUN] [Crime × Angst]
Hey Little,You Got Me Fucked Up [S1_Completed] by WhiteNoise_61
WhiteNoise_61
  • WpView
    Reads 472,352
  • WpVote
    Votes 53,167
  • WpPart
    Parts 44
بکهیون،پسری که به خاطر جرم مادرش توی زندان متولد شده میتونه به وکیلی سرد و مرموز اعتماد کنه و همراهش پا به دنیای ناشناخته و ترسناکه پشت دیوارهای بلند زندان بذاره؟! ⛓ کـاپـل: چـانبـک ⛓ ژانـر: ددی کـیـنک،اسمات،رمـنـس،روزمره ⛓ محدودیت سنی: +21 ⛓ نویسنده: وایت نویز
☕⊱A Hug In A Cup⊰☕ by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 516,008
  • WpVote
    Votes 133,830
  • WpPart
    Parts 51
بیون‌بکهیون یه مربی مهدکودک سر به هواست که چند ماهه روی یه غریبه جذاب که توی مترو میبینتش کراش زده...☁️💖 و یه روز یهو تصمیم میگیره از دور دید زدن دیگه بسه! دنبال کردن اون غریبه پاش رو به کافه Heavenly# میکشه و یه دوره جدید تو زندگیش شروع میشه. اما خب از اونجایی که بکهیون اونقدرام خوش شانس نیست اون غریبه لعنتی "پارک چانیول" یه باریستای جذاب و آسکشواله و بیشتر با قهوه تحریک میشه تا لاس زدنای بکهیون ... راستی چیزی به اسم " #قهوه‌سکشوال" وجود داره؟ ☕️ •••••••••••••••••••••••••••••••• یونگی هیچوقت فکرش رو نمیکرد با قدم گذاشتن به کافه Heavenly به اصرارهای دوستش اونجا قراره با شیرین‌ترین طعمی از قهوه که چشیده بود اشنا بشه. طعم لب های خوشمزه اون گارسون بامزه پارک‌جیمین شایدم لبخند های کیوتی که میزد یا مدلی که دنبالش راه میوفتاد و هیونگ صداش میکرد میتونست هر قهوه ای رو شیرین کنه... حتی وجود خود مین یونگی رو که خیلی سال بود حتی از قهوه هم تلخ‌تر بود! ظاهرا یونگی بالاخره هم طعم مورد علاقه اش رو پیدا کرده بود... هم یه گربه‌فسقلی که بالاخره بخواد با خودش ببره خونه... گربه ی شانسش! ☕کاپل : چانبک.یونمین. تویون ☕ژانر: رمنس.فلاف. زندگی روزمره.کمدی. ددی‌کینک ☕محدودیت سنی : NC 18+ ☕نویسنده : Silver Bunny
😈°Karma Is a Bitch°😈  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 491,181
  • WpVote
    Votes 86,279
  • WpPart
    Parts 87
بکهیون نوجوون نمیدونست که هر عملی یه عکس العملی داره... شاید اگه میدونست وقتی چانیول 15 ساله با اون چشم های معصوم بهش ابراز علاقه میکرد بهش اسون میگرفت... شاید هیچوقت قلبش رو نمیشکست و به خاطر چاق و زشت بودنش مسخره اش نمیکرد...ولی بکهیون خبر نداشت و کارما داشت همه چی رو تماشا میکرد...و کارما فقط وقتی عوضیه که تو یه عوضی باشی! ♻♻♻♻♻♻♻♻♻♻ -"دوستت دارم.." +"دوستم داری؟" +"چقدر دوستم داری چانیولا" -"خ..خیلی...بیشتر از همه چی..." +"واقعا؟" +"پس هر کاری که بگم میکنی؟" +"پس امشب اون بابای لجنت رو تو خواب برام بکش و بعد هم خودت رو از نزدیک ترین پنجره ی قصرتون پرت کن پایین...بعدش قول میدم منم دوستت داشته باشم..." ♻♻♻♻♻♻♻♻♻♻ - چطوری این موقع شب از خونه اومدی بیرون؟ + خدمتکارها و نگهبان هارو پیچوندم. - تو واقعا احمقی! + میدونم. - نباید باشی! + من با احمق بودنم مشکلی ندارم .. اگه باعث میشه اینطوری بخندی... ♻♻♻♻♻♻♻♻♻♻ ♻️کاپل ها:فصل اول : چانبک فصل دوم : چانبک هونهان. کایسو ♻️ژانر :رمنس.کمدی.زندگی روزمره ♻️محدودیت سنی: 18+ NC
••✴️Stigma✴️•• by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 1,536,747
  • WpVote
    Votes 227,384
  • WpPart
    Parts 171
بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون باور داره که محاله دوباره با اون پسر بداخلاق روبرو بشه... اگرچه که پدر چانیول اقای جئون که یکی از کارخونه دارهای برجسته کره اس از چانیول میخواد که به شخصی نزدیک بشه و باهاش طرح دوستی بریزه اما نمیگه چرا... و اون شخص بکهیونه... زندگی و سرنوشت دوباره مقابل هم قرارشون میده اما معلوم نیست قراره اخرش این رابطه عجیب به کجا برسه... 💢 ☠️فیکشن : استیگما #stigma ☠️کاپل ها: چانبک-ویکوک. هونهان ☠️ژانر: رمنس. جنایی . درام ☠️محدودیت سنی: 18+NC ☠️نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
••💮SignMate💮••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 527,796
  • WpVote
    Votes 88,391
  • WpPart
    Parts 88
تو دنیایی که همه وقتی هجده ساله میشن یه نشانه روی مچ اشون برای شناسایی نیمه گمشده اشون ظاهر میشه بیون بکهیون نشانه ای نداره!اونم مثل هر هجده ساله دیگه ای روز تولدش با شور و شوق مچ اش رو چک کرد اما هیچ خبری از اون نشانه خاص که قرار بود به بکهیون سرنوشت اش رو نشون بده نشد! بکهیون اون روز تصمیم گرفت که هیچوقت نذاره کسی رازش رو بفهمه و دنبال سرنوشت اش جای دیگه ای بگرده...چهار سال بعد همون سرنوشتی که در حق بک بی انصافی کرده بود اون رو به خونه پارک چانیول کشوند.یه طراح مانگا بد اخلاق که فقط یه دستیار سر به راه میخواد...اما خوب بک داستان ما هرچیزی هست جز سر به راه! چه حسی داره وقتی بدونی همه تو دنیا یه جفت دارن و فقط تو جا موندی....؟؟ 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - چه خوبه اینجوری یکی به آدم برسه؛ تا حالا کجا بودی پارک چانیول؟! + احتمالا بدون اینکه متوجه باشم داشتم دنبال تو میگشتم..! #Chanbaek 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - ازم بدت مياد؟ + مشكل اينه كه هركاری ميكنم، بدم نمياد! #hunhan 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - میدونی تازگی ها دارم فکر میکنم شاید ارزش این همه تلاش رو نداشتی.. و این بدترین حس دنیاست.. #kaisoo 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 Story Started: 18.01.2017 Story Finished: 13.11.2017 💮هم نشان 💮کاپل ها: چانبک.هونهان. کایسو 💮ژانر: رمنس. زندگی روزمره. فانتزی
••🌘Silver and Silk🌒••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 781,812
  • WpVote
    Votes 101,309
  • WpPart
    Parts 72
📋خلاصه داستان : بیون بکهیون یکی از افسرهای سازمان اطلاعاتی کره اس! کسی که به خاطر ظاهرش همیشه از عملیات ها کنار گذاشته میشه اما یه روز موفق میشه بلاخره یه ماموریت به عنوان مامور مخفی بگیره! بک به خاطر این ماموریت پا به سیلور تاون که یه باند قمار غیر قانونیه میذاره و با ادمای جدیدی اشنا میشه. یکی از این ادمها پارک چانیول رییس بانده که به خودش لقب سیلور داده. بک ناخواسته توجه سیلور رو جلب میکنه و تو موقعیتی گیر میافته که هیچوقت تصورش نمیکرد... همیشه عشق وقتی که کمتر از همیشه انتظارش رو داری سراغت میاد.❣️ دوستی های عمیق... شکستن قوانین... فداکاری... و پیدا کردن کسی که باعث بشه بخوای بخاطرش عوض بشی... 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 من به عشق اعتماد ندارم بک... هیچ وقت نداشتم... چه حسی داره وقتی یکی که حتی به عشق اعتقاد نداره حس میکنه عاشقته؟! 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 🌗کاپل ها: چانبک-کایسو. کریسهو 🌗ژانر: رمنس. جنایی . درام 🌗محدودیت سنی: 18+NC 🌗نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿 Story started at :5/9/2016 Finished: 16/2/2017
" EXOwarts " [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 632
  • WpVote
    Votes 121
  • WpPart
    Parts 1
•¬کاپل: کایسو •¬ژانر: رمنس | جادویی | فانتزی •¬خلاصه: دو کیونگسو یک سال دومی بود با ردای سبز و ربان سبز رنگ عجیبی که ته چوب جادوش میبست و از نظر بچه های هم سنش خنگ بنظر میرسید شاید چون یک دورگه با والد ماگل بود. هرچقدر دوکیونگسو ساکت و اروم بود و توجهی به خودش جلب نمیکرد به طرز عجیبی بقیه اون رو با محبوب ترین پسر سال دومی گریفیندور زوج میدونستند. کیونگسو صادقانه اهمیتی به شایعات و حرف های دیگران نمیداد نه تا وقتی که سر تحقیق درس معجون سازی به خاطر شانس گندش، مجبور شد با یکی از گروه دیگه همگروهی بشه، هر گروهی جز گریفیندور و هر کسی جز کیم جونگین عالی میشد، ولی چون شانس کیونگسو توی اینجور موارد به در بسته میخورد، دقیقا با کیم جونگین از گریفیندور هم گروهی شده بود و کیونگسو از این اتفاق متنفر بود، هرچند کیم جونگین همچین نظری نداشت .═ ∘♡༉∘ ═ #Gamer
" Goblin " [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 3,030
  • WpVote
    Votes 598
  • WpPart
    Parts 6
•¬‌کاپل: کایسو | هونهان •¬‌ژانر: فانتزی | کمدی | تخیلی | جادویی •¬‌خلاصه: کیونگسو یک فرشته ی مرگ خیلی خوش شانسه که از شانس خوبش موقع اجاره کردن خونه , گیر یه صاحب خونه ی بدعنقی که باهم مشکل دارن و از قضا یه گوبلینه و اسمش هم کیم جونگینه افتاده محض رضای خدا کیونگسو فقط یه خونه بی سر و صدا برای زندگی میخواست نه یه منطقه ی جنگی عصاب و روان اگـــــــــه این یک رویاست لطــــــــفا اجازه بده بیدارشم تو واقعا سرنوشت منــــــــــــــی؟؟؟ محو تو میشم قلبـــــم میتپـــه من هنوزم بهت نگاه میکـــــنم من هنوزم تماشات میکنم از دور نفس کم میارم چرا اینجوری شـــدم؟ ═ ∘♡༉∘ ═ #Mohadeseh