با حس دستای کسی که صورتشو نوازش میکردن اروم چشماشو باز کرد. اطراف شو از نظر گذروند و چشمش به غریبه ای که کنارش نشسته بود -تو کی هستی...! سعی کرد از رو تخت بلند بشه ولی پاهاشو دستاش محکم به تخت بسته شده بودن! با عجز نالید: -توروخدا باهام کاری نداشته باش +واقعا جیمین؟؟ تو فکر میکنی من بهت صدمه میزنم؟ غریبه دستاش رو بسمت گونش برد و نوازش وار روش کشید -به من دست نزن! +نمیدونی چقد منتظر بودم که اینجوری دوباره لمست کنم. روزهای آپ: سه شنبه ها Main couple : kookmin Sub couple : Yoonmin Genre : Angst - psycho - stalker Au Tr : Happiness

کاپل: ییژان ییبو تاپ همه چیز از یه دیدار ساده شروع شد، گذشته دردناک و صدمات پی در پی ... اون پسر سرد بالاخره تونست به جز برادرش قلبش رو برای کسی باز کنه ولی با یه هیولا رو در رو شد..:)) "میکشمت..."

#Be_Mine ❤️ #مال_من_باش وانشات_یا شایدم مینی فیک کلا هشتا پارته... ژانرش:عاشقانه_کمدی_انگست_روزمره_اسمات ییبو تاپ 💚 خلاصه :یونینگ دوست پسر سابق جان به دلایلی نامعلوم بعد از دوسال از او جدا میشود! جان در ابتدا از این جدایی ازرده و دلشکسته میشود تا زمانی که با دوست برادر کوچکش وانگ ییبو آشنا میشود... بقیشو برید بخونید ایش...

خلاصه : داستان در سرزمین تانگ لان جایی که مردم در آسایش و آرامش زندگی میکنند اتفاق میفته... یه روز گرم تابستونی پسری از دنیای مدرن وارد سرزمین تانگ لان میشه...و زمانی به خودش میاد که در شرف ازدواج با شاهزاده ی تانگ لانه... برشی از فیک: " من نمی‌خوام قلبتو بدزدم خیالت راحت...اما میتونیم دوست باشیم اینطور نیست؟! " "از امروز باهم دوستیم... من یه چیزهای هست که نمیتونم بگم..و مسلما تو هم رازی داری که نمیتونی ب زبون بیاری... پس تا زمانی که کاملا بهم اعتماد نکردیم نه من درمورد رازهات کنجکاوی میکنم و نه تو... باشه" ژانر: عاشقانه _ تاریخی _ کمی انگست _ کمی رمزآلود _اندکی اسمات کاپل: شیائو جان _ لان وانگجی تاپ: لان وانگجی شروع آپ : 12 مهر 1401 ✨ تولدت بانی عزیزم ❤️

خلاصه : وقتی نگاهشان باهم تلاقی کرد، جان لبخندی زد و گفت:بالاخره میفهمم کی هستی و مجبورت میکنم با میل خودت پا توی تختم بزاری وانگ ییبو، و ییبو با قفل نگاهشان در هم با خود گفت:تو سمی جان، و من اجازه نمیدم مسمومم کنی! کاپل: ییژان جان تاپ ✨ ژانر:رومنس،اسمات،خب بقیش بستگی به روند داستان داره 🙊💛 پایان.

-خدای من این یک فن فیک لعنتی نیست این زندگی واقعی منه! به دنیای ذهن شیاعو ژان خوش آمدید جایی که اون ماجراهای زندگیشو به متفاوت ترین شکل ممکن بیان میکنه ! یه فن فیک فوق طنز از کاپل ییژان ^^ امیدوارم خوشتون بیاد.

{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥} +ببین ژان یه طرفدار رفته از تو یه فیکی نوشته و ... -خب این کجاش برای من بده؟ -نوشتن فیک ایرادی نداره. مشکل ژانرشه! تو توی اون فیک زیادی داغونی و یه جورایی ژانر اصلی فیک هم ارباب برده ایه خیلیا بابت شخصیتت تو فیک ازت شکایت کردن و خودت بهتر میدونی از این قضیه راحت نمیگذرن، مخصوصا اینکه پارتنرت تو فیک یه پسره نه دختر! که از قضا میشناسیش +چیییی؟؟ پسر!!! میشناسمش؟ -اره ، وانگ ییبو ... ❃𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘠𝘪𝘻𝘩𝘢𝘯❃ ❃Genre: Romance,Slice of life,Drama❃ 🦋 1 in #yizhan 🦋 🦋 1 in #wangyibo🦋 🦋 1 in #theuntamed 🦋 🦋 2 in #ژان 🦋 🦋 2 in #xiaozhan 🦋 🦋 3 in #modaozushi 🦋

"پایان یافته" _UNTAMAD_ ماجرا از جایی شروع شد که شیائو ژان، روانشناس مشهور و موفق، قبول کرد تا مسئولیت روان درمانی وانگ ییبو رو به عهده بگیره. پسری که به هیچ چیز جز شب های طولانی و خیس با ژان فکر نمی‌کرد... 🎴ژانر: انگست/ روانشناسی/ اسمات ♨️ Writer: KN ♨️ Telegram Channel: @ukiyostory

Brielle Newman A 21-year-old girl who was struggling to make life comfortable for herself and her niece, Delilah. Her sister left the baby the minute she could get up and leave the hospital. Brielle hasn't seen her since. She also hasn't seen her parents who walked out on her at 17 or her brother who went to the army and hasn't contacted her for 9 months in counting. Being all by herself she's desperately trying to give Delilah a life she never got to experience. Killian Russell A 24-year-old ruthless CEO who doesn't tolerate negligence or stupidity. He wouldn't blink an eye before firing someone who worked for him for years. Make one mistake and you're done. His parents were extremely proud of his success. He never had a stable relationship. He was once a hit it and quit it guy but now he just lays low as most women throw themselves at him just for his money. Being the richest man in the northeast and second richest in the country he has no time for love. When he finds little Delilah ordering a coffee, he follows her out. She takes him to Brielle, who instantly made something click in Killian, changing their lives forever. Disclaimer: This book is more so about fluff, comedy, and drama (I wrote it as a literal teenager). If you are looking for a bit more ✨spice✨, check out the other books within the Discretion Series. WARNING: THIS BOOK CONTAINS MATURE CONTENT AND EXPLICIT LANGUAGE. READ AT YOUR OWN RISK. IF YOU ARE NOT A FAN OF CONTROLLING MEN AND A SEMI-SUBMISSIVE FEMALE LEAD, THIS BOOK IS NOT FOR YOU! I REPEAT, PLEASE DO NOT ENTER THIS BOOK WITH THE INTENTION OF ALREADY NOT LIKING IT AND LEAVING HATE COMMENTS. #2 in Romance - 04/17/18

"Be careful around him y/n he's not who you think he is" "Y/N!! I TOLD YOU NOT TO SEE HIM ANYMORE! WHY CAN'T YOU GET THAT THROUGH YOUR THICK SKULL?!" "Hongjoong I'm scared. Please help me" _________________________________________>>>>>>>>>>>>>>>>°°°<<<<<<<<<<<<<<<<< This is about a normal everyday girl that only had one friend who grew up with her. Till one day she bumped into someone who makes her feel happy and they become important to each other. That person happens to be Hongjoong, the CEO of KQ Treasure but also the Boss of a Mafia group called ateez. When she told her friend that she actually made a new friend she thought he'd be happy but he wasn't. He was jealous and tried to get them to stop seeing each other but it doesn't work. What happens between y/n and Hongjoong? Will Y/n be locked away with her Pyscho friend for ever? Not allowed to interact with anyone? Will y/n find out about Hongjoong and if so, what will her reaction be? _________________________________________ There's a better description inside and this is my first book so it probably won't be that good but I tried. Also the book is based from February onwards, so it hasn't been Yunho's or Seonghwa's bday yet. Started - 7th April 2020 Finished - Will contain strong language and violence and some mature scenes but not explicit ones. Also there will be some mention of other groups.