Vkook
46 stories
Victor 🦢 by Moonlight_Fiction
Moonlight_Fiction
  • WpView
    Reads 9,319
  • WpVote
    Votes 1,038
  • WpPart
    Parts 17
ویکتور، داستان عاشقانه‌ای بین پزشکی معروف و دانشجوی مجسمه سازی. جدال عشق و نفرت. پرنسی دو رگه، که به دلایل مشکلات خانوادگی از زادگاه خودش انگلیس به کره مهاجرت می‌کنه. داستانی سراسر عشق و محبت... نام: ویکتور ژانر: پزشکی، رمنس، انگست، اسمات کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: یونمین
His Eyes [چشمانش] by faeze615
faeze615
  • WpView
    Reads 183,510
  • WpVote
    Votes 10,342
  • WpPart
    Parts 41
●تکمیل شده● اسم: His Eyes [چشمانش] وارد مغازه ی شبونه میشه و چشمش فروشنده ی کوچولوشو میگیره -چه چشمای بزرگی! -با من بودین؟ ژانر : مافیایی - اسمات - عاشقانه - روزمرگی کاپل: تهکوک - یونمین - نامجین #مافیایی #فول_اسمات #اسمات #عاشقانه #خشن #انگست #ویکوک #یونمین #نامجین
Whiskey[ویسکی] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 2,472,156
  • WpVote
    Votes 232,852
  • WpPart
    Parts 73
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
My birthday wish [Completed] by me_master_momo
me_master_momo
  • WpView
    Reads 360,093
  • WpVote
    Votes 59,076
  • WpPart
    Parts 79
تا حالا روز تولدتون، آرزو کردید؟ خب منم آرزو کردم ولی آرزوی من زندگیمو تغییر داد... من، جئون جانگ کوک، 21 ساله، بخاطر آرزوی احمقانم و تصمیمات احمقانه تره کیم نامجون، وارد سریال مورد علاقم، هوارانگ شدم! و منظورم هر وارد شدنی نیست... بله! من به داخل داستان پرت شدم! کاپل : ویکوک ژانر : عاشقانه، درام، اسمات، کمدی، تاریخی، کمی هم معمایی
cute baby by DenizNajafi
DenizNajafi
  • WpView
    Reads 253,199
  • WpVote
    Votes 27,442
  • WpPart
    Parts 29
پسری که به خاطر نجات خواهرش برده ی یکی از رئیس های گنگ خلافکار میشه . . . . "خواهش میکنم اقا شما میتونین اونو نجات بدید؟" "خب تو پولی داری که بتونی اونو بخری " جانگ کوک سرش به علامت منفی تکان داد " پس متاسفم نمیتونم براش کاری کنم" جانگ کوک اروم روی زمین نشست و سرش رو پایین انداخت "لطفا کمکم کنید تا خواهرم رو نجات بدم هر کاری بگید میکنم التماس میکنم "تهیونگ اروم سر جانگ کوک رو بالا اوورد و به چشماش نگاه کرد"هر کاری" جانگ کوک بدون هیچ فکری جواب داد"بله هر کاری فقط لطفا خواهرم رو نجات بدید"تهیونگ خم شد و اروم از زمین بلندش کرد "خواهرت امروز برمیگرده خونه ولی تو دیگه همچین حقی نداری".....
Lucifer | Vkook | Taekook by jeonvko_
jeonvko_
  • WpView
    Reads 5,790
  • WpVote
    Votes 609
  • WpPart
    Parts 32
'جئون جونگ کوک' پسر رئیس جمهور کره‌ جنوبی که در سازمان اطلاعاتی کشور به عنوان مامور‌ مخفی مشغول به کار است حین سفر کاریِ خود به پاریس در موزه‌ی لوور با مردی ملقب به 'پرنس پاریس' به اسم 'کیم تهیونگ' روبه رو می‌شود، اما دیدار این دو مرد بعد از سالها نمیتوانست اتفاقی باشد در حالی که جئون جونگ کوک گذشته‌ی خود را به یاد نداشت و اما کیم تهیونگ، برگشت او بعد از 12 سال تنها دو احتمال میتوانست داشته باشد، یا انتقام و یا انگیزه‌ی قتل؛ کاپل: ویکوک. ژانر: اسمات، اکشن، جنایی، انگست. آپدیت: چهارشنبه در تلگرام ' jeontko ' و واتپد
The Trap | VKOOK  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 552,639
  • WpVote
    Votes 47,615
  • WpPart
    Parts 46
𝐓𝐡𝐞 𝐓𝐫𝐚𝐩 تله 🔖|• بین آدم‌هایی که با ماسک‌های روی صورتشون دور و اطرافش در حال رقص و شادی بودن داشت به دنبال شخصی به‌نام کیم‌ویکتور(تهیونگ) می‌گشت. مردی دورگه با چشم‌های فریبنده و تیله‌های آبی رنگ که قاچاقِ انسان انجام می‌داد! بازرس جئون قرار بود درآینده به عنوان یک پلیس مخفی به جای پسر عموی کیم‌ویکتور وارد عمارت رویایی اون مرد بشه تا بتونه برای به دام انداختنش مدرک کسب کنه، اما بازرس جئون از یک چیزی خبر نداشت، این که کیم‌ویکتور عاشقِ پسر عموش بود! Genre : 𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥, 𝐌𝐲𝐬𝐭𝐞𝐫𝐲,𝐒𝐦𝐮𝐭 Couple : 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 - 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 Writer : 𝐋𝐞𝐧𝐚 situation : 𝐅𝐮𝐥𝐥
hallucination | تــوهـم by LeeTelma
LeeTelma
  • WpView
    Reads 32,831
  • WpVote
    Votes 3,426
  • WpPart
    Parts 20
༆ 🕯 • فیک || Hallucination • نویسنده || LeeTelma • وضعیت || Full • کاپل || Vkook • ژانر || انگست، درام، روانشناسی، بی دی اس ام. -یه بار با دوست داشتنت، نه تنها خودمو، بلکه کل دنیامو همراه خواهرم به اتش کشیدم و یه جهنم واسه خودم ساختم... فقط چون دوست داشتم. اما من دیگه اون جونگکوکه دبیرستانی نیستم. من عوض شدم تهیونگ! من بزرگ شدم...
✧HOME✧ by timi_vkook
timi_vkook
  • WpView
    Reads 641,025
  • WpVote
    Votes 62,591
  • WpPart
    Parts 43
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook