‌S-TBR.
20 stories
🌿Scent of the lemon by NeomaStory
NeomaStory
  • WpView
    Reads 22,106
  • WpVote
    Votes 5,471
  • WpPart
    Parts 30
• 𝑺𝒄𝒆𝒏𝒕 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆 𝒍𝒆𝒎𝒐𝒏🍋 [レモン の 香り] ~ 𝒂 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑩𝒂𝒆𝒌 𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚. 🌿رایحه لیمو [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] چی میشه اگه یه روز تابستونی، توی یکی از محله های سرسبز دور افتاده از شهر، یه پسر ریزجثه با بافت لیمویی سر و کله‌ش توی زندگی چانیول پیدا شه و باعث شه اون پسر قدبلند که تا الان به اطرافش بی‌اعتنا بود، حالا از خودش بپرسه: _ چطوری توی این فصل بافتنی تنشه؟! و هیچکس نمیدونست پشت همین سوال ساده، چه رازی پنهان شده.. • نویسنده | 𝑵𝒆𝒐𝒎𝒂 • ژانر | فلاف، روزمره، معمایی، فانتزی، اسمات ^^ • چنل تلگرام | 𝐍𝐞𝐨𝐦𝐚𝐒𝐭𝐨𝐫𝐲@
𝖫𝖺𝖼𝗎𝗇𝖺 {𝖬𝗂𝗇𝖼𝗁𝖺𝗇} by _TheEulalie
_TheEulalie
  • WpView
    Reads 19,610
  • WpVote
    Votes 3,167
  • WpPart
    Parts 37
┈ اگه یکی از بنفشه‌ها رو بچینم و بذارم لای موهای سیاهت، چی می‌شه؟ ┈ خودت روی موهام گل بکار! با لب‌هات. 𝗮 𝗯𝗹𝗮𝗻𝗰𝗸 𝘀𝗽𝗮𝗰𝗲, 𝗮 𝗺𝗶𝘀𝘀𝗶𝗻𝗴 𝗽𝗮𝗿𝘁 𓂃 ִֶָ ֙⋆𝗆𝖺𝗂𝗇 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗆𝗂𝗇𝖼𝗁𝖺𝗇 ֙⋆𝗌𝗂𝖽𝖾 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗀𝗅𝗂𝗑, 𝖲𝖾𝗎𝗇𝗀𝗃𝗂𝗇 ֙⋆𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝖠𝗇𝗀𝖾𝗌𝗍, 𝖲𝗆𝗎𝗍 ┈ ⋆ 𝖲𝗍𝖺𝗋𝗍𝖾𝖽: 𝖥𝖾𝖻𝗋𝗎𝖺𝗋𝗒 2021 𝖥𝗂𝗇𝗂𝗌𝗁𝖾𝖽 : 𝖬𝖺𝗒 2022 ┈ ⋆ #1 𝖫𝖾𝖾𝗄𝗇𝗈𝗐 #1 𝖩𝖾𝗈𝗇𝗀𝗂𝗇 #1 𝖢𝗁𝖺𝗇 #1 𝖲𝖾𝗎𝗇𝗀𝗃𝗂𝗇 #1 𝖬𝗂𝗇𝖼𝗁𝖺𝗇 #1 𝖫𝖾𝖾𝖥𝖾𝗅𝗂𝗑 #1 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍 #1 𝗌𝖾𝗎𝗇𝗀𝗆𝗂𝗇 #1 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗀𝗅𝗂𝗑 #1 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗁𝗈
Halcyon Days [MinSung] by blueskintobone
blueskintobone
  • WpView
    Reads 4,191
  • WpVote
    Votes 689
  • WpPart
    Parts 4
«پایان یافته» "ما در خاطرات تابستون گذشته گم شدیم، و بین ملحفه های تخت. آگوست مثل بطری شرابی که تا انتها سرکشیدی، به پایان رسیده و پاییز بارونی حالا بالای سر منه." شخصیت ها: هان جیسونگ و لی مینهو (استری کیدز) ژانر: رومنس، انگست Ranked ✨1✨ in Minsung
 Jung (정) by seeke_r
seeke_r
  • WpView
    Reads 9,687
  • WpVote
    Votes 2,468
  • WpPart
    Parts 34
"_ می‌دونی پسرجون...هرکسی یه جوری‌ می‌بوسه.یکی می‌بوسه که بوی وجودش رو‌ نفس بکشه.یکی می‌بوسه که از بودنش مطمئن بشه.یکی هم می‌بوسه که بوسیده باشه دیگه.حالا بگو‌ ببینم تو کدومش بودی؟" "_ نه آجوشی. این دفعه اونی که بوسید و رفت و‌ دور لباش رو هم پاک کرد من بودم.این دفعه آدم بدهِ داستان من بودم." 𝙵𝚒𝚌 : 𝙹𝚞𝚗𝚐 (정) 𝙲𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎 : 𝙲𝚑𝚊𝚗𝙱𝚊𝚎𝚔 𝙶𝚎𝚗𝚛𝚎 : 𝚁𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎, 𝙳𝚛𝚊𝚖 ,𝙰𝚗𝚐𝚜𝚝 ,𝚂𝚖𝚞𝚝 𝚜𝚝𝚊𝚝𝚞𝚜 : 𝙾𝚗 𝚐𝚘𝚒𝚗𝚐
Serendipity ~🍀 by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 377,074
  • WpVote
    Votes 119,237
  • WpPart
    Parts 54
🌿•~خلاصه داستان ~•🌿 بکهیون عاشق زندگیش نبود ولی تلاش می‌کرد خوب زندگی کنه. هر روز صبح وقتی در گل‌فروشی کوچیکش رو باز می‌کرد به پرنده رویاهاش اجازه بلندپروازی میداد و همین بهش انرژی برای تلاش بیشتر توی تنهایی‌هاش میداد. ولی تمام نقشه‌های بکهیون با پیدا شدن سروکله دکتر پارک تو زندگیش خراب شد. دکتر بدجنسی که از همه جا تصمیم گرفت طبقه بالای گل‌فروشی بکهیون رو برای مطبش بخره. دقیق جایی که بکهیون می‌خواست توش یه کافه افتتاح کنه... و خب حالا بکهیون یکی رو داشت که ازش متنفر باشه و این از بی‌حسی یه جورایی بهتر بود نه؟ 🪴 -امیدوارم اقامت جهنمی‌ای اینجا داشته باشین. نه...در واقع امیدوارم زمین اصلا دهن باز کنه و شما و مطب زشتتون مستقیم به قعر جهنم منتقل شید. 🩺 +اگه زمین دهن باز کنه من فقط میوفتم تو خونه‌ی تو و فکر کنم خوشحالم بشم. 💢 این داستان دنیای موازی داستان دیگه من Silver and silk ئه. اگه اون رو نخونده باشید هم می‌تونید بخونیدش ولی اگه سیلور اند سیلک رو خونده باشید لذت خیلی خیلی بیشتری از این داستان می‌برید چون... باید بخونید که بفهمید نمی‌تونم توضیح بدم 😂❣️ 🪴 • فیکشن : #Serendipity 🪴 • کاپل‌ها : چانبک 🪴 • ژانر:رمنس.درام.روزمره 🪴 • محدودیت سنی : 🔞 🪴 • نویسنده : @SilverBunny 🐰
Feuille morte.  by polargreen
polargreen
  • WpView
    Reads 3,658
  • WpVote
    Votes 1,336
  • WpPart
    Parts 10
Feullie morte: در فرانسوی به نارنجیِ متمایل به قهوه‌ای که عمیق‌تر و قرمزتر از چرم، زردتر و عمیق‌تر از ادویه و طلا است، می‌گویند. همچنین به معنای "برگِ پاییزی"، "برگِ مُرده" و "برگِ پژمرده" است. "A Chanbaek Tragic Story"
Gone With The Sea by vievhen
vievhen
  • WpView
    Reads 78,576
  • WpVote
    Votes 19,392
  • WpPart
    Parts 21
بابام یه ماهی فروش بود که بوی گند لباسش اجازه نمیداد شب ها تن برهنه مادرم رو در آغوش بکشه،یا بوسه خوش آمد من رو برای بعد از کار داشته باشه. این شد که یه روز وقتی پدرم احساس کرد به اندازه کافی برای «داشتن » بزرگ شدم دستشو رو شونه هام گذاشت و زمزمه کرد "نقاش شو پسرم، و تن برهنه اون کسی که دوسش داری رو ثبت کن ،ماهی فروش ها حق عاشق شدن ندارند" اما من دیدمش،یه جایی میون جسد هزاران ماهی. (چانبک)
The Musician by lilyblue92
lilyblue92
  • WpView
    Reads 30,939
  • WpVote
    Votes 10,458
  • WpPart
    Parts 22
《نوازنده》 Full بکهیون دانشجوی کره ای تباری که از طریق نواختن در میدان شهر گذران زندگی میکنه با مردی اشنا میشه که براش ترسیم رویایی به واقعیت تبدیل شده است. مردی که بال پرواز بهش هدیه میده غافل از اینکه آغوشش مکانی میشه برای سقوط پسرک جوان... ****** لبهای لرزونش رو روی لبهای خشک شده اش گذاشت. با بغض زمزمه کرد : -من بکهیون، تو را به عنوان همسر عزیز خود... چانیول دستش رو بالا اورد تا گونه اش رو لمس کنه بی طاقت التماس کرد "خواهش میکنم هیون تمومش کن" -بر میگزینم. تا از امروز تا ابدیت تو را کنار خود داشته باشم... "بکهیون تمامش کن، ادامه نده خودت رو..." دست سردش رو روی لبهاش گذاشت تا مانعش بشه، قطره اشکی از چشمهای تبدارش روی صورت رنگ پریده اش چکید. -در هنگام بهترینها و بدترینها، در هنگام بیماری و سلامتی برای اینکه دوستت بدارم... هق زد و با ته مونده توانش نالید : تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند. writer: lily blue chanbaek romance / Angst / Slice of life
Disappeared ❄ [Chanbaek] by theWHITEstoryteller
theWHITEstoryteller
  • WpView
    Reads 22,540
  • WpVote
    Votes 6,277
  • WpPart
    Parts 7
[کامل شده] کتاب اول از ششگانه‌ی 'بکهیون' FICTION : Disappeared- ناپدید COUPLE : چانبک ❄ GENRE : انگست، اسمات AUTHOR : #صفید EDITOR : ترنم NC+19 داستان: پارک چانیول توی اون کت و شلوار رسمی و پالتوی بلند و سنگین مشکی برای دیدن بیون بکهیون، بیتوجه به سرمای هوا و برفی که هر لحظه روی زمین مینشینه، توی ایستگاه اتوبوس جلوی خونهش مخفی شده؛ هرچند حتی خودش هم نمیدونه این هوسِ از دور دیدن بکهیون قراره به چه تصمیمی منتهی بشه. ولی لعنت، بیون بکهیون توی اون کت کرمی در حالیکه با شالگردن سرخابیای صورت و لبهاش رو مخفی کرده برای قلب دلتنگ پارک چانیول بیشاز حد دلرباست. ششگانهی #بکهیون آیدی در تلگرام: Author @TheWhiteOne Channel @panne_fiction