Kookmin
7 stories
امگای شرورمن/☆MY EVIL OMEGA/☆ by Parminbanoo
Parminbanoo
  • WpView
    Reads 389,797
  • WpVote
    Votes 44,437
  • WpPart
    Parts 78
خلاصه داستان: پسری به اسم جیمین که بعدورشکستگی ومریضی سخت پدرش مجبورشدازبوسان به سئول بیادوبه سختی کارکنه تابرای خانوادش پول بفرسته.جیمینی که حالا18سالش شده و مطمئنه که قراره یه گرگ الفابشه چون ازپدرومادرالفابه دنیااومده چی میشه که درست یه مدت قبل ازتولد18سالگیش یه الفای خشن و ثروتمندترین وپرنفوذترین والبته عوضی ترین مردکره روتاسرحدجنون عصبانی کنه؟؟!! چی میشه وقتی بفهمه قرارنیست یه الفای قوی بشه و حساب اون عوضیوبرسه؟؟!! شایدم این امگابودنش به دردش بخوره و بتونه ازنظرجنسی حسابشوبرسه...!! 💦🔞😜 قسمتی ازفیک: همونطوری که دستموروچاک باسن خیس ازابم میکشیدم سعی میکردم فورمون بیشتری ازادکنم....وخبــــــــــــ همه ی ایناجلوی چشمای بشدت وحشی اون الفای تشنه به بدنم بود، نفسای تندش حتی ازاین فاصله ام حس میشدو... البته که حق دست زدن نداشت... اون بایدتنبیه میشد... دستموکه روباسن خیسم میکشیدم به سمت سوراخ پرازابم بردموانگشت اشارموکمی داخل کردم... انگشتای من خیلی کوچیک و ظریف بودن فقط نصف یه بندانگشتم داخلم شدومن تااین حددردکشیدم.....!!!! بااین حساب اگ دست این وحشی بااون عضوهیولاییو غول پیکرش بهم برسه... وضعیت:درحال آپ. ‼️در حال ادیت‼️ امگاورس، رمنس، امپرگ، کمی انگست کاپل: کوکمین، تهگی، نامجین
I'm Fine by Serendipity_a99
Serendipity_a99
  • WpView
    Reads 6,816
  • WpVote
    Votes 790
  • WpPart
    Parts 24
🌻 من خوبم 🌻 ✪نویسنده : سرندیپیتی ✪کاپل : کوکمین ✪ژانر : درام، عاشقانه، قسمتی از زندگی، اسمات ✪آپ : یک بار در هفته ✪خلاصه : سرنوشت؟ نه این انتخاب خود آدم‌هاست که اون‌ها رو توی مسیری که باید باشن، می‌کشونه و این انتخاب جئون جونگکوک، دانشجوی سال آخر رشته‌ی‌ معماری بود که اولین فرصت برای دیده شدنش رو قبول و در معروف‌ترین شرکت مهندسی کشور، مشغول به کار شد؛ و شاید این نقطه‌ی اغازی برای زندگی عاشقانه‌اش بود، جایی که پیشنهاد عجیب‌تری رو قبول کرد، پرستاری از یه بچه... پرستاری از تنها پسر رئیس پارک جیمین و شروع زندگی مشترکش با خانواده‌ی پارک.
Dead King  by Serendipity_a99
Serendipity_a99
  • WpView
    Reads 24,796
  • WpVote
    Votes 3,837
  • WpPart
    Parts 40
👑 پادشاه مرده 👑 ✯نویسنده : سرندیپیتی ✯ژانر: رازآلود، امگاورس، سلطنتی، اسمات، عاشقانه، درام ✯کاپل: کوکمین ✯اپ: یک بار در هفته خلاصه‌ی داستان: جنگیدن در راهی مشترک اما برای اهدافی متفاوت... تعریف درستی از دلیل هم‌مسیر شدن جئون جونگکوک، پادشاه جوان جمهوری کره، کشوری که سال‌ها قبل حکومت خاندان سلطنتی رو مشروطه اعلام کرده و رهبر امگاهای از شهر گریخته، یعنی پارک جیمین. تقلا و تلاش جیمین جز برای رسیدن به آزادی و برابری سه گونه‌ی الفا و بتا و امگا نیست و جونگکوک، برای رسیدن به گمشده‌اش دست به هر کاری می‌زند؛ حتی تظاهر به کسی که حقیقتا نیست.
Acting🎭 by jisalixx
jisalixx
  • WpView
    Reads 193,187
  • WpVote
    Votes 23,413
  • WpPart
    Parts 37
✳️نام فیک : Acting ✳️ژانر : ازدواج اجباری _ انگست_ رومنس _امپرگ ✳️روز های آپ : دوشنبه _پنجشنبه ✳️کاپل ها : کوکمین _ کوکوی ✳️وضعیت فیک : پایان یافته ✳️نویسنده : jikukaGCbook ✳️مترجم : jisa ✳️پارک جیمین پسری بود که مجبور شد برای خوشحالی پدر و مادرش و به دست آوردن مقام و پول با جئون جانگ کوکی ازدواج کنه که کس دیگه ای رو دوست داشت... جانگ کوکی که سرد و مغرور بود و اهمیتی به وجود جیمین نمی‌داد... جیمین فکر می‌کرد میتونه با جانگ کوک کنار بیاد ولی یه اتفاق باعث شد که همه چیز بین اون دوتا عوض بشه... ❌این فیک با اجازه نویسنده اصلی به فارسی بازگردانی شده... 🎭
𝑴𝑶𝑼𝑳𝑰𝑵 𝑹𝑶𝑼𝑮𝑬 [𝑲𝑶𝑶𝑲𝑴𝑰𝑵] by panikamm
panikamm
  • WpView
    Reads 180,950
  • WpVote
    Votes 33,950
  • WpPart
    Parts 166
"مولن روژ" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی،رمنس،انگست،اکشن،اسمات" کاپل: "کوکمین/جیکوک،سپ،ناممین،نامجین، چانبک" ~•~•~•~•~•~•~•~• با آرامش شمع مشکی رنگ رو روی سکو گذاشت: _از کدوم خدا حرف میزنی پدر؟ وجود خدا توی زندگی من حتی یک لحظه ام حس نمیشه! کشیش به آرومی لب باز کرد: _خدا برای هر کسی به اندازه ای وجود داره که اون شخص بهش ایمان داره، این یه رابطه دوطرفه است! جیمین پوزخند بی صدایی زد، گردنبند صلیبش رو لمس کرد و با کنایه گفت: _پس خدا پارتنر خوبی نیست! بعد از مدتی سکوت حرکت تثلیث رو انجام داد: _به نام پدر، پسر و روح القدس کف دست هاشو جلوی سینه اش بهم چسبوند و نرم زمزمه کرد: _به مردانی که امشب جونشون رو از دست دادن آرامش ببخش... مکثی کرد و با پوزخند ادامه داد: _پارتنر مغرور من! ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~ وضعیت: پایان یافته
+19 more
(Damn chocolate)شکلات لعنتی by mingoki82
mingoki82
  • WpView
    Reads 59,315
  • WpVote
    Votes 8,760
  • WpPart
    Parts 53
ی فیک ریل لایف کوکمینه و همینطور اولین کارم امیدوارم خوشتون بیاد (درحال ویرایش)
Mafia's babyboy(Completed) by vanilla-z
vanilla-z
  • WpView
    Reads 466,647
  • WpVote
    Votes 45,595
  • WpPart
    Parts 63
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ولی تنها راه بود. تنها راهی که جیمین رو به خواسته اش می رسوند تا جیمین بتونه تمام خاطرات لعنتیش رو به سرانجام برسونه. -------------------- جانگ کوک: از پسرای بد خوشم نمیاد. پسرای بد باید تنبیه بشن دقیقا مثل تو که باید تنبیه بشی . بهت هشدار داده بودم پسر خوب و مطیعی باشی. با دست ازادش گونم رو نوازش کرد. +دوست ندارم پسر خوشگلی مثل تورو تنبیه کنم ولی متاسفانه از پسرای بد خوشم نمیاد حتی خوشگلش. ----------------' #1kookmin #1 jikook #1gayfiction #1 mafia #1 fiction #1 iran #2 iran #3fiction