「BTS」
23 stories
خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 364,788
  • WpVote
    Votes 62,167
  • WpPart
    Parts 61
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
Revenge [Yoonmin]~|completed  by R_BlueWriter
R_BlueWriter
  • WpView
    Reads 70,232
  • WpVote
    Votes 11,844
  • WpPart
    Parts 61
↴ేخلاصه جیمین در یک قدمی تفنگی که در دستان کارآگاه بود، ایستاد و دست هاش رو بالا آورد. دست های لرزانِ یونگی رو لمس، و با انگشت شَستش، پوست رنگ پریده و سرد کارآگاه رو نوازش کرد. دست های مردش رو کنترل کرد و لوله تفنگ رو، روی پیشانی خودش گذاشت..... مردمک های لبریز از اشکش رو به چهره یونگی داد و لبخندی بهش زد. چشمانش رو بست و قطره شفاف اشک، روی گونه اش سرازیر شد. نفس های عمیق کشید تا برای آخرین بار عطرِ خاصِ کارآگاه رو توی ریه هاش حبس کند. "_ قراره بعد از کشتن من، همیشه به یادم باشی و شب ها خوابم رو ببینی.....و من از این بابت خوشحالم" (پارت ها نسبتا کوتاهه) (این فیکشن جزو بچه های قدیمی بنده ست و نیاز به ادیت داره.....پس برای نقص هاش متاسفم) ༺❈༻ 🎻ే نام ⪼『انتقام -- Revenge』 🐱ే کاپل اصلی ⪼ یونمین 🐯ే کاپل فرعی ⪼ نامجین، تهکوک 🥃ే ژانر ⪼ اکشن، جنایی، معمایی، درام، انگست، کلاسیک، مافیا 🍂ే تعداد فصل ها ⪼ 2 فصل ✏️ే نویسنده ⪼ بلو رایتر ⏳ే وضعیت ⪼ پایان یافته
𝑺𝒆𝒏𝒔𝒆𝒊|𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌 by blumer83
blumer83
  • WpView
    Reads 258,448
  • WpVote
    Votes 22,600
  • WpPart
    Parts 16
[complete] - آخه چرا باید جفت من یه پیرمرد پلاسیده باشه. آلفا پسر کوچکتر رو بین خودش و میز کارش قفل می‌کنه و با پوزخند میگه: بابات پیره بچه جون! «الهه ماه برای همه جفت خاصی رو تعیین کرده و کیم تهیونگ تمام عمرش رو وقف پیدا کردن جفتش کرد؛ درست زمانی که از پیدا شدنش ناامید شده بود اون پسرک شکلاتی رو در حال قلدربازی تو مدرسه پیدا کرده بود.» 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬, 𝘯𝘢𝘮𝘫𝘪𝘯, 𝘴𝘰𝘱𝘦 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘧𝘭𝘶𝘧𝘧, 𝘰𝘮𝘦𝘨𝘢𝘷𝘦𝘳𝘴, 𝘤𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺, 𝘮𝘱reg
Till Time Stops Us by lonlynessblossom
lonlynessblossom
  • WpView
    Reads 128,987
  • WpVote
    Votes 22,030
  • WpPart
    Parts 28
اگه هیچ وقت ملاقاتت نکرده بودم یعنی الان داشتم چیکار میکردم؟ بدون اینکه بدونم این حس چه معنی ای داره.. کجا اواره و سرگردون بودم؟؟؟ به لبخندت ایمان دارم چون قبل از اینکه متوجه بشم خودم رو کنارت پیدا کردم.... چه اتفاقی قراره برای جانگ کوک بیچاره بیفته که از خونه رانده شده و دنبال کار میگرده وقتی با یه چهره از تاریکی و نا امیدی رو به رو بشه؟ کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
Dreamer_A7
  • WpView
    Reads 258,496
  • WpVote
    Votes 23,947
  • WpPart
    Parts 35
تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 1,475,724
  • WpVote
    Votes 66,507
  • WpPart
    Parts 56
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟
Moon fairy [Yoonmin]~|completed  by R_BlueWriter
R_BlueWriter
  • WpView
    Reads 7,704
  • WpVote
    Votes 1,421
  • WpPart
    Parts 4
↴ేخلاصه _ ببین خانم ملکه! اصلا برام مهم نیست که اگه این حرف هارو بزنم منو بندازی جلوی کرم های چِندشت یا تبدیل به چوب خشکم کنی! جیمین مال منه و من نور کوچولوم رو با خودم میبرم! ~{داستانی کوتاه جهت ساخت حس خوب و اکلیلی}~ ••••••••••••••••• 🌙ే نام ⪼ 『پریِ ماه -- Moon fairy』 🐱ే کاپل ⪼ یونمین ⚜️ే ژانر ⪼ تخیلی، فانتزی، فلاف، هپی اند ✏️ే نویسنده ⪼ بلو رایتر 🔔ే وضعيت ⪼ پایان یافته
A Spring Day [Yoonmin]~|completed  by R_BlueWriter
R_BlueWriter
  • WpView
    Reads 18,668
  • WpVote
    Votes 3,856
  • WpPart
    Parts 10
↴ేخلاصه پسری با اندام لاغر و موهایی به رنگ طلایی، که همیشه توی نقطه خاصی از پارک، زیر درخت و روی ویلچرش می نشست و کتاب مورد علاقه اش، "بادام" رو می خواند. همین پسر اون روز ناراحت کننده، بهش دستمال کاغذی داد تا مثل بچه های دماغو فین فین نکنه.... و از اون لحظه به بعد پسر مو طلایی شد بهترین هیونگِ جیمین! ~"داستانی کوتاه جهت ساخت حس خوب و اکلیلی"~ ~▪︎~▪︎~▪︎~▪︎~ 🌱ే نام ⪼『یک روز بهاری -- a spring day』 🐸ే کاپل ⪼ یونمین 🧶ే ژانر ⪼ رمنس، به مقدار لازم فلاف، هپی اند 📗ే نویسنده ⪼ بلو رایتر 🍏ే وضعیت ⪼ پایان یافته
Break my spell [Yoonmin]~|completed  by R_BlueWriter
R_BlueWriter
  • WpView
    Reads 5,288
  • WpVote
    Votes 1,084
  • WpPart
    Parts 4
↴ేخلاصه کسی پیدا بشه که عاشق پسر دریاییش بشه؟ بهش عشق بورزه و دوستش داشته باشه؟ یا مثل پرنسس های دیزنی با بوسه ای کلیشه ای طلسم یونگی رو بشکنه؟! جیمین قسم میخورد که سرب داغ روی لب های اون شخص می ریخت! هیچکس حق نداشت پسر دریاییش رو ببوسه! خودش رو درک نمیکرد اما اون یونگی رو برای خودش میدونست. یونگی برای اون بود. نه هیچکس دیگه! هم یونگی و هم نهنگش متعلق به خودش بود. اصلا هر چیزی که به اون پسر ربط داشت مال خودش بود! ~*داستانی کوتاه جهت ساخت حس خوب و اکلیلی*~ *~*~*~*~*~*~* 🌊ే نام ⪼ 『طلسم مرا بشکن -- Break my spell』 🐋ే کاپل ⪼ یونمین 💠ే ژانر ⪼ رمنس، فانتزی، چند قاشق فلاف 🖋ే نویسنده ⪼ بلو رایتر 💎ే وضعیت ⪼ پایان یافته
Actual self [Yoonmin]~|completed by R_BlueWriter
R_BlueWriter
  • WpView
    Reads 8,452
  • WpVote
    Votes 1,723
  • WpPart
    Parts 10
↴ేخلاصه _ چطور میتونی بگی عاشقته؟! اون تورو میشناخت، ولی من بلدمت! اون لبخند به لبت می‌آورد، ولی من می‌خندونمت! اون اذیتت کرد، ولی هر بار من مرحم زخم هات شدم! اون بهت بدی کرد و من هربار بغلت کردم. اون اسمت رو میدونست، ولی من بوی تنت رو میشناسم! حالا بهم بگو جیمین.....کی بیشتر عاشقته؟ چطور میتونی عشق منو زیر سوال ببری؟! ⦃داستانی درباره خودِ واقعی مون، که گمش کردیم...⦄ (پارت ها کوتاهه) •°•°•°•°•°•°•°•° 🎥ే نام ⪼『خودِ حقیقی -- Actual self』 🐈‍⬛ే کاپل ⪼ یونمین 📓ే ژانر ⪼ روانشناختی، انگست، رمنس، هپی‌اند ✒️ే نویسنده ⪼ بلو رایتر ♣️ే وضعیت ⪼ پایان یافته