تناسخ خواننده داستانو اسپویل نمیکنم چون هرچی بنویسم اسپویله😂😭 فقط اینکه با توجه به ریکشن های شما ممکنه اخر داستان تغیر کنه ( ۳ تا پایان براش آماده کردم بستگی به درصد حشریت و سمی بودن شما داره) خلاصه اگه از روند رابطه ها خوشتون بیاد پایان موردعلاقمو میزارم😔 شخصیت ها چهره هاشون یکم با فیلم فرق داره عکسشونو میزارم ...
چی میشه اگه یه نفر روی پسر طلایی کراش باشه و عشقش اونقدر ممنوع باشه که نتونه اعتراف کنه؟ سه پارت تکمیل شده
. . . "نه، ما راجع بهش حرف نمی‌زنیم. ی قانون نانوشته، از هرچیزی که ممکنه باعث بشه هری پنج سال پیش رو به یاد بیاره دوری کن. و، این شامل اون رابطه ی یک هفته ای هم میشه." . . ژانر: رمنس، درام، روزمره کاپل: دراری (HP) . . .
Draco Malfoy is a veela. He has to keep this a secret, but more importantly he has to find his mate. From the moment his inheritance kicks in at seventeen, the more time he spends without his mate, the more pain he will endure. I know this is a really crap description but the story itself will be better I promise!
پاتر چیزی از روی زمین کند:《نگاه کن دراکو! یه شبدر چهار برگ!》 خندیدم و گفتم:《شبدر چهار برگ من تویی هری!》 (این فن فیک رو با همکاری نیتا نوشتم.)
I'm not sure what happiness means But I look at your eyes And I know That It Isn't There "When you know it's a grave? - The Smiths" (یه وان شات درری که تو فیلم چهار اتفاق میوفته) DRARRY One Shot Fourth movie/book
اینجا قراره کلی وانشات از دراری ترجمه کنم^^💚❤ Credit to : _the_drarry_life_
.・゜゜・.・゜゜・.・゜゜・.・゜゜・ همه چیز از بازی احمقانه یه گروه تینیجر اسلیترینی تو شب کریسمس شروع شد . دریکوی جوان با خودش فکر کرد مگه بدترین چیزی که میتونه براش اتفاق بیفته چیه؟ فقط یک بازی جرعت حقیقت سادست ... اما بلوندی فقط داشت به خودش دروغ میگفت این یک جرعت حقیقت ساده نبود ... بلکه یک جرعت حقیقت جادویی بود ... و شانس...
"چرا نمیذاری بخندم؟ نکنه عاشقت میکنه لبخندم؟" "برای عاشق تو شدن باید دیوونه بود مالفوی" "و تو دیوونه ای پاتح!" couple: drarry top: draco malfoy bottom: harry potter #drarry #draco #harry #drarryship
بعد از پیروزی نور بر تاریکی، ریتا اسکیتر ، نویسنده ی معروف دنیای جادوگری برای آیندگان نوشته هایی بر جا گذاشت. چه میشود اگر ریتا جزییات مهمی را به کتاب ها اضافه نکرده باشد؟ آیا نا نوشته هایی از قهرمان دنیای جادوگری، هری پاتر و دراکو مالفوی، به نقل از کتاب های ریتا " دشمن " هری پاتر، هست که آیندگان از آن خبری ندارند؟...
مردم از عشق صحبت میکنن، در حالی که قلبشون آکنده از تنفره. دلی که عشق واقعی رو تجربه کرده باشه، تا ابد عاشق می‌مونه. اون شبی که زیر ماه و ستاره‌ها نوازشم می‌کردی، و من تورو غرق در بوسه‌هام میکردم، من عاشق بودم، من صادقانه عاشقت بودم.
فنفیکشن ترجمه ای از سایت livejournal خلاصه: هری پاتر و دراکو مالفوی، کاراگاهان وزارت سحر و جادو، به تصمیم وزارتخانه مجبور میشنود تا برای ترغیب جادوگران به خرید تلویزیون های مشنگی، کنار هم و به عنوان هم تیمی به یک مسابقه جهانی تلویزیونی بپیوندند. غافل از اینکه این دو نفر به عنوان دشمن با یکدیگر کنار نمی آیند چه برسد که...
آینده ما همیشه تحت تاثیر گذشته ماست سرنوشتی پر از عشق و جدایی قضاوت های اشتباه و تفرقه پراکنی قهرمان یک داستان شرور داستانی دیگر آیا همه چیز آتگونه است که به نظر می آید ''این داستان با این که ربط هایی به هاگوارتز داره اما خط داستانیش کاملا جداست'' داستان با دراکویی شروع میشه که یه پدر مجرده هنری ای که دنبال مادره و...
وقتی اسم هری از جام آتش در میاد و رون عصبی میشه.هری نیاز به یه دوست داره.هرماینی خوبه اما..با یه دوست همجنس آدم همیشه راحت تر میشه کنار اومد مگه نه؟
◽𝑺𝒖𝒊𝒎𝒊𝒏 ◽جایی در قلب بریتانیا؛ میان تمام شلوغی ها و زیر چشم انسان هایی بدون موهبت بزرگ ستاره ها، جشنی خارق العاده برپا گشته. مردان و زنان خون خالص از تمامی ایالت ها مشتاق مشارکت در بالماسکه بودند. غیر از دو مرد قدرتمند! مردانی که با اصرار شخص دیگری وارد جشن شدند و درنهایت راه خود را در کنار یکدیگر می یابند. اما...
[Completed] پنسی توی سال هشتم به هرماینی نزدیک میشه و بخاطر همه کارهایی که این چندساله کرده عذرخواهی میکنه و اون ها یه نقشه میکشن تا هری و دراکو رو بهم برسونن. Credit to: @_BeccaMae
+ تو برای من همون شیشه‌ی شکسته بودی ولی من هنوزم لمست میکردم با وجود اینکه میدونستم صدمه میبينم. پس از من فرار نکن چون وجود من به وجود تو وابستست هپی اند
"کاش تنها نقطه ضعف نقشه ام رو پیش بینی می کردم. نقشه ای که باعث شد کاملا شیفتت بشم." تا اطلاع ثانوی اپ نمیشه~ Credit to the author: @Write_me227 This is the Persian edition of "It was all just a game" and I'm only translating this masterpiece! "فقط ترجمه میکنم و صاحب این بوک نیستم."
همه چیز با بازی کوچیک احمقانه یه گروه تینیجر اسلیترینی تو شب کریسمس شروع شد، دریکوی جوان با خودش فکر کرد ، مگه بد ترین چیزی که میتونه براش اتفاق بیفته چیه؟ فقط یک بازیه جرعت و حقیقت سادست .. اما بلوندی فقط داشت به خودش دروغ میگفت این یک جرعت حقیقت ساده نبود.. بلکه یک جرعت حقیقت جادویی بود.. و شانس هم از بهترین ویژ...
[Completed] بعد از سومین سالش توی هاگوارتز، زندگی برای هری پاتر عجیب غریب شد. چیزهایی رو متفاوت از قبل میدید و احساس میکرد. و حتی بعضی مواقع چیزهایی رو متفاوت میشنید. مهمتر از همه، اون دراکو مالفوی رو متفاوت از قبل میدید. Credit to: @adrarrynight
"You know what Potter... I think I'll take that offer," Draco began, walking closer towards me, backing me against the wall. "Wait, really?" I looked at him suspiciously. This was the boy who had hated me ever since I declined his handshake when we were 11... and now he was agreeing to help me. Something was up. "Yes...
" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.
توی داستانی که رابطه هری و دراکو پستی بلندی داره و تلاش میکنن تا جاده مقابلشون رو هموار کنن. Cover credit: Pinterest
سال هشتم. هاگوارتز. اتاق ضروریات. مکان سری دو پسر که میخوان تنها باشن ولی پیش هم. Drarry, drama, romance, smut. درری، دراری. یه درام انگست-فلافی.. بیشتر فلافی. اگه معنی میده؟ Word count: 27000 + 8000 (after)
یک سالی میشد که هری پاتر از شغلش استعفا داده بود و تقریبا هر شب بعد از تغییر دادن جزئی اجزای صورتش از جامعه سحر و جادو به قسمت ماگل‌نشین لندن، یا اگه بخوایم دقیق‌تر باشیم، به محله سوهو، پاتوق ال‌جی‌بی‌تی‌های لندنی میرفت، تا خودش باشه؛ تا آزاد و رها از مسئولیت‌ها و توقعات تمام‌نشدنی باشه. اما متاسفانه (یا شایدم خوشبختا...
