Lee and han
11 historias
my alpha king [The Returned Story] por kim_miia
my alpha king [The Returned Story]
kim_miia
  • LECTURAS 107,308
  • Votos 13,936
  • Partes 50
What Do You See In Those Eyes..? Couples: minsung, hyunlix, chanmin [ Happy end, mpreg ] 𝗢𝗿𝗶𝗴𝗶𝗻𝗮𝗹 𝗯𝗼𝗼𝗸: @Azadx4
𝗦𝗮𝘆 𝗦𝗼𝗺𝗲𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝗔𝗻𝗴𝗲𝗹 por Artemiskz
𝗦𝗮𝘆 𝗦𝗼𝗺𝗲𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝗔𝗻𝗴𝗲𝗹
Artemiskz
  • LECTURAS 59,011
  • Votos 8,243
  • Partes 48
«من رو با اسم‌های مختلفی صدا می‌زنن؛ مینهو، لی، قاتل، شیطان، شکارچی! تو کدوم رو دوست داری؟» ꪻ 𝗙𝗮𝗻𝗙𝗶𝗰𝘁𝗶𝗼𝗻 • 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖣𝖺𝗋𝗄 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖤𝗇𝖾𝗆𝗂𝖾𝗌 𝗍𝗈 𝖫𝗈𝗏𝖾𝗋𝗌, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖣𝗋𝖺𝗆𝖺, 𝖳𝗁𝗋𝗂𝗅𝗅𝖾𝗋, 𝖢𝗋𝗂𝗆𝖾, 𝖲𝗆𝗎𝗍 • 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 • 𝖲𝗍𝖺𝗍𝗎𝗌 : 𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽 • 𝖮𝗋𝗂𝗀𝗂𝗇𝖺𝗅 𝗏𝖾𝗋 : 𝖠𝖻𝖺𝖽𝗂𝗌 #1 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 ㅤ ┈┈ نوشته‌ای شکل گرفته میون شاخ و برگ‌های جنگل و زوزه‌ی گرگ‌های درنده. به اسارت گرفته شدنِ فرشته‌ توسط شیطانی انعطاف‌ناپذیر؛ آغشته به درد، شکنجه و انتقام‌.
Divine  por May_Starfire
Divine
May_Starfire
  • LECTURAS 621
  • Votos 119
  • Partes 5
سال‌ها پیش، زمانی که الهه مقدس ماه اولین آلفا، امگا و بتا رو به‌وجود آورد، برای هر یک از آن‌ها توانایی خاصی را صرف نظر از جنسیت هایشان به آن‌ها هدیه داد. مثلا به آلفا قدرت و سلطه بخشید تا در رهبری دسته مقتدر و جدی باشه، به بتا آرامش و خرد بخشید، تا یاور آلفا در جنگ‌ها و فراز و نشیب ها باشه و به امگا- + وبه امگا چی مادر؟ به امگا چی بخشید؟ زن با مهربانی دست‌های کوچک ولطیف پسرک رو گرفت و بوسه ای باملایمت روی پوست نازک و بی‌خط و خش او گذاشت. "و به امگا عشق و محبت، هوش، دلاوری، آرامش و مهربانی اعطا کرد" •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• "ب...برو مینهو. جای ت...تو این‌جا نیست. لیاقت تو من نیستم، لیاقتت یک امگای معیوب مثل من نیست. لیاقت تو یک امگای سلطنتی و قدرتمند مثل خودته، تا بتونه برات بچه بیاره و زندگیت رو شاد کنه. من... من حتی دیگه نمی‌تونم مثل یک امگای معمولی زندگی کنم. رهام کن مینهو، نذار جداییمون سخت بشه. بذار به نبودت عادت کنم... مثل این هشت ماه." °•°•°•°••°•°•°•°•°•°•° داستان امگایی که بخاطر یک مشکل کوچیک از نعمت والد شدن محروم شده، حالا چی میشه اگه اتفاقات اطرافش دست به دست هم بدن و زندگیش تغییر کنه؟ تایم آپ: جمعه ها کاپل: مینسونگ
៸៸ His Scars ↵ por picorou
៸៸ His Scars ↵
picorou
  • LECTURAS 51,567
  • Votos 10,304
  • Partes 46
▸ Name › زخم هایش ▸ Couples › Minsung , Changlix , Hyunmin , Yein , Woochan ▸ Gener › school life , romance , criminal ▸ Credits to › -honeyychan ▸ A summary › ◗جای زخمِ مچِ دستِ مینهو؟ اوه! اونا فقط بخاطر یه دعوا به وجود اومدن. یا حداقل این چیزیه که همه تصور می کنن. از طرفی، جیسونگ احساس می کنه که امکان نداره جای اون زخم های وحشتناک، فقط برای یه دعوا باشه. اون احساس میکنه یه پس زمینه دارک تری، نسبت به اون چیزی که همه میگن وجود داره و اون مصممه که این موضوع رو کشف کنه. مینهو به عنوان یه گنگسترِ سنگ دل شناخته شده، اما وقتی اون مجبور می شه تو کلاس کنار جیسونگ بشینه، همه چیز تغییر می کنه... ◖ ⚠︎جایِ زخم ناشی از خودزنی نیست ⸝⸝ ໑ cover by: purple-chimchim ໑ started: 17 July 2021 ໑ end: 26 August 2023 ⸝⸝ ≡ ⌂ ⌕
OREO por HANA20004
OREO
HANA20004
  • LECTURAS 12,835
  • Votos 2,244
  • Partes 49
- پاشید بیاید دوباره حماسه آفریدیم پسر مردم غش کرد! با دیدن پسر بچه ی کنار مرد دوباره داد زد : - حرفمو پس میگیرم بابای مردم غش کرد... *** - جدی از مرغ و سگ می‌ترسی آقای دکتر ؟ + نمی‌ترسم فقط وقتی میبینمشون کهیر میزنم جدی میگما... - حالا ما در نظر میگیریم که باور کردم ولی این واقعیت که از مرغ می‌ترسی رو تغییر نمیده👀 با من و این بچه های بزرگ همراه باشین تا ببینیم میخوان چیکار کنن. با حضور افتخاری سونکی🕊️ ( فاقد اسماته دلتونو صابون نزنین🤫) COUPLE : MINSUNG - HYUNLIX - SUNKI ژانر : اگه خدا بخواد طنز با یکم چاشنی انگست و فلاف و روزمره و اینا آپ: هر دوشنبه
Your Voice | Minsung por RoziDabiri
Your Voice | Minsung
RoziDabiri
  • LECTURAS 32,345
  • Votos 4,121
  • Partes 33
" صدای تو " ( پایان یافته ) دو سال بود کسی صدای هان رو نشنیده بود. درست بعد از اتفاق تلخی که توی دریا افتاد. یعنی کسی میتونست هان رو نجات بده؟ کاری کنه که دوباره مثل قبل با صدای بلند بخنده؟ کسی میتونست حس زندگی رو به خونه هان برگردونه؟ یا بهتره بگم... کسی منتظر شنیدن صدای هان بود؟! 𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 ژانر: عاشقانه، مدرسه ای، رومنس، ملودرام، اسمات کاپل: مینسونگ، هیونلیکس امیدوارم از داستان لذت ببرید ◕◡◕ MinsungW2
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 por Theaurrora
‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢
Theaurrora
  • LECTURAS 100,642
  • Votos 17,913
  • Partes 75
<<کامل شده>> مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره! و این شروعی هست برای اغازِ این عشق بی ثمر، بین یک خوناشام طلسم شده و انسان. -"برای من برقص جیسونگ..بذار با هر تکونی که به پاهای زیبا و دست های ظریفت میدی بپرستمت..مثل مسیحی که خداشو میپرستید" و حالا مینهو رو به روش فقط یک قوی زیبا میدید که روی موج های کوچیک دریاچه میرقصید. مثل فرشته بی بالی بود که با هر چرخش میخواست پرواز کنه اما بال هاشو چیده بودن. اون پسر چی تو وجودش داشت که با اینهمه کبودی روی بدنش، هنوزم دلفریب و زیبا به نظر میرسید؟ Fic Name : Aurora Couples : MinSung , HyunLix Genre : vampire, Romance , Slice of Life, School life ,ballerina , Smut, Happy end Writer : Aurora
ma déesse  por RayanaHarrison
ma déesse
RayanaHarrison
  • LECTURAS 4,669
  • Votos 646
  • Partes 23
میگویند در دو گیتی عشق کلمه ای عمیق و پر معناس عشق یک مادر به کودک شیرخواره اش عشق اکثریت ادم ها به ثروت و.... عشق من به تو را هیچ کلمه ای قادر به توصیفش نیست اگر قلب من صدف باشد تو همچو مرواریدی معصوم و پاک دل در ان پنهانی گویی قلبم آنچنان مجذوب تو شده که همانند غزل های شاعران شعر میگویم و با نبود تو تپش نا منظمی دارد تو قشنگ ترین تصمیم زندگی من بودی ماهزادم من در سیاهی چشمانت غرق خواهم شد و در جهنم از بهشت چشمانت سخن خواهم گفت
°present but without a body ° por KIMEL200685
°present but without a body °
KIMEL200685
  • LECTURAS 12,076
  • Votos 1,851
  • Partes 41
هوانگ هیونجین،کسی که با زحمت زیادی تونسته رشته مورد علاقشو تو بهترین دانشگاه سئول قبول بشه،ولی تو روز ثبت نام خوابگاه خواب میمونه و مجبور میشه به یکی از قدیمی ترین خوابگاه‌ها بره. جایی که از اولین قدمی که داخلش گذاشت متوجه عجیب بودن مکان و افرادش شد. هیونجین با قلبی تپنده و ذهنی پر از ترس و هیجان، در میان این افراد غیرعادی به سمت حقیقت میره. اون در این خوابگاه تاریک و پر از سایه‌ها، به تدریج به خورشیدی در حال غروب دل می‌بازه. اما در همین حین، جیسونگ، تنها نوری که در این محیط تاریک برای همه امید بود، به طرز مرموز و هولناکی ناپدید می‌شه و فقط از خودش نامه‌ایی به‌جا میزاره. Name:Present But Without a Body Genre:Romance,Mystrery,Psychological,Crime Couple : Hyunlix,Minsung,Chanmin Writer:EL
Gloomy  por Aono_285
Gloomy
Aono_285
  • LECTURAS 9,947
  • Votos 1,492
  • Partes 25
مینهو به سرعت پیراهن او را بالا زد و اجازه اعتراض را به جیسونگ نداد. از دیدن آن کبودی های وحشتناک، بالاخره حالت چهره اش تغییر کرد و چشمانش کمی نگرانی را نشان داد ولی دوباره احساساتش پنهان شدند. جیسونگ از آن حرکت متحیر شده بود. برای لحظاتی بی حرکت ماند و به صورت او خیره شده بود... بعد چند لحظه به خودش آمد. دستان مینهو را کنار زد و بلند شد. با جدیت و سردی به او نگاه کرد. از عصبانیت و تنفر بسیار نسبت به آن حرکت مینهو دستانش شروع به لرزش کرد. برای کنترل دستانش، آنها را مشت کرد. بی اختیار یک دستش را بالا آورد و مشتش را به سمت صورت مینهو روانه کرد. اما مینهو به سرعت ساعد دست اورا گرفت و متوقفش کرد. در همان حالت پرسید : + کی اینکارو باهات کرده؟ Genre: Yaoi, Mystery, High school, action Couple: Minsung, Hyunlix لطفا حمایتم کنین🌛🤍 حتما نظراتتون رو هم بهم بگین، چون واقعا بهم انگیزه نوشتن میده:))