Luna1
41 stories
~سایه‌های رقصان-شعله‌های خونین~ by echoes_of_luna
echoes_of_luna
  • WpView
    Reads 13
  • WpVote
    Votes 4
  • WpPart
    Parts 4
نویسنده: بلو❄️ کاپل‌ها: کوکوی، یونمین، نامجین ◇برای خواندن خلاصه به پارت معرفی مراجعه کنید◇ ژانر: انگست،درام،عاشقانه،جنایی،معمایی،اسمات🔞 استارت: 30/8/1404 🔷️تایم آپ: سه‌شنبه‌ها 💠بسته به آماده بودن پارت‌ها، احتمال آپلود زودتر هم وجود دارد✨️ 🦋امیدوارم از خوندنش لذت ببرین💙
⌠ Apocalypse¹, vkook ⌡ by Quiwel_
Quiwel_
  • WpView
    Reads 81,687
  • WpVote
    Votes 8,949
  • WpPart
    Parts 74
« آخرالــزمان; مردگان برمی‌خیزند » ⋄‌ اون‌ها خاکسترهات رو ازت گرفتن جونگکوک، اما تو هنوز دلداده‌ی خاکستریِ منی! کاپل‌ها↵ ویکوک، نامجین ژانر↵ اکشن، رمنس، مهیج، رقابتی، هارش، اسمات‼️ وضعیت آپ↵ فصل اول - کامل شده
Azazel | VKOOK - YOONMIN  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 10,598
  • WpVote
    Votes 1,041
  • WpPart
    Parts 30
𓂃𝐓𝐡𝐞 𝐀𝐳𝐚𝐳𝐞𝐥𓍯 تو! فرزند آدم! این شروع زندگی منه...زندگی اَزازِل! هیچوقت به آدمی، مشتی خاک سجده نکردم و نمی‌کنم. بلکه تک تک فرزندان آدم را، در آتش جهنم می‌سوزانم. به روستای هگنر خوش‌آمدید! ⊹ کاپل⤟ ویکوک، یونمین، سکرت. ⊹ ژانر⤟ گوتیک، جنایی، اسمات، درام، معمایی، انگست، مافیایی. ⊹ نویسنده⤟ #Monalisa
𝐕𝐄𝐍𝐎𝐌 | ونــوم by Weirdnevis
Weirdnevis
  • WpView
    Reads 135,862
  • WpVote
    Votes 12,376
  • WpPart
    Parts 43
کیم تهـیونگ پسری که میتونه ذهـن بخونه، طی یک مـاموریت خاص و برای گرفتن انتقام یک کـینه قدیمی، با جئـون جونـگکوک یک افسر پلیس تازه کار وارد یک هتـل کاپـلی و مرموز میشه و چی میشه اگه پایان این مـاموریت جوری که می خواد پیش نره؟! قسـمـتی از فـیـک ونــوم : کیـنه یا درد چیزی بود که توصـیفش می کرد و به زندگـیش معـنا می بخشید. تـهیونگ عجیب بود و صادقانه، گاهی خودش هم از برق چـشم هاش وحـشت می کرد. _خوب نگاه کن جونـگکوک! این همون زهـریه که می خواستی مـزش کنی و حالا توی بـدن تو هم جـریان داره. تو مسمـوم میشی و من پـادزهرش رو ندارم اما قسم میخورم، اون لحظه خودم هم کنارت بمـیرم:)! 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝚂𝚖𝚞𝚝 | 𝚏𝚊𝚗𝚝𝚊𝚜𝚢 | 𝚊𝚌𝚝𝚒𝚘𝚗 | 𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝚃𝚊𝚎𝚔𝚘𝚘𝚔 | 𝚈𝚘𝚘𝚗𝚖𝚒𝚗 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝚆𝚎𝚒𝚛𝚍 𝐔𝐩 𝐭𝐢𝐦𝐞 : 𝚃𝚑𝚞𝚛𝚜𝚍𝚊𝚢𝚜
Black Bloom ∥ شکوفه ی سیاه {VMin} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 1,957
  • WpVote
    Votes 257
  • WpPart
    Parts 6
🔴 #Full 🔴 بی صدا خندید و همونطور که جزئیات صورت پسر رو تماشا می‌کرد، زمزمه‌وار گفت: - پس تو کسی هستی که قراره سرنوشتم رو تغییر بده... بدون توجه به سرمای خنجری که روی گلوش فشرده می‌شد، ادامه داد: - خوشگلی! کشیش اخمی کرد و با حرص دندون‌هاش رو روی هم سابید. صبرش برای بریدن گلوی اون هیولای لعنتی رو به اتمام بود. - این وصیتته؟ کیم تهیونگ خون‌آشام دو رگه‌ای که سال‌ها به دنبال شخصی در رویاهاش گشت تا نفرین سرنوشتش رو بشکنه؛ اما چهارصد سال بعد زمانی که کشیش جوان با خشمی بی انتها به چشم‌هاش خیره شده بود و قصد داشت تا گلوی مرد رو پاره کنه، در همون نگاه اول اون رو شناخت. چشم‌های بنفش رنگ و خوش حالتش در تمام این سال‌ها حتی یک لحظه از یادش نرفته بود، اون پسر کسی بود که سرنوشت خون‌آشام رو تغییر می‌داد. کشیش باید بهای شکستن نفرین رو با روح و یا قلبش می‌پرداخت، آیا می‌تونست از شر اون هیولا خلاص بشه؟ ༺ Liberté Novels ༻ Name: Black Bloom نام داستان: شکوفه‌ی سیاه Couple: VMin کاپل: ویمین Romance, Horror, Fantasy, Angst عاشقانه، ترسناک، فانتزی، انگست ■ A MultiShot by Flora & Mizzle ■
I Killed your love by mistake by theiaranos
theiaranos
  • WpView
    Reads 67,184
  • WpVote
    Votes 7,510
  • WpPart
    Parts 40
{من اشتباهی عشقتو کشتم} (تموم شده) کاپل اصلی: نامجین کاپل های فرعی: یونمین ، کوکوی ژانر: اکشن ، درام ، جنایی و مافیا و کمی زندگی روزمره ، اسمات ، انگست ، هپی اند ♤ ♧♧♧♧♧♧ سریع جینو از روی تخت بلند کرد و بدون حرف اضافه ای اونو از اتاق خارج کرد جین بدون درک اوضاع همونطور همراه نامجون از بار خارج میشد +وایسا....به من.....محرک جنسی دادن.... جین همونجور که سرش گیج میرفت و تلو تلو می خورد به سختی گفت نامجون گیج و هنگ سرجاش وایساد و ولی با خیلی زود به خودش اومد و با سرعت جین رو به طرف ماشین فراریش کشوند و بعد از باز کردن در عقب جینو رو صندلی خوابوند و قبل از اینکه از روش بلند بشه صورتش تو دستای جین اسیر شده بود.... ♧♧♧♧♧ سرنوشت یا شایدم کارما ، معلوم نیست کار کدومشون بود ولی بالاخره اون دوتا رو مقابل هم قرار داد! هیچ کدوم از وجود اونیکی خبر نداشتن ولی حسایی مثل ترس و خشم نسبت بهم داشتن خشمی که با عشقی کهنه امیخته شده و ترسی که با دروغ به وجود اومده....! ♧♧♧♧♧ cover by @uglyndepressed-gazelle
(Completed✅)7years of love(TTS2) by Smile_VK
Smile_VK
  • WpView
    Reads 20,548
  • WpVote
    Votes 2,165
  • WpPart
    Parts 23
های گایز این اولین بارِ ک رمانی رو ترجمه میکنم. بخاطر علاقه ی شدیدم بهmewgulfتصمیم گرفتم فصل2تارن تایپ رو ترجمه کنم؛امیدوارم خوشتون بیاد و لطفا اگه اشکالی داشت بهم خبربدید تادرستش کنم. خلاصه:چی میشه اگه نفرین عدد7 گریبان گیر تارن تایپ ک 7ساله قرار میزارن،بشه...و چه چیزی یا چه کسی باعث این جداییه؟... ازچیتر3شروع کردم چون دوچیتر قبل رو این دوست عزیزمون زحمت کشیدن و ترجمه کردن @Dreamertiara برای خوندن فصل1👇 @ILuvMewGulf ژانر:عاشقانه،درام،برشی از زندگی،انگست نحوه‌ی پارت گذاری بستگی به ووت وکامنت‌هاتون داره:)♡. (Completed)✅ (پایان یافته)✅ 🌻🐈☀🐼
PARCHED by Bighitfication
Bighitfication
  • WpView
    Reads 1,019
  • WpVote
    Votes 180
  • WpPart
    Parts 5
Name: Parched Writer: NeVeRmInD1317 Translator: Rahil Up: Sunday مقدمه: جئون جونگ کوک، مردی مرموز و خطرناک که برای بیزینس و مسائل کاری مجبور میشه به بوسان سفر کند.خاندان سلطنتی بوسان حاضر به انجام هر کاری بودند تا از وجود هر گونه مشکل و درگیری با این آلفای خطرناک و مرموز جلوگیری کنند و هر چه زود تر از شرش خلاص شوند. اما واقعا به همین آسونی بود؟ مخصوصا وقتی که کسی.....نظرشو جلب کرده بود؟ ~~~~~ -من نمی خوام باهات درگیرشم، پس بیا این کارو کنیم. چه قدر زمین می خوای؟ -نظرت چیه ملکه‌اتون رو معامله کنید؟ ❌اجازه ی نویسنده از قبل برای ترجمه ی این کار گرفته شده و امیدوارم که از فیک لذت ببرید.❌
BARCODE [VKOOK/YOONMIN] by kimsevil
kimsevil
  • WpView
    Reads 237,246
  • WpVote
    Votes 33,099
  • WpPart
    Parts 53
‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره ... پشت گردنشان~ سرنوشت نحسشان را رقم می زد، پر رنگ تر از دیروز. ایدی تلگرام: @kimsevil
Back to Blue Side | BTBS | Kookv by ItsHumoon
ItsHumoon
  • WpView
    Reads 251,473
  • WpVote
    Votes 45,001
  • WpPart
    Parts 48
هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبی‌ـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقک‌های بهاری به سرعت از توی هوا می‌گذشتن و اگه میخواست اون‌ها رو بگیره و مزه مزه‌شون کنه، باید بلندتر پرواز میکرد." - اما آخه عزیزم! عزیزم! عزیزم! - بو کن منو، بوی تورو میدم... - بوی - تورو - می - دم. ژانر : انگست،رمنس،روان‌شناختی ،اسمات،معمایی کاپل : کوکوی نویسنده : Humoon (سارای) رده‌ی سنی : 14+ _ با الهام گرفتن از افسردگی شروع : 1400/09/10 پایان : 1401/05/19