| کامل شده | دوست‌دخترم نود اکسش رو برای من فرستاد، میخوای بدونی بعدش چیشد؟ • ویکوک آیو | چت استوری • کمدی، رقابتی، توییتر، زندگی روزمره، عاشقانه و اسمات! • به قلمِ حنان

Hidup Baekhyun baik baik saja sebelum Chanyeol menyatakan cinta padanya, si nerd sekolah. Sehun datang dan perlahan menuntun Baekhyun keluar dari lingkaran setan yang Chanyeol buat. Start : 06/06/17 End : 08/08/18

Rule 1. We can only kiss when both parties agree Rule 2. No going beyond kisses And of course- Rule 3. We can never fall in love with each other || A completely imaginary Zerobaseone fanfiction || Ships- All tagged ones, only a few of them will last. Let's find them out as the story continues. I don't hold credit for anything other than the storyline. I hope you like reading it <33 #1- Matthew #1- Mattwoong #1- sunghanbin

"We'll take the highway to heaven And I can't wait to love you all alone" -NCT 127 > Zhang Hao x Sung Hanbin > Kim Jiwoong x Seok Matthew > Shen Ricky x Kim Gyuvin This is a wild ride, proceed only if you're comfortable with mature stuff. For more details, read the A/N at the very beginning :) I don't own any character or media used. Credits go to the rightful owners. #1- gunwook #1- shimkongz #1- zerobaseone #1- taerae #1- zb1

Sungchan never care about love until Wonbin shows up

Wonbin's life had always been quietly miserable-lonely in a way that crept under his skin, aching for something he couldn't name. Then one night spiraled out of control. Just one harmless outing with friends, and he wakes up next to someone he doesn't recognize-no memory, no explanation, just the sinking panic of; what the hell happened He leaves without a word. Without answers. Without knowing that this would leave him strangled between two identical things. Sunjeongz; 2024

"Completed" وقتی لی مینهو، آلفای خلافکاری که بخاطر فراموشی مشغول کار پاره‌وقت توی رستوران‌های گمنام سئول بود، از آخرین کاری که به سختی بدست آورده، اخراج شد و درحالی که مست روی میز پلاستیکی دکه غذای خیابونی افتاده بود، یه مرد مسن با لباس‌هایی که اندازه کل زندگی مینهو قیمت داشت، اون رو دید و بهش پیشنهاد داد به خشن‌ترین باند خلاف سئول که قصد داره یه گروه برای عملیات جدیدش جور کنه، بپیونده. اما مینهو نمی‌دونست ورود به اون باند بدون اجازه رییس بدنامش هوانگ هیونجین غیرممکنه و همه چیز از قبل برنامه‌ریزی شده. - › 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Hyunho › 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: Romance, Smut, Omegaverse

🦋☽ زیبــای وحشـی Complete ⛮ کاپـل: چانبــک ⛮ ژانــر: عاشـقانه، تاریـخی، امپـرگ، امگـاورس، اسـمات ⛮ نویسـنده: السـا و بری ⛮ ادیتور و بازنویس: السـا بیون بکهیون، امگای زیبایی که به دستور امپراطور مجبور به ازدواج با اون آلفای روانی میشه. پارک چانیول، امپراطور پایتخت با بیماری روانی سختی از دوران کودکی خودش دست و پنجه نرم می‌کنه و حالا به خواسته پدرش تصمیم می‌گیره فرزند وزیر بیون رو به همسری خودش دربیاره. اما آیا این تصمیم می‌تونه آینده هردوی اون‌ها رو نجات بده؟ یا سرنوشت چیزی دردناک‌تر براشون رقم زده؟

" پدرش ... پدرش منم ؟" " نه تو نیستی ! " " بر چه اساس خودتو پدر بچه من میدونی ؟" " نه بک منو خر فرض نکن ... توی لعنتی توی رات من ... فاککک تو اونو با من گذروندی " ✨کاپل : چانبک ✨ژانر : امگاورس ، رومنس ، اسمات ، امپرگ

″من مریضتم تهیونگ″ ″مهم نیست″ ″اسم من تو لیست مریضای روانیه″ ″اهمیتی نمیدم...″ ″دوست داشتن من گناهه...″ ″پس در این صورت من یه گناهکار به حساب میام″ کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین؛نامجین ژانر : عاشقانه، روانشناسی، تیمارستانی، درام، اسمات