ʍɾ ɑɾɾօցɑղԵ ( Translation ver )
اون دختر به خاطر یه اسم از رفتن به مدرسه وحشت داره ! _ترجمه ی رمان دو جلدی ٫٫ آقای مغرور ٫٫ با مجموعا بیست و سه میلیون بازدید رو از دست ندید _
اون دختر به خاطر یه اسم از رفتن به مدرسه وحشت داره ! _ترجمه ی رمان دو جلدی ٫٫ آقای مغرور ٫٫ با مجموعا بیست و سه میلیون بازدید رو از دست ندید _
بیبی فقط یه گاز مونده که مال من بشی..... نه تهیونگ تو این نبودی میدونی ماریا عشق آدم رو وحشی میکنه ...... تو هم منو وحشی کردی خونت داره دیوونم میکنههه ماریا جیمین ....... جونگ کوک ....... تهیونگ ....... ناپدید شدن باید پیداشون کنیم شاید دشمنی بین خون آشام ها و گرگینه ها سر عشق باشه
فیکشن : زندگی اجباری نویسنده : خودم => کاپل : تهیونگ و هه جین ( boy x girl ) خلاصه داستان : هه جین دختری یتیم که خانواده پولداری او را به سرپرستی میگیرند اوایل زندگی راحت و خوبی داشت تا اینکه اتفاقاتی زندگی او را تغییر می دهد . او در گذشته اش خیلی سختی کشیده بود و حالا با ازدواج با تهیونگ قرار بود همه اون ها برایش...
دختره کنجکاوی که بدون اجازه وارد یک قصر میشه ، اما از این موضوع خبر نداره که خون آشامی سرد و مغرور اونجا زندگی میکنه... بنظرتون بعدش چه اتفاقی میفته ؟ شرایط آپ : دوشنبه و جمعه هر هفته ^^ اولین فیکه خیلی هیجان دارم امیدوارم خوشتون بیاد ؛)
"تو منو شفا دادی" Genre:{Fluff},{Romance},{Happy end},{BoyxGirl},{Medical}{Smut} +18 دستش رو به گرمی گرفت و با قوت قلبی که خودش هم نمیدونست از کجا نشأت گرفته، لبخندی روی لب خشک شده اش نشوند و گفت: +مطمئنم میتونی از پسش بربیای و شکستش بدی! دختر با صورتی بی حس و رنگ پریده، بی حال چشمی چرخوند، روش رو از مرد گرفت و با صدا...