(AC)𝘬𝘮
19 stories
BLONDE by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 38,151
  • WpVote
    Votes 4,431
  • WpPart
    Parts 47
𝑩𝑳𝑶𝑵𝑫𝑬💔(فول شده💜) . . . #𝑴𝒊𝒏𝒊🍦 . خلاصه: وقتی تو دریای سیاه و کثیف کی پاپ غرق میشد برای رسیدن به ارزو های محاله همیشگیش...تن داد به تمام آزار های جسمی و روحی...چون چیزی برای از دست دادن نداشت... ولی کاش اون شب به اون مهمونی نمیرفت...و روی صحنه قدم نمیزاشت و تو اتاق استراحت پشت استیح نمیموند که... نخست وزیر..‌‌.به دیدنش بیاد..‌.با همون نگاه سیاه و یخ زده اش و ابهتی که سستش میکرد..‌‌. تا بهش پیشنهادی بده... معشوقم باش تا به بزرگترین ایدل کره و دنیا تبدیلت کنم‌... ...روایتی عاشقانه از یه عشق ممنوعه... . . 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑯𝒂𝒓𝒔𝒉 𝒂𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕. 𝑨𝒃𝒖𝒔𝒆. 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆. 𝑺𝒎𝒖𝒕 . . 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏 . . #blonde
𝐆𝐨𝐥𝐝𝐞𝐧 𝐁𝐥𝐨𝐨𝐝 | 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧 by jungminty
jungminty
  • WpView
    Reads 58,543
  • WpVote
    Votes 11,759
  • WpPart
    Parts 45
S1 & S2 Completed S3 coming soon همیشه متفاوت بودن خوب نیست! و هرگز بخاطر تفاوت تشویق نمیشیم! جیمین این رو از دوازده سالگی به خوبی درک میکرد درست از روزی که فهمید خاص ترین فردِ جهانِ خودشه و چه اتفاقی میوفته اگر بخواد توی جهانی که حالا از هم پاشیده و هیچ چیز سر جای خودش قرار نداره، رازی که تمام عمر از بقیه پنهان کرده افشا کنه... و چه اتفاقی میوفته اگر تمام رویاها و کابوسهاش تنها ساختهی ذهن خلاقی باشه که برای انتقام و جلب توجه از جیمین دست به هر کاری میزنه! Genre: Action, Romance, Drama Up date: Saturdays
𝐀𝐌𝐍𝐄𝐒𝐈𝐀𝐩𝐡𝐢𝐥𝐢𝐚 ||kookmin by Felicitaviola
Felicitaviola
  • WpView
    Reads 88,917
  • WpVote
    Votes 23,658
  • WpPart
    Parts 91
🪧 پایان یافته fic: amnesiaphilia🃏 Main couple: kookmin Side couple: kookyoon genre : criminal/angst/romance, smut "از نگاه کردن به خودش میترسه! چرا باید کسی از نگاه کردن به خودش بترسه یونگی؟ بعضی وقتا که به خودم خیره میشم.. منم میترسم اما.. اون احمق چه قدر به کثافتی که بهش تبدیل شده خیره مونده که اینجوری وحشت میکنه؟" برای اشنایی با داستان هام "حرف دل" رو بخونید.🖤
+13 more
Gray Madness  by Serendipity_a99
Serendipity_a99
  • WpView
    Reads 20,486
  • WpVote
    Votes 2,366
  • WpPart
    Parts 22
⛓🩸جنون خاکستری ⛓🩸 ✵نویسنده : سرندیپیتی ✵ژانر : مافیا، هارش، اسمات، رومنس، انگست ✵کاپل : کوکمین ✵وضعیت آپ : اتمام یافته. ⛓🩸تکه‌ای از داستان: _واقعا فکر کردی میتونی از دست من در بری؟! _چی؟ بدون داشتن ایده‌ای درباره اینکه چرا باید شخص غریبه‌ای چنین جمله‌ای رو با چنین لحنی بهش بگه با ترسی که به یکباره توی دلش نشست، بدون پلک زدن به مرد خیره شد. با حس سنگینی نگاه پسر روی خودش، چشم از جاده گرفت و به جیمین داد. پوزخندی زد و عینک دودیش رو از روی چشم برداشت. با دیدن چشمهای مرد که با جدیت بهش دوخته شده بودن، سکوت کرد. " تا حالا کسی رئیسشون و ندیده... نمیدونم تا چه حد درسته اما شنیدم چشمهاش دو رنگه، یکی مشکی و اون یکی طوسی " =•=•=•=•=•=•=•=•= ⛓🩸خلاصه : یک تلخی زننده‌، چیزی مثل جویدن بادام تلخ؛ حضور خواسته و ناخواسته جئون جونگکوک، رئیس مافیا و بزرگترین کازینوی شهر در زندگی پارک جیمین، پسری که ناآگاه از این تلخی، پا به این کازینو می‌ذاره... باید دید گره خوردن بَند زندگی پسرک به خاکستری وجود جئون جونگکوک چه سرنوشتی رو برای جیمین رقم می‌زنه...
The Taste Of Ink by vendettavivi
vendettavivi
  • WpView
    Reads 8,990
  • WpVote
    Votes 1,466
  • WpPart
    Parts 16
باد سوزناکی که از بین میله های سرد وارد اتاقک سلول میشد و صدای ترسناکی رو ایجاد میکرد. برخورد چندین سوزن کوچیک به پوست نازک و پخش شدن درد داخل اجزای بی قرار بدنش. حرکت اون مردمک های سیاه رنگ روی بدنش. دقیقا همین لحظه بود که اون با حس طعم جوهر که داخل دهنش مزه ی شیرینی گرفته بود، میدونست که دیگه زندگیش عوض شده. کاپل اصلی: کوکمین کاپل فرعی: یونمین، ویمین ژانر: راز آلود، جنایی، اسمات زمان اپ: بخاطر امتحانات فعلا متوقف شده
𓆩𝗠𝗔𝗡𝗜𝗔𓆪 by Dlifth
Dlifth
  • WpView
    Reads 460
  • WpVote
    Votes 69
  • WpPart
    Parts 4
جیمین و جونگ‌کوک! عاشق‌هایی که تو اوج علاقه یکیشون میدونِ احساس‌رو خالی می‌کنه و هیچ ردی ازش وجود نداره، جیمین بدون خبر و هیچ ردی کجا غیبش زده بود؟ باعثش چی بود؟ ═════✦ - تمام آسیبِ کهکشان تویی، همون‌قدر که پناهشی. رده زخم رو تنشی دردناک اما پرستیدنی! با هربار نبودت، زخمم سرش باز می‌شه، خون از تار و پودش گریه می‌کنه و سرخیش غمِ جدیدی رو، روی قلبم حک می‌کنه. زخمی اما پناهی، پناه به آواره‌ش آسیب نمی‌زنه. 𓂃زمان‌آپ: چهارشنبه‌ها 𖥨𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𓂃 𝑆𝑚𝑢𝑡 𓂃 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 𓂃 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 𓂃 𝐷𝑎𝑟𝑘 𓂃 𝐴𝑐𝑡𝑖𝑜𝑛 𓂃 𝑆𝑢𝑝𝑒𝑟𝑛𝑎𝑡𝑟𝑢𝑎𝑙 𓂃 𝑀𝑦𝑠𝑡𝑒𝑟𝑦 𓂃 𝐴𝑑𝑣𝑒𝑛𝑡𝑢𝑟𝑒
Broken Dollies *jikook,kookmin* translation by sqjmarmy
sqjmarmy
  • WpView
    Reads 19,969
  • WpVote
    Votes 2,859
  • WpPart
    Parts 11
جیمین یه دانش آموز معمولی و پاکه: بی گناه، جوری درس میخونه انگار به زندگیش وابستس، زندگی اجتماعی نداره،خانواده متعصب و بسیار مذهبی داره. اون به فرد فراموش شده توی جهانه. جونگکوک پسر مشهور مورد علاقه شماعه: خودبین،مشهور،جذاب و اون هرکار شهوت انگیزی که شما تصور کنید رو توی زندگیش انجام داده. هردو پسر توی دنیای خودشون گیر کردن، هردوی اون ها وابسته به کشتن خودشونن چون فکر میکنن که این همه سال وقتشون هدر رفته. اما تا جایی که یک شب جونگکوک جیمین رو وقتی پیدا میکنه که قصد انداختن خودش به پایین پل رو داشته. توجه! •خودکشی و افکار افسرده •اسمات •خودزنی •خشونت •رابطه خانوادگی نه چندان خوب
Mafia's babyboy(Completed) by vanilla-z
vanilla-z
  • WpView
    Reads 466,861
  • WpVote
    Votes 45,597
  • WpPart
    Parts 63
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ولی تنها راه بود. تنها راهی که جیمین رو به خواسته اش می رسوند تا جیمین بتونه تمام خاطرات لعنتیش رو به سرانجام برسونه. -------------------- جانگ کوک: از پسرای بد خوشم نمیاد. پسرای بد باید تنبیه بشن دقیقا مثل تو که باید تنبیه بشی . بهت هشدار داده بودم پسر خوب و مطیعی باشی. با دست ازادش گونم رو نوازش کرد. +دوست ندارم پسر خوشگلی مثل تورو تنبیه کنم ولی متاسفانه از پسرای بد خوشم نمیاد حتی خوشگلش. ----------------' #1kookmin #1 jikook #1gayfiction #1 mafia #1 fiction #1 iran #2 iran #3fiction
Salvatore: Res by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 46,337
  • WpVote
    Votes 7,892
  • WpPart
    Parts 26
Salvatore : Res⛼(فول شده💜) . Return to seoul🦂 . فصل دوم salvatore . . ژانر:انگست•اکشن•بتریال•رومنس•اسمات . کاپل: کوکمین•تهگی . . خلاصه: کنار من میخوابی؟ تا گوشه ای از این توهم و تو دستات بگیری... من دارم به سمت پوچی میدوم... بدنت هوشیاری منو میگیره... و حرف های نا گفته حرف هایی که با خیره شدن به چشم هام توو ذهنت میچرخه و من... با من گریه میکنی؟ تا طلوع صبح... که پا بزاریم...روی تک تک نور های چشمک زن این شهر نفرین شده عزیزم...با من میمیری؟... . . . با من تا طلوع خورشید...گریه کن... . . . Savatore : Res . Return to seoul⛼ . . . ♡Mini stories♡
Salvatore by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 160,439
  • WpVote
    Votes 24,002
  • WpPart
    Parts 59
(فصل اول فول💜)salvatore . ناجی . . . چطور شد؟چطور یکی میشه پاییز و بهار و تک تک ذره های هواش...تنها ترین الهه ی روی زمین...شکسته ترین...وقتی نبض بزنه اون نگاهش تو دونه دونه ی سلول های عصبیش... و فوران کنه اون حس سرخ داخل رگایی که یخ زده بود... حالا که داشت قدم برمیداشت سمت اون بهشت بی انتها...قدماش میلرزید...سست میشد...تحلیل میرفت هر چی که داشت غرور...ابهت...مردونگی...قسم خورده بود...به صداش...به چشماش...به روحش جلوی اون الهه ی جنگجو زانو زد و دستی به ساق پای سفید و خوشتراشش کشید و لذت مثل دارویی جذب سلول های تشنه ی تنش شد...ساق پاشو بالا اورد و بوسه هاش بودن که شروع شدن...از مچ تا زانو....و انگشتایی که روی رون سفیدش کشیده شد و همون فاصله ی هیجان انگیز و طی میکرد و حوله کنار میرفت و دیدش روی بهشتش کامل تر میشد اره این جئون جونگکوک بود زانو زده جلوی الهه اش دستایی که کنترل از دست میدادن دلی که عنان از کف داد و لبایی که تن سفیدی و لمس میکردن...تن سفید الهه ی هرزه اش...آفرودیته لعنتی که شده بود پاییز و بهار و ذره های هوایی که نفس میکشید آفرودیتی که با چشمایی خمار بند حولشو باز کرد و با پاهایی باز شده و پوزخندی منتظر حرکت بعدی سالوا شد جونگکوک__ناب ترین حضور زندگیم • • • کاپل اصلی : کوکمین • کاپل فرعی: یونمین.تهگی • ژانر: اکشن•هار