هوم
18 stories
My pumpkin 🐰 by zakiehj
zakiehj
  • WpView
    Reads 58,860
  • WpVote
    Votes 8,189
  • WpPart
    Parts 15
قرار نبود مریض شدنِ ساده‌ی خرگوشِ موردعلاقه‌ی دامپزشک کیم، به عجیب‌ترین اتفاقِ زندگیش مبدل بشه! مرد فقط قصدِ مراقبت و بهبودِ خرگوش کوچولویِ نحیفِ باغ‌وحشش رو داشت ولی انگار قرار نبود همه‌چیز به همین سادگی پیش بره... Couple:vkook Genre: hybrid, fluff, mpreg, smut
Brothers (Taekook) by katayoon_malik
katayoon_malik
  • WpView
    Reads 254,044
  • WpVote
    Votes 30,021
  • WpPart
    Parts 27
*به من نگو هیونگ،من برادرت نیستم* **پس چی باید صدات کنم؟** *ددی*
✴ LOVE ME ✴ by vjk_vkookiiiii
vjk_vkookiiiii
  • WpView
    Reads 206,912
  • WpVote
    Votes 19,943
  • WpPart
    Parts 19
کیم تهیونگ معاون شرکت سهامی کیم هست که برای رئیس شدن حاظره هر کاری بکنه حتی ازدواج با پسر عمویی که قبلا عشقشو رد کرده #عاشقنه #ازدواجی #طلاق #تهیونگ #جانگکوک #تهکوک #یونمین
Nepenthe | Vkook Namjin by _SaeVa_
_SaeVa_
  • WpView
    Reads 892,864
  • WpVote
    Votes 110,877
  • WpPart
    Parts 52
[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکوک) - نامجین - یونمین شروع : 1400.1.1 پایان : 1400.4.30 ✨Best rankings✨ #1 Vkook #1 BTS #1 Farsi #1 jungkook #2 فارسی #1 تهیونگ
Red Lights | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 502,050
  • WpVote
    Votes 52,182
  • WpPart
    Parts 61
_ اگه یه بار دیگه وقتی می‌خوام دهنتو به فاک بدم، خودتو عقب بکشی، بهت رحم نمی‌کنم. فهمیدی توله سگ؟ پسر کوچیک‌تر با لب‌هایی که از ترس می‌لرزیدن دست‌هاش رو روی زمین مشت کرد و جواب داد: _چشم... _ چشم، چی؟ _ چشم ارباب. -------- جئون جونگکوک پسر بیست و سه ساله ای که برای تغییر زندگی روزمره و کسل کننده‌ش، پا به رابطه ای عجیب با مهندسی سی ساله میذاره... پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook, Minsung Genre: Dram, Bdsm, Romance, Comedy, Smut 🔞🔥 Writer: Sylvie and Amara Editor: Amara
🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌 by Sonya_vkooker
Sonya_vkooker
  • WpView
    Reads 1,347,897
  • WpVote
    Votes 205,101
  • WpPart
    Parts 162
[به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK
7 rings || VKook by Nyctowx
Nyctowx
  • WpView
    Reads 78,212
  • WpVote
    Votes 10,479
  • WpPart
    Parts 5
[ هفت حلقه ] پایان یافته ژانر : رمنس / اسمات / فلاف / چندشاتی کاپل : اصلی - ویکوک ، فرعی - یونمین "وقتی ببینمت و ازت خوشم بیاد، کافیه دلم بخواد داشته باشمت، اون موقعست که به دستت آوردم آقای کیم!"
handicapé || taekook  by meli19952000
meli19952000
  • WpView
    Reads 405,214
  • WpVote
    Votes 64,645
  • WpPart
    Parts 43
~Completed~ (texting,real life) تهیونگ : چند وقته معلولی؟ (21:15) *دیده شد* جونگ کوک در حال تایپ کردن.... تهیونگ : چرا دیر تایپ میکنی؟ (21:17) هااا ببخشید ، دستت معلوله مگه‌نه d:؟ (21:18) Translating by : @meli19952000 Original story by : @hopefordark و خود من نصف به بعد داستان رو نوشتم و تغییر دادم تا بیشتر لذت ببرین و عادلانه باشه♡
my bunny🐰 by kiminovel
kiminovel
  • WpView
    Reads 675,771
  • WpVote
    Votes 72,131
  • WpPart
    Parts 67
احتمال فوران کردن اکلیل و رنگین کمان🐰💋❤ سافت ویکوک🐰 صد در صد هپی اند🙈😍 کیوت ،اسمات،سافت،سوییت،آمپرگ،هیبرید 🐰🐰 🐰🦄🐰🦄 #bts =2⭐ #love=1⭐ #vkook=1⭐ #bunny=1⭐ #dram=1⭐ #korean=1⭐ #army=1⭐ #jin=1⭐ #bl=1⭐ #gay=1⭐ #bangtan=1⭐ #sweet=1⭐ #tae=2⭐ #فلاف=1⭐ #fantasy=1⭐ #yoonmin=3⭐ Yoongi=1⭐ Cute=1⭐
cute baby by DenizNajafi
DenizNajafi
  • WpView
    Reads 252,754
  • WpVote
    Votes 27,442
  • WpPart
    Parts 29
پسری که به خاطر نجات خواهرش برده ی یکی از رئیس های گنگ خلافکار میشه . . . . "خواهش میکنم اقا شما میتونین اونو نجات بدید؟" "خب تو پولی داری که بتونی اونو بخری " جانگ کوک سرش به علامت منفی تکان داد " پس متاسفم نمیتونم براش کاری کنم" جانگ کوک اروم روی زمین نشست و سرش رو پایین انداخت "لطفا کمکم کنید تا خواهرم رو نجات بدم هر کاری بگید میکنم التماس میکنم "تهیونگ اروم سر جانگ کوک رو بالا اوورد و به چشماش نگاه کرد"هر کاری" جانگ کوک بدون هیچ فکری جواب داد"بله هر کاری فقط لطفا خواهرم رو نجات بدید"تهیونگ خم شد و اروم از زمین بلندش کرد "خواهرت امروز برمیگرده خونه ولی تو دیگه همچین حقی نداری".....