In the early days of BTS, a shy newcomer named Park Jimin enters the group with dreams in his eyes-and his heart unknowingly set on the one member who wants nothing to do with him. Jeon Jungkook, the youngest of the group, sees Jimin as a misfit. Cold stares and silent rejections become a daily routine. But Jimin, with his soft heart and quiet strength, keeps trying-offering friendship, kindness, and maybe something more. As months pass, Jimin begins to understand his own worth. Tired of chasing someone who won't look back, he lets go. And just when Jimin starts moving on, Jungkook starts to feel what he had been ignoring all along. A slow-burn journey of rejection, longing, growth, and realization-this is not just a love story, but a story of timing, pride, and hearts that speak when it's almost too late. Contains Depiction of; --- ● Jikook/Minkook fanfiction ● Top Jungkook ● Bottom Jimin ● Emotional slow-burn ● Deep character development ● Hidden feelings ● Idol life pressure ● Supportive friendships ● Jealousy & possessiveness ● Stage performance struggles ● Fluff, angst, comfort ● etc. --- ☆ THIS IS MY FIRST BOOK - A STORY BUILT WITH LOVE, TEARS, AND EMOTIONS. I HOPE YOU CONNECT WITH IT AND STAY TILL THE END. ☆ THIS STORY IS A WORK OF FICTION AND DOES NOT REPRESENT ANYONE'S REAL LIFE OR EMOTIONS. IT IS WRITTEN FROM IMAGINATION FOR ENTERTAINMENT PURPOSES ONLY. ☆ IF YOU FEEL UNCOMFORTABLE OR TRIGGERED, YOU ARE FREE TO LEAVE PEACEFULLY. NO ONE IS FORCING YOU TO CONTINUE. NEGATIVE COMMENTS OR REPORTS ARE NOT WELCOME HERE. ☆ ALL FANARTS AND MEDIA USED BELONG TO THEIR ORIGINAL CREATORS. FULL CREDIT TO THEM FOR THEIR INCREDIBLE WORK. "Ranked #16 - a slow-burn Jikook journey full of heartbreak, hidden love, and healing. Dive into a story where silence says more than words and every chapter brings you closer to the truth behind their bond."❤️🎉🥳

❝PROF JEON JUNGKOOK❞ Life gets complicated after meeting Park Jimin, a fellow student at his university..

Taehyung despises his father, Jungkook for marrying the one person he is irresistibly drawn to, Jimin, he can't stop thinking about.

THIS BOOK IS ALL ABOUT HOW TO WORSHIP JEON JUNGKOOK WITH LOVE & LUST [Only For audience-18+] Italian mafia emperor who rules over the entire European underworld, Jeon Jungkook needed a heir to ascend his throne of blood and sins. His people hoping for the next Jeon heir but the problem lies Jungkook the demon doesn't trust anyone. He needed someone deserving to be the next queen of Jeon Mafia. The reason he was unmarried until his eyes fell on his Right Hand. "𝓟𝓪𝓻𝓴 𝓙𝓲𝓶𝓲𝓷, 𝔂𝓸𝓾 𝔀𝓲𝓵𝓵 𝓫𝓮 𝓶𝔂 𝓰𝓻𝓸𝓸𝓶 𝓪𝓷𝓭 𝔀𝓲𝓵𝓵 𝓰𝓲𝓿𝓮 𝓶𝓮 𝓪 𝓱𝓮𝓲𝓻, 𝔂𝓸𝓾'𝓿𝓮 𝓰𝓸𝓽 𝓷𝓸 𝓸𝓽𝓱𝓮𝓻 𝓬𝓱𝓸𝓲𝓬𝓮." 𝓙𝓮𝓸𝓷 𝓙𝓾𝓷𝓰𝓴𝓸𝓸𝓴 "𝓑𝓾𝓽 𝓘 𝓭𝓸𝓷'𝓽 𝔀𝓪𝓷𝓽 𝓽𝓱𝓲𝓼. 𝓘 𝓼𝓮𝓮𝓴 𝓪 𝓶𝓪𝓻𝓻𝓲𝓪𝓰𝓮 𝓯𝓲𝓵𝓵𝓮𝓭 𝔀𝓲𝓽𝓱 𝓵𝓸𝓿𝓮 𝓪𝓷𝓭 𝓬𝓸𝓶𝓹𝓪𝓷𝓲𝓸𝓷𝓼𝓱𝓲𝓹. 𝓘 𝔀𝓸𝓾𝓵𝓭 𝓷𝓮𝓿𝓮𝓻!" - 𝓟𝓪𝓻𝓴 𝓙𝓲𝓶𝓲𝓷 "𝓑𝓾𝓽, 𝓭𝓪𝓻𝓵𝓲𝓷𝓰, 𝓽𝓱𝓲𝓼 𝓶𝓪𝓻𝓻𝓲𝓪𝓰𝓮 𝓯𝓸𝓻 𝓶𝓮 𝓲𝓼 𝓳𝓾𝓼𝓽 𝓽𝓸 𝓰𝓮𝓽 𝓪 𝓱𝓮𝓲𝓻 𝓯𝓻𝓸𝓶 𝔂𝓸𝓾. 𝓨𝓸𝓾'𝓿𝓮 𝓰𝓸𝓽 𝓷𝓸 𝓬𝓱𝓸𝓲𝓬𝓮." - 𝓙𝓮𝓸𝓷 𝓙𝓾𝓷𝓰𝓴𝓸𝓸𝓴 11 - in #jikook on 24/3/25

Interstellar کامل شده✔️ 𝘫𝘫𝘬 𝘱𝘫𝘮 ' 𝘫𝘩𝘴 𝘬𝘵𝘺 ⛔️ 𝙑𝙚𝙧𝙨𝙚 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙇𝙞𝙛𝙚 𝙎𝙩𝙮𝙡𝙚, 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩, 𝙎𝙢𝙪𝙩 Writers: Karin, Violet •چی میشه اگر پارک جیمین، تک پسر خانواده سلطنتی پارک به خاطر خشنونت به یه مدرسه شبانه روزی منتقل بشه؟ جایی که با جئون جونگکوک، پسر یکی از بزرگترین سیاست مدارهای کره که از قضا با خانواده سلطنتی خصومت داره آشنا بشه... سرنوشت چه چیزی برای اونها رقم زده؟ ⛔️توجه این فیکشن چون نصفش به صورت یکجا آپ شده بخاطر همین آمار ووت و ویو پایینه. 🆂🆃🅰🆁🆃🦋 1403/03/11 🅴🅽🅳 🦋 1403/05/20

جیمین پسری که تو بچگیش از مادرش به دلایلی جدا میشه و با دوستش تهیونگ به امریکا سفر میکنه اما یهو چی میشه بعد از سال ها جیمین دوباره به کره برگرده و با برادر ناتنیش روبرو بشه ....

"مولت" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی، معمایی، اکشن، رومنس، انگست، اسمات" کاپل: "کوکمین، تهگی" ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• _نگران نباش، این مرد... سر چرخوند و خیره به تصویر جونگکوک که داشت اسلحه اش رو به جلیقه زیر کتش برمیگردوند و همزمان با یکی از افرادش صحبت میکرد، با لبخند شروری ادامه داد: _رام من خواهد شد. پسر بزرگتر با حالت کنایه واری چشم هاش رو چرخوند و دوباره دست هاش رو به سینه اش زد: _فقط یه احمق مثل تو می‌تونه دنبال رام کردن مردی مثل اون باشه! پسر کوچکتر ناخودآگاه خندید و بعد دوباره نگاهش رو به سمت اون کشید و با حالت تمسخر آمیزی تکرار کرد: _مردی مثل اون؟ منظورت چیه؟! پسر بزرگتر با نگرانی محو این پا و اون پا کرد: _اون کاپیتان تیم الفاست، یه هیولاست! اما تو...داری باهاش مثل یه عروسک بازی می‌کنی! _در اینصورت...هیولای واقعی من نیستم؟! پسر کوچکتر با لبخند شرورانه ای پرسید و باعث شد پسر بزرگتر پیشونیش رو با کلافگی ماساژ بده. این پسر حرف حساب حالیش نبود. ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• وضعیت: درحال آپ

امگاورس/درام/ اسمات/کوکمین پارک جیمین امگایی که مجبور به ترک خونه اش میشه با آلفای خون خالصی به اسم جئون جونگکوک آشنا میشه . آلفایی که راز بزرگی برای خودش داره ،رازی که برای یه آلفا میتونه به قیمت از دست دادن جونش تموم شه و حالا با پیدا شدن جیمین همه چیز رو به بدتر شدن پیش میرفت و گذشته ای که روی هردوشون سایه انداخته بود اونهارو به بازی میگرفت !

جیمین ،خشم شب سئول و قدرتمند ترین توی دنیای تاریکی تصمیم گرفت آلفایی و برای خودش انتخاب کنه تا بتونه وارثی برای آیندش به دنیا بیاره اما کی میدونست شخصی مثل اون قلبش تنها برای یه نفر میتپه ؟ ترو آلفای 18ساله ای که برای درمان بیماری مادرش توی مسابقات غیر قانونی شرکت میکنه و تو یه نظر توجه پارک جیمین مغرور و به خودش جلب میکنه آیا اون میتونه به احساساتش جواب مثبت بده ؟چی میشه اگه جئون جونگ کوکم مغلوب عشق امگای خشن بشه؟ +این موضوع خیلی سادس تو با من قرار میزاری تا موقعی که بچه به دنیا بیاد _بعدش چی؟ +از آینده ای که هیچکدوممون خبر نداریم نپرس _اما من میخوام تا آخرین لحظه زندگیم کنارتو و بچمون باشم هیونگ...

"جایی که ایستادی اتاق منه و کشوری که توش هستیم فرانسه است. پس از کسی که عاشقته، انتظار نداشته باش لب‌هات رو از جا درنیاره! " ˚˙༓ در پاریس -سرچشمه عشق‌های افسانه‌ای- داستان‌های عاشقانه زیادی میتونی بشنوی... اما نه عشق بین دو مرد! این عشق در سال 1965 در ذهن هیچ‌کس نمی‌گنجید، چه برسه به گل سرخی که همیشه در حال زخم زبون زدن به شازده کوچولو بود. برای پارک جیمین، سخت‌تر از ثابت کردن عشق بین دو جنس موافق(!) ثابت کردن عشق خودش به وکیل درجه یک دادگستری، بود. گل سرخ، هرگز دست از خودستایی برنمی‌داشت! ༓˙˚ 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑪𝒍𝒂𝒔𝒔𝒊𝒄, 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕, 𝑺𝒎𝒖𝒕 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑱𝒊𝒌𝒐𝒐𝒌/𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏 (𝒗𝒆𝒓𝒔), 𝑻𝒂𝒆𝒉𝒚𝒖𝒏𝒈 & 𝑮𝒊𝒓𝒍 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑵𝒂𝒆𝒆𝒎𝒆𝒉