Mamacita_01
┊Summary:
در شهری که عدالت فروخته میشه، قاتلی در سایهها نفس میکشه.
بهش میگن جک؛ کابوس تمام کسایی که فکر میکنن دست قانون بهشون نمیره.
هر قتلش مثل یک امضاست، و هر نامهای که جا میذاره، دهنکجی به پلیس.
مین یونگی، افسر کارکشتهی پرونده، قسم خورده تا وقتی اون رو پشت میلههای زندان نبینه، عقب نشینی نکنه.
اما درست وسط این تعقیب و گریز، یک غریبهی عجیب وارد زندگیش میشه. کسی که طوفان وجودش رو از نگاهش میشد فهمید... ولی نمیشد ازش دل کند.
درست همونجا بود که مرز درست و غلط کمکم محو میشد و عشق و نفرت باهم گره میخوردن.
و هیچکس نمیدونست کی قراره ضربهی اخر رو بزنه.
┊Teaser:
_هیچکاری نتونستم بکنم، چیکار میکردم؟
خب دوستم نداشت، به قول خودش اونقدراهم احمق نبود که یکی مثل من رو دوست داشته باشه.
و بعد اون رفت.
طوری رفت که من ارزو کردم کاش دست کم برمیگشت و با تمسخر بهم نگاه میکرد، تا بفهمم حداقل لایق نگاه اخرش بودم...
****
┊Genre:Criminal, Angst, Romance, Smut
┊Couple: Sope, Vkook، Namjin
┊Writer: Shinrai
┊up : saturday