Select All
  • Agnosthesia
    9.7K 1.7K 34

    یونگی به گیسوان سفیدش چنگ زد و درحالی که قطره اشکی از روی بیچارگی از پلکش چکیده بود فریاد زد: "به چی قسم بخورم تا باورم کنی؟ به اعتماد از بین رفتت؟ به جون خواهرم؟ به روح پسرمون؟ به خون پایمال شده ی مردمم؟ به کدوم خدا پناه بیارم تا باورم کنی؟" هوسوک چانه ی اورا محکم در دست گرفت و به چهره ی رنگ پریده و بیمارش زل زد.بوسه...

  • 𝐘𝐨𝐮 𝐌𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐞 𝐃𝐚𝐧𝐜𝐞
    4.1K 451 10

    🩰 فیکشن: تو باعث میشی برقصم 🩰 ژانر: عاشقانه، اسمات، انگست 🩰 کاپل: یونمین 🩰 نویسنده: روشنا 𓍯 🩰 برشـی از داســـتان : _میخوام وقتی رقصم رو رویِ استیج میبینی پریکامت بریزه ... بیای بک استیج و جوری به فاکم بدی که نتونم رویِ پام بند بشم یونگی بهش فرصت نداد و سرش رو تویِ گودی گردنش فرو برد و بلافاصله شروع به مکیدن نق...

    Completed  
  • ستون فقرات شیطان
    2.2K 254 7

    به قلم بلگراد. جیغ جنّی‌وار نوزاد متولد شده ای که مردک بی سر و پایی دیکشو داخلش گذاشت ، جلوی واژن گشوده مادرش که نتیجه زایمانش بین دستای اون مرد بود حس اینو میداد که انگار از درون گلوش تبر میزنن ! این چه کوفتی بود به اشخاصی که بیماری روحی دارن شدیداً پیشنهاد نمیشه.

  • 𝕵𝖚𝖘𝖙 𝖋𝖔𝖗 𝖊𝖆𝖈𝖍 𝖔𝖙𝖍𝖊𝖗 (VKOOKMIN )
    12.3K 1.6K 16

    «فقط برای هم» کاپل : کوکمین ، ویمین، تهکوک ژانر : تاریخی ، امگاورس ، اسمات روزای آپ : وابسته به حمایت شما و انرژی من به داستانم بیشتر از یک پارت فرصت بدین❤️ #bts #vkookmin

  • Don't say goodbye with words
    2.7K 470 3

    تهیونگ طرفدار دو آتیشه‌ی جی‌کی، نویسنده‌ی معروف واتپده. چی میشه اگه این دو هم رو توی دنیای واقعی ملاقات کنن؟ name: don't say goodbye with words Genre: Romance, Comedy, Slice Of Life Couple: kookv وضعیت: پایان یافته

  • خشونت افراطی [ چانجین ]
    207 32 4

    من خیلی زیاد سعی میکنم به افراد اعتماد نکنم با اینکه همیشه خودم رو به غریبه ترین آدم ها هم میبازم ، همه ی کسایی که بهم نزدیک هستن از خانواده ام گرفته تا بهترین دوستانم بهم میگن آخر سر این اعتماد کردنای الکی و بیجای تو و مهربونی کردن بیش از حدت برای دیگران کار دستت میده اما منم میخوام اینجوری که بهم میگن باشم یه کم مغر...

  • The Winds Of Chicago
    2.1K 831 16

    ✓ترجمه‌ای _________________ _پس تو بودی. تهیونگ جا خورده. درحالیکه تفنگ رو با دست لرزونش نگه داشته، با دست دیگه‌اش تو موهاش چنگ میندازه. _از همون اول. +من؟ جونگکوک یه قدم جلو میره. +تو چی داری می.. _میدونستم یه عوضی ای ولی تا این حد؟ +من واقعا نمیدونم چی.. _خودتو مرده بدون جئون. خلاصه: اداره پلیس منطقه ۱۱ شیکاگو، مسئ...

    Mature
  • 𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙫𝙠𝙤𝙤𝙠•
    167K 16.5K 69

    Name: "𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧"🔞 - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و چونش توی دست بزرگ فرمانده‌ش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آهه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول کردن چونش؛ ا...

  • REGRET|Vkook
    5.1K 812 19

    آیا زندگی به جونگکوک روی خوش نشون میده؟

  • تاریخ و پروانه ی نقاش🦋🎻
    440 147 8

    کاپل: نامجین کاپل دوم (فرعی) :هوپمین ژانر: کلاسیک_عاشقانه_ اسمات_فانتزی من به نام تو متولد شدم مقدمه : من اولین بار با دیدن چشمات خودم رو باختم اعلیحضرت.. تو برای من کتابی بی نام و نشون بودی که هر روز بیشتر از تورو میخوندم و میشناختم.. نمیدونم در اخر این کتاب قراره به تو چه اسمی بدم :) ولی مهم اسم تو نیست مهم داستان...

    Mature