The best.
3 stories
Boy Meets Evil  by minnysugars
minnysugars
  • WpView
    Reads 70,684
  • WpVote
    Votes 13,249
  • WpPart
    Parts 38
[ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ] همه چیز ازونجا شروع شد که هوسوک خیلی اتفاقی پا به خونه ی مین یونگی گذاشت! مین یونگی همون پسر قد کوتاه با چشم های سرخ رنگ و صورت کبودی بود که با تعریف کردن از رقص هوسوک در اجرای فستیوال هالووین بهش امید و اعتماد به نفس داده بود. هوسوک همیشه بدون اینکه بدونه چرا اونو دوست میداشت و راجع بهش کنجکاو بود اما متاسفانه زمانی شناختش که بدن خونیش توی دستشویی مدرسه پیدا شد... جانگ هوسوک هیچوقت نفهمید که چطور پا به دنیای سرد و تاریکی گذاشت که دروازه هاش توسط پسر مورد علاقش باز شده بود! 〰️✖〰️〰️✖〰️〰️✖〰️〰️✖〰️ Genres: scholastic, psycological, mystery, horror, philosophic ⚠️not a gay love story for just one group of shippers but something for all the armies to read, enjoy and shed pashmz :) Highest ranks: #1 in sope #1 in horror
Savage by fosiiii
fosiiii
  • WpView
    Reads 44,476
  • WpVote
    Votes 9,117
  • WpPart
    Parts 75
:" هی بیایید میخوام روی یه حیوون نشان مالکیتمو بزنم بیایید ببینید چجوری میخوام اینو برده خودم کنم" مردها و زنها با فریادهای رییسشون از چادر بیرون اومده بودند همه جمع شده بودند.رییس، مینو روی زمین کشید جلوی سربازاش ونزدیک آتیش کنارشون پرت کرد.سربازها از اون وضع مین ترسیده بودند جیمین نفسش بند اومده بود نمیتونست باور کنه اون شخص داره با امپراطور اینکارو میکنه..... نویسنده: کریزی کاپل اصلی: سپ کاپل فرعی: مخفی روزهای آپ: سه شنبه+ بعضی از جمعه ها⁦(╥﹏╥)⁩
𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐒𝐜𝐫𝐞𝐚𝐦 by NanaZed8
NanaZed8
  • WpView
    Reads 49,090
  • WpVote
    Votes 7,742
  • WpPart
    Parts 37
𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐒𝐜𝐫𝐞𝐚𝐦_اخرین فریاد در حال بررسی موقعیت: کره جنوبی،سئول،ناحیه ی غربی پایتخت یک کمپانی تحقیقاتی به اندازه کافی معروف به نام لایف یک پروژه اشتباه،خطرناک و ناممکن رو توی محوظه ویژه اش مخفی کرده.برخی از محققان اون پروژه؛ادعا بر این دارن که این یک پروژه شکست خورده نیست با این حال سرپرست اصلی اعتقاد داره که اون پروژه مرگبار باید نابود بشه. همه چیز از شبی شلوغ و هیجان انگیز شروع شد.کیم تهیونگ می خواست بار دیگه در کنار برادر هاش زندگی کنه اما ناخواسته خودش رو بین مرده هایی می دید که با جنون می دویدن و با ولع همنوع خواری می کردن.حالا چه بخواد چه نخواد باید مسئولیت جون تمام اعضای خانواده اش رو قبول می کرد و مهم نیست که چه اتفاقی بیفته،هر کاری می کرد تا اون ها رو زنده و سالم نگه داره. مین یونگی،یک بازمانده بود که زنده بودن خودش رو یک بد شانسی می دید.از نظر اون زنده موندن ترسناک تر از مردنه با این حال از یک طرف دیگه گاهی وقت ها هم برای زنده موندن تلاش می کرد. همه اسیر دنیای جدیدی شدن.مردم دین دار با گریه دعا می کردن و مردم باهوش به دنبال راهی برای زنده موندن بودن. کاپل اصلی:تهگی. کاپل فرعی:کوکمین،نامجین. ژانر: فانتزی،رومنس،زامبی،ترسناک،اسمات نویسنده:NanaZed8 زمان اپلود:جمعه ها