mr_rover_eri's Reading List
28 stories
"RED" by HICH_HIIICH
HICH_HIIICH
  • WpView
    Reads 9,957
  • WpVote
    Votes 1,991
  • WpPart
    Parts 24
مرگ برای نگریستن هرکس چشمی دارد مرگ خواهد آمد و چشمان تو را خواهد داشت "چزاره پاوزه" ⚠️وضعیت : تمام شده کاپل:کایهون 🛑دارای دو ورژن "کایهون" و " جین ته" 🛑 چند جمله حرف حساب ۱_در فیک "قرمز" ما شخصیت شناسی انجام نمیدیم و صرفا شخصیت پردازی میکنیم . ۲_این فیک دارای صحنه های حساس از خشونت و همچنین روابط جنسی هست .🔞 ۳_اوایل فیک برش های پراکنده از زندگی چند شخصیت اصلی شرح داده میشه که بعد در یک نقطه به انسجام میرسه. بخونید ، لذت ببرید و با ووت و کامنت به ما دلگرمی بدید :)) اثری از : HICH & ARII .................................. ♦️Highest rank #1_Red #1_game #5_kaihun #5_boylove #5_ jongin #7_کایهون
Paint Me Darker  by NARCOKIM
NARCOKIM
  • WpView
    Reads 3,962
  • WpVote
    Votes 388
  • WpPart
    Parts 9
"تردید نکن و زیرم ناله کن لعنتی! این یه دستوره!" چانیول یه مدیر عامل ساده، پوشیده در کت و شلوار مشکیه که هاله سلطه گری اطراف خودش داره. یه مولتی بیلیونر عوضی که هیچ اهمیتی به ادم های اطرافش نمیده. اون ادم کشه! در نهایت اگر استاندارد های لازمش رو داشته باشید قطعا شما رو به فاک میده! دوستش نداشته باش! به بکهیون هشدار داده شده بود اما کاملا برعکس عمل کرد و نیمه تاریک چانیول رو دنبال کرد. با تمام قلبش به زبون اورد: من رو تیره تر کن. هشدار🔞 حاوی سکس خشن و صحنه های باز، بددهنی و فحش های رکیک انتخاب با خودتونه🙂
Survivor by sharlot__20
sharlot__20
  • WpView
    Reads 48,321
  • WpVote
    Votes 12,088
  • WpPart
    Parts 78
زمزمه ی متأثر مردم همه جا پیچیده بود. نمیشد توی بازار قدم زد و چیزی راجع به نوه ی بزرگ لرد نشنید! نمی شد لبخند زد...حتی نمی شد اخم کرد... تنها چیزی که توی چشم مردم دیده میشد تأسف بود و تأسف! از اون پسرک نجیب با نگاه معصومانه اش هیچ چیز جز یه خرابه باقی نمونده بود. هیچکس فکرش رو نمی‌کرد تموم اون توهم ها و گریه های پسر واقعیت داشته باشه! اما هنوز دیر نشده بود! با اینکه هنوز هم صدای جیغ و التماس های اون پسر توی کاخ میپیچید اما کلیسا اعلام کرده بود که همه چی رو تحت کنترل داره..‌ و هیچکس خبری از اون پسر نداشت.... کای توی بلند ترین برج قصر زنجیر شده بود... می سوخت، شکنجه میشد و فریاد می‌زد...و در پایان هر روز به سختی به گوشه ی تنگ اتاق می خزید، نوک انگشت های سوخته اش رو برای تسکین درد فوت میکرد و با بغض زمزمه میکرد _من دیگه... نمیتونم.... سهون! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ⊹⊱Couple: sekai ⊹⊱Ganer:Romance, Smut+18 , omegavers
ᴅʀɪꜱꜱᴏɴ by mellirora
mellirora
  • WpView
    Reads 28,327
  • WpVote
    Votes 5,518
  • WpPart
    Parts 25
"پایان یافته" کاپل اصلی: سکای کاپل فرعی: چانبک (ورس) ژانر: امگاورس، ازدواج اجباری، درام، اسمات. "تو گوشم زمزمه کردی‌و گفتی هیچ‌چیز تو دبیرستان تا ابد باقی نمی‌مونه. گفتم حتی‌ تو؟ خندیدی و گفتی حتی من. ولی وقتی نگاهم به خنده‌هات بود، سخت بود توجه کردن به حرف‌هات." «بخش معرفی رو حتما چک کنید» drisson/ dree-swan: [noun] کشش ناگهانی به یک دوست! میلی متزلزل که لزوما علاقه‌ی ندارید تجربه‌ش کنید و حتی تا این لحظه امری ممکن به نظر نمی‌رسید، اما اکنون ناگهان به مشکلی بدل شده که باید با آن دست و پنجه نرم کنید.
𝘩𝘺𝘱𝘰𝘱𝘩𝘳𝘦𝘯𝘪𝘢 by mellirora
mellirora
  • WpView
    Reads 46,462
  • WpVote
    Votes 11,857
  • WpPart
    Parts 72
"پایان یافته" لویی پارک، مامور سازمان بین دولتی FATF برای هدفی که تمام عمرش رو پاش گذاشته بود به عنوان مربی موسیقی وارد خونه‌ی بی‌بی، هکر و هوش لوتو کلاب می‌شه. کلابی که در ظاهر هیچ‌چیز غیرقانونی‌ای جز قمار و مواد فروشی‌های خرده ریزه درونش دیده نمی‌شد، اما فقط تعداد محدودی می‌دونستند پولشویی‌های میلیونی‌ای که اوه سهون برنامه‌ش رو می‌چید تا چه حد حساب‌های اعضای لوتو رو پر از پول می‌کنه! همیشه گناهکار‌ها قربانی می‌دن! این تقاصیه که پس می‌دن، چی می‌شه اگه قربانی سهون معشوقه‌ی بازی خورده‌ش باشه و قربانی بکهیون دختر پنج ساله‌ش؟ "ون گوگ قبل از مرگ‌ش فقط تونست یکی از نقاشی هاش رو بفروشه، اما بعد از مرگش یکی از تاثیر گذار ترین هنرمند های تاریخ شد... جونگین ون گوگ من بود، درست وقتی که دیگه هیچ جوره نداشتمش فهمیدم چه شاهکاری بوده!" Hypophrenia: [noun] نام دیگری برای ناتوانی ذهنی. این اصطلاح همچنین می تواند به فردی اشاره کند که احساس غمگینی یا افسردگی می کند بدون دلیل شناخته شده ای برای این غم و اندوه. ══ Chanbaek X Sekai ══ ══ dram angst criminal Smut══ ══@Parkfamily_fictions ══
💎••SpotLight••💎 by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 760,131
  • WpVote
    Votes 237,066
  • WpPart
    Parts 124
بکهیون وارث بیچونوچرای شرکت پارکه. اون همه زندگیش رو صرف رسیدن به این نقطه کرده و برای نگه داشتنش از هیچی دریغ نکرده. ولی چی میشه اگه یه روز رقیبی که همیشه ازش میترسید پیداش بشه و موقعیت بکهیون رو به خطر بندازه؟ یعنی بکهیون باز هم میتونه تو صدر بمونه؟ 💎 فیکشن : SpotLight 💎 کاپل : چانبک. ویکوک. کریسهو 💎ژانر : رمنس. درام 💎محدودیت سنی : 18+ 💎نویسنده : #SilverBunny 🐰 🕰️روزهای آپ : دوشنبهها 8 تا 10 شب
┎HETERO┒ by itsthebanshee
itsthebanshee
  • WpView
    Reads 3,632
  • WpVote
    Votes 608
  • WpPart
    Parts 32
«سال ها پیش پروژه غنی سازی جمعیت دیواری نامرئی ساخته شده از غرور و اصالت پوشالی بین الفاها و بتاها ساخت ، بتاها خاک زیر پای الفاها شدن و در چنگال سرد ویروس و تراشه ضد حس که ساخته شد تا زندگی بتاها رو تحت کنترل خودش دربیاره و روحشون رو به عصیان بکشه محبوس بی حسی شدن ، در حالی که اقلیت کمی از اونها به باور الفاها با خون کثیف زاده شدن ، اقلیتی که اموزش دیدن تا دنیاشون رو به روز های خوبی که تنها یک قصه ازش باقی مونده برگردونن ، اما مبارزه در یک سرزمین دروغین که احساسات در اون منع شده و مملو از راز های تاریکه به سختی شکستن سنگ با دست های خالی است...» ⋄✺━━━━━━━━━━━━━━━━━✺⋄ ╔ H̶E̶T̶E̶R̶O̶ ║ name: هِتِرو⚔️ ║genre: dystopia/thriller/romance ║couple: chanbaek
𑁍ᯓ Pinky Promises ᯓ𑁍 by AmorTeam
AmorTeam
  • WpView
    Reads 62,978
  • WpVote
    Votes 14,754
  • WpPart
    Parts 30
هفـت سال پیش؛ سهون قربانی یه تجـاوز جـنسی شد که بخاطرش حامـله شـد... حاملگـی که واسـه یه پسـر ۲۱ ساله که اصلا آمادگـی چنین چیزی رو نداشت زیادی غیرمـنتظره بود... در حـد مـرگ ترسیده و کاملا تنها بـود پـس تصمیـم گرفـت بـچه رو به یتیم خونه بسپـره. همینطور که زمان میگـذشت، سهـون به زندگی کـردن تو آپارتمـانِ کوچیـک بهم ریخته اش با ترس از همه ی دنیا و خطرهایی که اون بیرون ممکن بـود براش پیش بیاد ادامه میـداد. اون راحـت زندگـی میکـرد ولی با تـرس. اون فکر نمیکرد هیچوقت دوباره بتونه مثل یه آدم عـادی زنـدگی کنه. تا اینکـه یک روز اتفاقـی توی مغـازه مـردی رو دیـد که خیلی خوش قیافه بـود و دختر بچه که همراهش بود. 𑁍ᯓᯓᯓ #PinkyPromises ᯓᯓᯓ𑁍 🏹نام داستان: قول های انگشتی 🎻کاپل: کایهون 🏹ژانر: درام، رمنس، امپرگ، اسمات 🎻نویسنده: Ericaababyy 🏹مترجم: Tina 🎳چنل: AmorFiction@
Friend With Benefit  by AmorTeam
AmorTeam
  • WpView
    Reads 27,443
  • WpVote
    Votes 6,323
  • WpPart
    Parts 25
کیم جونگین بهترین دوستش بود. کسی که سهون بی نهایت دوستش داشت و همیشه ازش حمایت میکرد. اما همه چی از صبحی بهم ریخت که سهون از خواب بیدار شد و با جسم بیهوش بهترین دوستش وسط پذیرایی خونش روبرو شد. شواهد از یه تجاوز وحشتناک خبر می‌داد...! چطور باید میپذیرفت که خودش این بلا رو سر دوستش آورده؟ نام داستان: دوستـی با مزایــا کاپل: سکای (دارای ورژن چانبک و کوکمین) ژانر: فلاف، رمنس، اسمات، انگست نویسنده: Darcy چنل تلگرام: @AmorFiction
  Hired Love ♡ by AmorTeam
AmorTeam
  • WpView
    Reads 74,964
  • WpVote
    Votes 16,977
  • WpPart
    Parts 20
دعوت‌نامه‌ی ازدواج سهون رو روی میز کارش پرت کرد و فریاد کشید: ─لعنت به هردوتـون. •─────⋅ৎ୭⋅─────• بکهیـون برای انتقـام از بـرادرش سهون، که با دوست‌پسـر سابقش روی هم ریختن، یه دوست پسر برای خودش اجـاره میکنه. پارک چانیـول؛ اون یه پلـی‌بـوی هاتـه که قراره دوست پسـر اجـاره‌ای بکهیون با دستمـزد خیلی بالایی باشه. چه اتفاقـی میفته اگـه همـه چیز طبق قـرارداد پیش نره و چانیـول بشه داماد مورد علاقه‌ی پدر بکهیون؟ ───∿AMOR➭사랑➭FICTION∿─── 🥀نام داستان: عشق اجاره ای 🌷زوج ها: چانبک، سکای 🥀ژانر: درام، انگست، رمنس، اسمات 🌷نویسنده: yeolallineed 🥀مترجم: @B_a_H_a_R_61 🌷چنل تلگرام: T.m/AmorFiction