nickhedvnia
- Reads 78,402
- Votes 1,006
- Parts 4
«داره بهم سخت میگذره، الان بیست ساله که داره سخت میگذره. باید چیکار کنم؟
میخوای ماشین رو بردارم و با هم، بریم ته دره؟
یا میخوای، یه وزنه من دست بگیرم و یکی هم به تو بدم، بعد، بریم وسط دریا تا غرق بشیم؟
میخوای فردا شب، مست کنیم و بعد، از پنجرههای قدی همین خونه، بپریم؟
اگه تو باشی، از مردن نمیترسم. اگه تو باشی، دیگه اینجا چیزی برای از دست دادن، نیست.»
•.Status: ongoing
•.Couple: Kookv
•.Rating: NC-17
•.Tags: Romance, Smut, Angst, mystery, Dram