Dramione
10 stories
Hell but beautiful {Dramione} ⁺¹⁸ by Dreamer066
Dreamer066
  • WpView
    Reads 192,659
  • WpVote
    Votes 15,855
  • WpPart
    Parts 115
عشق بین پرنس اسلیترین و باهوش ترین دختر گریفیندوری ... گاهی آنقدر نگاهت را روی زمین نگه میداری که متوجه نمیشوی ، به دروازه های جهنم رسیدی ... حتی وقتی گرمای شعله های اتش را احساس میکنی نیز متوجه نمیشوی ، حتی وقتی بوی دود را میشنوی ... حتی وقتی خوده شیطان به استقبالت می‌آید . " مگه میشه جهنم هم برات قشنگ باشه ؟ " " همجا با تو برام قشنگه , حتی اگه اونجا جهنم باشه . " داستانی از تضاد تاریکی و روشنی ... از نفرت هایی که به عشق تبدیل شدند ... از ماجرا هایی دردناک ، شیرین و حیرت انگیز ... داستانی پر از معجزه ، درک ، امید و بخشش ♥︎ این همان جهنمی است که میسوزاند ، ذوب میکند ، میکشاند اما همچنان زیبا است . 《 ⁺¹⁸ Hell but beautiful 》 ♡ Draco + Hermione‌ ♡ genre : " Romantic ، adventure ، Harry Potter ، +18 ..." ❌ تکمیل شده ❌
amor vincit omnia (dramione) by mariyaMalbora
mariyaMalbora
  • WpView
    Reads 69
  • WpVote
    Votes 3
  • WpPart
    Parts 1
Amor Vincit Omnia by Twin_Flame_Blues خب خب این فیکشن رو من ننوشتم و فقط دارم ترجمه اش میکنم به فارسی خلاصه: پس از سه سال آشنایی، رون اعتراف می کند که دو سال از آن سال ها را با دافنه گرین گراس به هرمیون خیانت کرده است - و هری همه چیز را در مورد آن می دانست. هرمیونی که از خیانت دوستان و خانواده‌اش غرق شده است، باید زندگی خود را بازسازی کند و پیوندهای جدیدی را با گروهی که اصلا فکرشو نمیکرد از جمله تئو نات، بلیز زابینی و پانسی پارکینسون کشف کند. چه اتفاقی می‌افتد که دراکو مالفوی، اولین و عمیق‌ترین عشق او، ناگهان دوباره در زندگی هرمیون ظاهر می‌شود و او متوجه می‌شود که احساساتش با گذشت زمان عمیق‌تر شده‌اند؟
Bloody band {Dramione} by hasti_irt
hasti_irt
  • WpView
    Reads 7,601
  • WpVote
    Votes 770
  • WpPart
    Parts 24
" ما آدم های بیگناهی نیستیم بیبی گرل، اما جنایتکار هم نیستیم " " We are not innocent people baby girl, but we are not criminals either " دریکو لوسیوس مالفوی، اونجوری که همه فکر میکردن بیگناه نبود. اون آدمی که همه به عنوان پسر بزرگ خاندان مالفوی، وارث شرکت عطر گل سرخ میشناختن نبود. اون رییس یکی از بزرگترین باند های مافیایی جهان، باند بلود باند (باند خونین) بود‌. یکی از بی احساس ترین، سادیسمی ترین و بهترین آدمکش جهان... اما چی میشه اگه یه باند تازه کار بخواد اون رو زمین بزنه؟ باندی که با اینکه تازه شروع به کار کرده ولی حسابی ترکونده، باندی که برای همه یه خطر محسوب میشه... باند وایت وولف (گرگ سفید) که رییسش ... یه زنه. حالا دریکو باید با حقیقت هایی که پشت در های بسته ی گذشته بسته شده رو به رو بشه، احساساتی رو تجربه که کنه تا حالا تجربه نکرده، دوباره از اول شروع کنه تا بتونه زنده بمونه. 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐢𝐨𝐧𝐞 🔗 𝐃𝐚𝐫𝐤, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐓𝐨𝐫𝐭𝐮𝐫𝐞 🌚 Write by me!✨
Unbreakable Bond by lmerakil
lmerakil
  • WpView
    Reads 16,514
  • WpVote
    Votes 1,258
  • WpPart
    Parts 85
شیپ: هرمیون گرینجر/دراکو مالفوی ژانر: عاشقانه، ماجراجویی خلاصه داستان: هرمیون... مغز متفکر گریفندور... با شروع سال تحصیلی جدید و اتفاقات تاریکی که در اطرافش در جریانه... خودش رو برای هر رخداد ناگواری آماده کرده... البته مطمئنه که هیچ چیز قرار نیست تمرکزش رو توی جنگ با تاریکی بهم بزنه.... اما مگه بهترین دلیل برای اینکه همه چیز اشتباه پیش بره... عشق نیست؟؟
Antares Malfoy fanfic by vns_scrptr14
vns_scrptr14
  • WpView
    Reads 2,265
  • WpVote
    Votes 264
  • WpPart
    Parts 19
آنترس دختر رز ویزلی و اسکورپیوس مالفوی است. این داستان به سال اول او و برادر دوقلویش در هاگوارتز می پردازد که چندان آسان نخواهد بود وقتی نابغه و مظنون به قتل باشی. آیا آنترس می تواند از برادرش محافظت کند؟ چه کسی آنها را وارد ماجرا کرده است؟ در داستان بخوانید...
Night spell {Dramione} by hasti_irt
hasti_irt
  • WpView
    Reads 13,227
  • WpVote
    Votes 1,297
  • WpPart
    Parts 33
" اگه من نتونم داشته باشمت، هیچکس نمیتونه! " " If i can't have you, no one can! " دو سال از مرگ هری پاتر میگذره، دو سال از زمانی که هری پاتر به بدترین شکل ممکن کشته شد، دو سال از زمانی که هیچکس دلیلش رو نمیدونه چرا ... ولی دارک لرد برنده شد. هرماینی گرنجر الان به عنوان دستیار ویژه ی دارک لرد پیش اون کار میکنه ... حتی کوچیک ترین خاطره ای که یاد آور این بشه که اون دوست هری پاتر بوده در ذهنش نیست. حافطه اش خالی خالی بود. اما اکنون لرد او را با مامور ویژه برای دستگیری مجرمی که هرج و مرج راه انداخته به ماموریت میفرستد. بی خبر از اینکه اون مجرم برای سازمانی کار میکنه که خیلی از جادوی امروزی قوی تره، سازمانی پیشرفته تر از هاگوارتز. گلدن فلاور... جایی که بدون چوب دستی جادو میکنن... Write by me!✨ Complete ✅
𝑻𝒉𝒆 𝑨𝒖𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 (translation) by yegi_q3
yegi_q3
  • WpView
    Reads 4,234
  • WpVote
    Votes 449
  • WpPart
    Parts 12
در پی پیروزی دارک لرد بر هری پاتر ، اون هایی که شکست خوردن باید جایگاه جدید خودشون و یاد بگیرن. هرماینی گرنجر ، دختر درخشان قدیمی ، اسیره و جزوی از دارایی های یک انسان شده. به عنوان جایزه ی برتر در حراج اعضای سفارش دهنده و هواداران به بالاترین قیمت فروخته شد. او به دستان هار و منتظر مرگخواران وارد میشه ، اما با وجود وحشت های دنیای جدید ولدمورت ، به نظر میرسه کمک و امید از بعید ترین مکان ها بلند میشه. درحال ترجمه... نویسنده : @lovesbitca8
Manacled (dramione)+¹⁸ by ghazal_hp
ghazal_hp
  • WpView
    Reads 19,456
  • WpVote
    Votes 2,020
  • WpPart
    Parts 44
هری پاتر مرده! پس از جنگ ولدمرت برای تقویت دنیای جادویی قانون زاد و ولد اجباری رو تصویب کرده. رازی از محفل ققنوس در اعماق مغز هرماینی گرنجر نهفته و به همین دلیل اون رو به عنوان یه برده به پیش مقامات بالا میفرستن تا رازش رو به یاد بیاره. نویسنده: senlinyu@
She Is Not Potter by she_is_green
she_is_green
  • WpView
    Reads 4,014
  • WpVote
    Votes 414
  • WpPart
    Parts 17
"دامبلدور : اون یکی دیگه از خودش ساخته مینروا" همه چیز دست به دست هم داده تا یه بچه مخفی بمونه ولی نمیشه یه مشکل رو همیشه مخفی نگه داشت مخصوصا اگه اون مشکل دختر اسنیپ باشه
black and white girl (dramione+18) Completed by Mary5661013
Mary5661013
  • WpView
    Reads 27,452
  • WpVote
    Votes 2,409
  • WpPart
    Parts 94
مقدمه لیلی اوانز وقتی به هاگوارتز رفت بهترین دوستش یه جادوگر ماگل زاده روسی به اسم آلیسا وایت بود. که اوایل مدرسه شده بود وسیله خوش گذرونی و اذیت سیریوس بلک ولی بعد از یه مدت عاشق هم شدن. سیریوس از خونه فرار کرده بود و نگران بود که خانوادش آلیسا رو به خاطر ماگل زاده بود اذیت کنن. پس فقط گروه شش نفره خودشون و فرانک و آلیس( پدر و مادر نویل) از رابطشون خبر داشتن. بعد اینکه وارد محفل ققنوس شدن دامبلدور و پروفسور مک گونگال هم از این موضوع با خبر شدن. در حین جنگ آلیسا پدر و مادرش رو که توسط مرگخوار ها به قتل رسیدن از دست داد و به درخواست سیریوس رفت تا باهاش توی لندن و یه محله ماگل نشین زندگی کنه. بعد از به زندان افتادن سیریوس آلیسا متوجه بارداریش شد و خودشو پنهان کرد تا از دخترش محافظت کنه. اسم دخترش رو طبق رسم قدیمی خانواده بلک از روی اسم صورت های فلکی به همراه فامیلی خودش روش گذاشت. به نظر خودم داستان قشنگیه من خیلی به سیریوس علاقه داشتم و دوست داشتم که بیشتر ازش توی داستان صحبت بشه. امیدوارم ازش لذت ببرید 🙂 راستی عکس دوتا شخصیت جدید این داستان توی کاور هست