Lee and han
11 stories
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | Minsung by Hisoka__285
Hisoka__285
  • WpView
    Reads 16,548
  • WpVote
    Votes 2,466
  • WpPart
    Parts 25
«آخرالزمان ترسناکه... و اینکه نمی‌دونی چه آخرالزمانی در انتظار جهانه ترسناک تر. تصورکن این اتفاق وحشتناک حمله‌ی انسان های هار و وحشی باشه که مغزشون تحت کنترل قارچ‌هاست. گیاهی که با اسیر کردن بدن انسان‌ها اونارو وادار به آدم‌خواری می‌کنه چرا که قصد داره نسل انسان‌هارو منقرض کنه. چه سرنوشتی در انتظار کسانی که برای بقاشون می‌جنگن نوشته شده؟ آیا کسی زنده می‌مونه؟ » - 𝘔𝘢𝘪𝘯 𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘔𝘪𝘯𝘴𝘶𝘯𝘨 , 𝘏𝘺𝘶𝘯𝘭𝘪𝘹 , 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘮𝘪𝘯 - 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘏𝘰𝘳𝘳𝘪𝘣𝘭𝘦 , 𝘔𝘺𝘴𝘵𝘦𝘳𝘺 , 𝘋𝘳𝘢𝘮 - 𝘊𝘶𝘳𝘳𝘦𝘯𝘵 : 𝘖𝘯𝘨𝘰𝘪𝘯𝘨 - 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳 : 𝘏𝘪𝘴𝘰𝘬𝘢 روزهای آپلود: یک روز در هفته~
my alpha king [The Returned Story] by kim_miia
kim_miia
  • WpView
    Reads 136,209
  • WpVote
    Votes 15,881
  • WpPart
    Parts 50
What Do You See In Those Eyes..? Couples: minsung, hyunlix, chanmin [ Happy end, mpreg ] 𝗢𝗿𝗶𝗴𝗶𝗻𝗮𝗹 𝗯𝗼𝗼𝗸: @Azadx4
𝗦𝗮𝘆 𝗦𝗼𝗺𝗲𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝗔𝗻𝗴𝗲𝗹 by Artemiskz
Artemiskz
  • WpView
    Reads 79,606
  • WpVote
    Votes 9,874
  • WpPart
    Parts 48
«من رو با اسم‌های مختلفی صدا می‌زنن؛ مینهو، لی، قاتل، شیطان، شکارچی! تو کدوم رو دوست داری؟» ・ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖣𝖺𝗋𝗄 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾︲𝖤𝗇𝖾𝗆𝗂𝖾𝗌 𝗍𝗈 𝖫𝗈𝗏𝖾𝗋𝗌︲ 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍︲𝖣𝗋𝖺𝗆𝖺︲𝖳𝗁𝗋𝗂𝗅𝗅𝖾𝗋︲𝖢𝗋𝗂𝗆𝖾︲𝖲𝗆𝗎𝗍︲𝗆𝗒𝗌𝗍𝖾𝗋𝗒 ִ ・ 𝖬𝖺𝗂𝗇 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 ִ ・ 𝖲𝗍𝖺𝗍𝗎𝗌 : 𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽 ִ ・ 𝖮𝗋𝗂𝗀𝗂𝗇𝖺𝗅 𝗏𝖾𝗋 : 𝖠𝖻𝖺𝖽𝗂𝗌 ִ #1 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 ㅤ┈┈ ៸៸ نوشته‌ای شکل گرفته میون جنگل، همراه با زوزه‌ی گرگ‌های درنده. به اسارت گرفته شدنِ فرشته‌ توسط شیطانی انعطاف‌ناپذیر؛ آغشته به درد، شکنجه و انتقام‌. ﹔«𝖸𝗈𝗎'𝗋𝖾 𝗆𝗂𝗇𝖾, 𝖠𝗇𝗀𝖾𝗅.»
Divine  by May_Starfire
May_Starfire
  • WpView
    Reads 1,224
  • WpVote
    Votes 191
  • WpPart
    Parts 5
سال‌ها پیش، زمانی که الهه مقدس ماه اولین آلفا، امگا و بتا رو به‌وجود آورد، برای هر یک از آن‌ها توانایی خاصی را صرف نظر از جنسیت هایشان به آن‌ها هدیه داد. مثلا به آلفا قدرت و سلطه بخشید تا در رهبری دسته مقتدر و جدی باشه، به بتا آرامش و خرد بخشید، تا یاور آلفا در جنگ‌ها و فراز و نشیب ها باشه و به امگا- + وبه امگا چی مادر؟ به امگا چی بخشید؟ زن با مهربانی دست‌های کوچک ولطیف پسرک رو گرفت و بوسه ای باملایمت روی پوست نازک و بی‌خط و خش او گذاشت. "و به امگا عشق و محبت، هوش، دلاوری، آرامش و مهربانی اعطا کرد" •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• "ب...برو مینهو. جای ت...تو این‌جا نیست. لیاقت تو من نیستم، لیاقتت یک امگای معیوب مثل من نیست. لیاقت تو یک امگای سلطنتی و قدرتمند مثل خودته، تا بتونه برات بچه بیاره و زندگیت رو شاد کنه. من... من حتی دیگه نمی‌تونم مثل یک امگای معمولی زندگی کنم. رهام کن مینهو، نذار جداییمون سخت بشه. بذار به نبودت عادت کنم... مثل این هشت ماه." °•°•°•°••°•°•°•°•°•°•° داستان امگایی که بخاطر یک مشکل کوچیک از نعمت والد شدن محروم شده، حالا چی میشه اگه اتفاقات اطرافش دست به دست هم بدن و زندگیش تغییر کنه؟ تایم آپ: نامشخص کاپل: مینسونگ
Your Voice | Minsung by RoziDabiri
RoziDabiri
  • WpView
    Reads 69,824
  • WpVote
    Votes 6,547
  • WpPart
    Parts 33
" صدای تو " ( پایان یافته ) دو سال بود کسی صدای هان رو نشنیده بود. درست بعد از اتفاق تلخی که توی دریا افتاد. یعنی کسی میتونست هان رو نجات بده؟ کاری کنه که دوباره مثل قبل با صدای بلند بخنده؟ کسی میتونست حس زندگی رو به خونه هان برگردونه؟ یا بهتره بگم... کسی منتظر شنیدن صدای هان بود؟! 𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 ژانر: عاشقانه، مدرسه ای، رومنس، ملودرام، اسمات کاپل: مینسونگ، هیونلیکس امیدوارم از داستان لذت ببرید ◕◡◕ MinsungW2
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 by Theaurrora
Theaurrora
  • WpView
    Reads 140,815
  • WpVote
    Votes 20,865
  • WpPart
    Parts 75
<<کامل شده>> مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره! و این شروعی هست برای اغازِ این عشق بی ثمر، بین یک خوناشام طلسم شده و انسان. -"برای من برقص جیسونگ..بذار با هر تکونی که به پاهای زیبا و دست های ظریفت میدی بپرستمت..مثل مسیحی که خداشو میپرستید" و حالا مینهو رو به روش فقط یک قوی زیبا میدید که روی موج های کوچیک دریاچه میرقصید. مثل فرشته بی بالی بود که با هر چرخش میخواست پرواز کنه اما بال هاشو چیده بودن. اون پسر چی تو وجودش داشت که با اینهمه کبودی روی بدنش، هنوزم دلفریب و زیبا به نظر میرسید؟ Fic Name : Aurora Couples : MinSung , HyunLix Genre : vampire, Romance , Slice of Life, School life ,ballerina , Smut, Happy end Writer : Aurora
ma déesse  by RayanaHarrison
RayanaHarrison
  • WpView
    Reads 5,377
  • WpVote
    Votes 670
  • WpPart
    Parts 23
میگویند در دو گیتی عشق کلمه ای عمیق و پر معناس عشق یک مادر به کودک شیرخواره اش عشق اکثریت ادم ها به ثروت و.... عشق من به تو را هیچ کلمه ای قادر به توصیفش نیست اگر قلب من صدف باشد تو همچو مرواریدی معصوم و پاک دل در ان پنهانی گویی قلبم آنچنان مجذوب تو شده که همانند غزل های شاعران شعر میگویم و با نبود تو تپش نا منظمی دارد تو قشنگ ترین تصمیم زندگی من بودی ماهزادم من در سیاهی چشمانت غرق خواهم شد و در جهنم از بهشت چشمانت سخن خواهم گفت
°present but without a body ° by KIMEL200685
KIMEL200685
  • WpView
    Reads 23,076
  • WpVote
    Votes 3,125
  • WpPart
    Parts 48
هوانگ هیونجین،کسی که با زحمت زیادی تونسته رشته مورد علاقشو تو بهترین دانشگاه سئول قبول بشه،ولی تو روز ثبت نام خوابگاه خواب میمونه و مجبور میشه به یکی از قدیمی ترین خوابگاه‌ها بره. جایی که از اولین قدمی که داخلش گذاشت متوجه عجیب بودن مکان و افرادش شد. هیونجین با قلبی تپنده و ذهنی پر از ترس و هیجان، در میان این افراد غیرعادی به سمت حقیقت میره. اون در این خوابگاه تاریک و پر از سایه‌ها، به تدریج به خورشیدی در حال غروب دل می‌بازه. اما در همین حین، جیسونگ، تنها نوری که در این محیط تاریک برای همه امید بود، به طرز مرموز و هولناکی ناپدید می‌شه و فقط از خودش نامه‌ایی به‌جا میزاره. Name:Present But Without a Body Genre:Romance,Mystrery,Psychological,Crime Couple : Hyunlix,Minsung,Chanmin Writer:EL
Gloomy  by Aono_285
Aono_285
  • WpView
    Reads 14,219
  • WpVote
    Votes 2,010
  • WpPart
    Parts 30
«من با اون حال نمی‌تونستم تنهات بذارم.» اما هیچ‌وقت نمی‌دانست دستی که برای نجاتش دراز شد، همان دستی بود که سال‌ها پیش، ناخواسته او را به تاریکی کشاند. میان خستگی و زخم‌های قدیمی... میان سکوت و حرف‌های ناگفته... پیوندی شکل گرفت که بیشتر به مرز باریک میان عشق و نابودی شبیه بود. رازی در گذشته پنهان مانده بود؛ رازی که اگر روزی فاش می‌شد، نه‌تنها اعتماد، بلکه قلبشان را هم می‌توانست از هم بدرد. وقتی اعتماد رنگ ببازد، مرز بین عشق و خیانت کجاست؟ Genre: Yaoi, Mystery, High school, action Couple: Minsung, Hyunlix این اولین داستانیه که مینویسم✨🌱 لطفا حمایتم کنین🌛🤍 حتما نظراتتون رو هم بهم بگین، چون واقعا بهم انگیزه نوشتن میده:))