Want
22 stories
bunny and bear (Taehkook)  by mahi_kk
mahi_kk
  • WpView
    Reads 145,581
  • WpVote
    Votes 10,221
  • WpPart
    Parts 81
+میشه... میشه بغلم کنی؟! اروم با دست اشکاشو کنار زدم و با لبخند غمگینی گفتم -تهیونگ من همیشه اغوشم برات بازه، هر چقدر میخوای گریه کن، سکوت کن، خودتو خالی کن... فقط قول بده بعد این بارون چشمات یه رنگین کمون نشونم بدی ******** -ما همه چیز رو اونطور که میخواستیم عوض کردیم و نشدنی ترین هارو شدنی کردیم... پس فک نکنم خیلی سخت باشه ممکن کردن این یکی +درسته ...عشق تو ممنوعه ترین میوه بهشت بود ولی من حاضر بودم جهنم رو به جون بخرم تا همیشه داشته باشمش پس تو رو برای خودم نگه داشتم ،اونا هردومونو توی جهنم اسیر کردن اما تو جهنمو با بهشت خودت عوض کردی ... حالا توی بهشت جدیدم داری خدایی میکنی +تو با عشقت معجزه کردی کوپیدو ******** جونگکوک گارسونی که با دیدن یه پسره گریون پشت میز کافه نمیتونه بیخیال بشه و میره ارومش کنه ولی خبر نداره که دیدن چشمای عسلی و بارونیش قراره مسیر زندگی هر دوشون رو به کل عوض کنه ... کاپل اصلی :taehkook کاپل فرعی:🙊 ژانر:کمدی، فلاف، رمانتیک، کمی اسمات و .... شروع اپلود :1402/01/05 اتمام اپلود : 1403/02/16 #1 in Korean🥇 #1 in romance🥇 #1 in bl🥇 #1 in boylove 🥇
Sha Po Lang / Persian Translation by ChineseBL
ChineseBL
  • WpView
    Reads 28,590
  • WpVote
    Votes 5,105
  • WpPart
    Parts 71
✾ 𝐍𝐚𝐦𝐞 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥 : ↬Sha po lang ⭐️ ✾ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 (𝐒) : ↬Priest🌷 ✾ 𝐄𝐧𝐠𝐥𝐢𝐬𝐡 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : ↬Northwest flower🌸 ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ ✾ خلاصه : در دوران سلسه ی لیانگ بزرگ زندگی مردم با وجود ابزار آلات ماشینی که از سوختی به نام زیلیوجین کار میکنه راحت شده. چانگ گنگ نوجوونی که در دهکده ای مرزی زندگی میکنه و ناپدری اش تمام سال رو ازش دوره و با مادرش رابطه ی خوبی نداره و در کل تنها با دو کودک و دو برادر شن که اون رو نجات داده ان و یکیشون پدر خونده اش شده نزدیک هست. اما با حمله ی وحشی ها به خانه اش تمام زندگیش زیر و رو میشه و مشخص میشه مادر، پدر، استاد و پدرخوانده و خودش هویت دیگری دارند. ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 1,138,201
  • WpVote
    Votes 103,862
  • WpPart
    Parts 76
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
ᴍʏ ᴘʀɪɴᴄᴇꜱꜱ || ᴋᴏᴏᴋᴠ by dunkle_welt
dunkle_welt
  • WpView
    Reads 170,134
  • WpVote
    Votes 19,202
  • WpPart
    Parts 32
وقتی دید جونگ کوک اسلحه شو بیرون اورده و به سمت تهیونگ گرفته ساکت شد . جو ترسناک و استرس زایی حاکم شده بود که باصدای شلیک تفنگ ترس کل وجودشون رو گرفت.... ♧ کاپل اصلی == کوکوی ♧ کاپل فرعی==یونمین ، نامجین 📌 فیکشن ترجمه هست . ♤completed♤ **ادیت نشده
Legend of Enchanter [KookV]  by KookieFamilyy
KookieFamilyy
  • WpView
    Reads 32,696
  • WpVote
    Votes 3,516
  • WpPart
    Parts 15
[افسانه ی افسونگر] 🌧 [ نویسنده] 🌧 اندیشه [ خلاصه ] 🌧 _مهم نیست مردم عادی چی صداش میکنن تقدیر؟؟ سرنوشت..؟؟ من و تو که میدونیم هیچ کدوم از اینها وجود ندارن..! اگه الان تو رو توی بغلم دارم نتیجش سرنوشت نبوده.....این فقط بازی انتخاب هاست...! من انتخاب کردم که افسونگری هات رو ببینم..... انتخاب کردم با چشم های سرکِشت افسونم کنی، قلبم رو لابه‌لای انگشت های ظریفت بگیری و ناباورانه بهش نگاه کنی.... مردمک مشکی چشم هات می لرزید و باور نداشتی بالاخره این افسر بی رحم و سنگدل بخش جنوبی اینطور در برابر نگاه افسونگرت شکست بخوره.... تو بُردی تهیونگ....! من بازنده نیستم، فکر میکردم با داشتن تو دیگه بازنده نیستم...! می خواستم همیشگی باشی.... پس چرا نبودی لعنتی؟؟ [ کاپل ] 🌧 کوکوی، یونمین [ ژانر ] 🌧 رمنس، جنایی، اسمات، انگست
Trey || VKook by Nyctowx
Nyctowx
  • WpView
    Reads 294,196
  • WpVote
    Votes 37,328
  • WpPart
    Parts 26
[ TREY ] پایان یافته ژانر : فان / ورزشی / رمنس / اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین - شاید از من خوشت بیاد ولی تا وقتی که مجبور باشم دختر های مختلف رو از روت بلند کنم ، هیچ تغییری توی رابطه‌مون به‌وجود نمیاد کاپیتان بسکتبالیست ! 《توجه داشته باشین داستان دو ورژنه‌ست پس اگه این ورژن که تهیونگ تاپ و جونگکوک باتمه نمیخونین به ورژن دیگه‌ش که جونگکوک تاپ و تهیونگ باتمه توی اکانتم سر بزنین. 》
Fratello by Blind_Day
Blind_Day
  • WpView
    Reads 142,922
  • WpVote
    Votes 19,948
  • WpPart
    Parts 32
...Complete... ▪︎مقدمه: تاحالا شده با دیدن آیدلا و بازیگرا بخوای جای اونا باشی؟ من با همین رویا پا جلو گذاشتم و ندونسته داخل این منجلاب گیر افتادم... به دنیای بی رحم من خوش اومدی... •کاپل اصلی:تهکوک(ورس)،نامجین •ژانر:درام،انگست،فلاف،رمنس •تعداد قسمت ها:26+2 •زمان آپ:تمام شده ¤در این فیک اعضا در نقش اصلی خود هستند ☆لینک فصل دوم(Behind The Mask): https://my.w.tt/tBp0jpu4I8 Start: 2020/3/13 1398/12/23 Finish: 2020/8/6 1399/5/16 Best Ranking: #1 Namjin
Cheat | Taekook by meli19952000
meli19952000
  • WpView
    Reads 295,042
  • WpVote
    Votes 48,946
  • WpPart
    Parts 28
《completed》 شماره ناشناس : هی جانگکوک عشقت داره بهت خیانت میکنه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کیم تهیونگ : سلام جانگکوک من تهیونگم کسی که عاشق دوست پسر برادرش شده و احمقی که برای محافظت از عشقش نهایت تلاشش رو میکنه Original story by : @lostinkth Translating by : @meli19952000
Apapa |ᵛᵏᵒᵒᵏ•ᵏᵒᵒᵏᵛ by Armi-ssi
Armi-ssi
  • WpView
    Reads 182,413
  • WpVote
    Votes 24,507
  • WpPart
    Parts 55
اسم فیک: apapa نویسنده: Armida کاپل اصلی: Vkook/Kookv کاپل های فرعی: yizhan* yoonmin* namjin* and.. ژانر: گرگینه، رمنس، امپرگ، خوناشام، تخیلی، زمان حال، فان، ماجراجویی، اسمات، روزمرگی و ... وضعیت: پایان یافته خلاصه: جئون جونگ کوک و کیم تهیونگ دو آلفای خون اصیل و قوی که هر کدوم آلفای پک (رئیس پک) خودشونن و سال هاست در سرزمین انسان ها زندگی میکنن. دو آلفا که الهه ماه اونها رو به عنوان جفت هم انتخاب کرده و اونها هم از این موضوع خوشحالن و سالهاست با عشق کنار هم زندگی میکنن، اما با ورود کسی توی زندگیشون، نه تنها زندگی خودشون بلکه تمام موجوداتِ طرف مقابل دنیای انسان ها تغییر میکنه...
Star Renaissance || VKook ~ Completed by millennium_story
millennium_story
  • WpView
    Reads 211,338
  • WpVote
    Votes 36,159
  • WpPart
    Parts 40
Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پسره که انگار عصبانی شده بود جلو اومد . صورتش به اندازه ی یه برگه کاغذ با جونگ کوک فاصله داشت با حرص از لای دندوناش غرید _ من وی هستم همون که قرار کتابا رو ازت تحویل بگیره . پولت رو هم که دادم به اون سایون احمق بگو دفعه ی دیگه یکی رو بفرسته که اینطوری مثل تو دو ساعت نخواد سوال پیچم کنه بچه جون حالا هم زود باش من تمام شب رو وقت ندارم جونگ کوک همچنان متعجب به چشمای عصبانی شخصی که خودشو وی معرفی کرده بود خیره شد . هیچ ایده ای نداشت که اون آدم اصلا داره راجع به چی حرف میزنه ولی اینو خوب میدونست که رعیت ها توی سرزمین اسکورو حق خوندن و نوشتن ندارن و حمل کتاب نوعی جرم محسوب میشه . شاید باید یکم بدجنس میبود. ♦♦★♦♦ کاپل: ویکوک - نامجین - یونمین ژانر: فانتزی - رمنس نویسنده: Scarlett & Nafas *میتونید پیدیاف این فیک رو توی چنلمون پیدا کنید* 1 in #بیتیاس 1 in #Seokjin 1 in #Jimin