JKtaehkooker's Reading List
23 stories
تُو تنها متعلّق به منی! | Completed S² by Manelios
Manelios
  • WpView
    Reads 117,141
  • WpVote
    Votes 13,146
  • WpPart
    Parts 45
خلاصه‌ی قصه این است: ²⁰²⁴ « - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اون‌موقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همه‌شون به من تعلق داره... همه بهم می‌گفتن بهت اعتماد نکنم... می‌گفتن شدم عروسک اختصاصیت... ولی باورم نشد... می‌خواستم داد بزنم و بگم شما هیچی نمی‌فهمید... من براش متفاوتم... من تو قصه‌ی اون، ستاره‌ی آسمونم... شب اون صبحی که منو به هر دلیل لعنت‌شده‌ای ول کردی رفتی اونور دنیا، من با این فکرها خوابیده بودم عوضی!» *** | آبی به‌سان نیمه‌شبی پر ستاره | You are just mine | S2 Geɴre: Roмαɴce & Drαмα & Aɴɢѕт & +18 Coυple: KooĸV, YooɴMιɴ Completed.
Black Hole🕳️ by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 240,251
  • WpVote
    Votes 25,507
  • WpPart
    Parts 62
بلک هول 🪐 سرگذشت مرگ بی صدای یک ستاره، تبدیل شدن به سیاهچاله ست. برای سرپرست موفق ترین نشریه ستاره شناسی که سال ها پشت نقاب استیگما زندگی کرد، یک لمس کوتاه از نگاه بی ستاره‌ی سردبیر جدید و جوانش که با اسم جئون جانگکوک وارد زندگیش شد کافی بود تا برای نشون دادن کیم تهیونگِ وجودش به کل دنیا تلاش کنه! قسمتی از متن: "امیدوار بودم جایی ببینمت که تعریفی از زمان و مکان نباشه.. به هیچ تعریفی محدود نباشیم.. به هیچ دنیایی تعلق نداشته باشیم.. دوست داشتم جایی دستاتو بگیرم که سرد نباشه.. جایی که گرمای دستت تا آخر عمر بین دستام بمونه.. وقتی گفتی چشمام سیاهچاله دارن، خندیدم و هیجان زده شدم.. من دلم میخواست تورو توی سیاهچاله داشته باشم.. که نترسم از زود بودن یا دیر شدن.. که نترسم از آدمای اطراف.." °کاپل: کوکوی °ژانر: روزمره، انگست، رمنس، اسمات °وضعیت: به اتمام رسیده ⛔ بوک بلک هول متاسفانه به دلیل پاک شدن اکانت کوکی فمیلی از دسترس خارج شده بود و الان مجدد در این بوک آپ شده.
𝐀𝐦𝐞𝐭𝐡𝐲𝐬𝐭ᴷᵒᵒᵏᵛ by OfManySouls
OfManySouls
  • WpView
    Reads 202,360
  • WpVote
    Votes 14,248
  • WpPart
    Parts 45
بذارین اینجوری بگم بهتون... می‌خوام با کسی آشنا شم که وقتی باهاش نبودم، نفسم بگیره و دلم طاقت نیاره. یکی که روحمو بشکافه... که هر اتم از بدنش برام عزیز باشه. کسی که وقتی بهش رسیدم و طعمِ بودن باهاشو چشیدم، تازه متوجه شم که چقدر تا اون لحظه تشنه بودم... کسی که با دیدنش قلبم یک‌ در میون بزنه... حتی بعضاً نزنه! کسی که بودن باهاش اونقدر هیجان‌انگیز باشه که وقتی برگشتم و به گذشته‌م نگاه انداختم، هیچ پشیمونی‌ای نداشته باشم و به خودم بابت اون زندگی آفرین بگم... اینجوریه که می‌چسبه بهم پدر! کاپل‌ها: کوکوی، نامجین، سوپمین ژانر: امگاورس، رمنس، اسمات
7 RING - 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by Alaric_Fiction
Alaric_Fiction
  • WpView
    Reads 547,030
  • WpVote
    Votes 58,058
  • WpPart
    Parts 33
🌿پایان یافته🌿 تهیونگ امگای یتیمی که بعد از رهاشدن توسط خانواده عموش، وقتی تنها و نیمه هوشیار از ترس راهزنا پنهان شده بود با جونگکوک،فرمانده و شاهزاده کشورش آشنا میشه... _ظاهرأ اینجا یه الماس سفید داریم •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• قسمتی از فیک : _باید خودتو ببینی تهیونگ...خیلی خوشگلی...خیلی زیاد... کاش میتونستم چشمامو بهت قرض بدم تا ببینی چقدر قشنگی... زیر گوشش با صدای بمش زمزمه میکرد و تهیونگ سرخ تر و بی حال تو بغلش جمع میشد تا حالا کسی اینطوری ازش تعریف نکرده بود... •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• ≈ Fic ↬ 7 RING ≈ Couple ↬ KOOKV ≈ Genre ↬ Romance , Fantasy , Smut , Omegavers , Happy End ≈ Age Category ↬ NC +18 ≈ Writer ↬ Alaric
Blond | KOOKV by smokinhosup
smokinhosup
  • WpView
    Reads 424,289
  • WpVote
    Votes 33,239
  • WpPart
    Parts 24
کیم تهیونگ امگایی با رایحه‌ی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمی‌تونست با ازدواجش کنار بیاد. با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! اما خب، قرار نبود برادر بزرگ‌‌تر داماد یک آلفای جذاب که قلب اون امگای لوس رو به لرزه درمی‌آورد باشه. ژانر: امگاورس، روزمره، رمنس، اسمات
تُو تنها متعلّق به منی‌! | Completed S¹ by Manelios
Manelios
  • WpView
    Reads 93,813
  • WpVote
    Votes 12,453
  • WpPart
    Parts 23
خلاصه‌ی قصه این است: ²⁰¹⁸ «_ اونقدر قوی‌ای... که حتی منو هم زمین انداختی... اونم بدون اینکه کار خاصی کنی... فقط با ساده ترین سلاحی که داری انجامش دادی... چشمات! ~~~ _ ازت بدم نمیاد، تا حالا هم انقدر به گرایشم فکر نکردم که بخوام به این نتیجه برسم که فقط از دخترا خوشم میاد... فقط... زندگی کوفتیم همیشه بهم ثابت کرده نباید چیزیو بخوام... چون بدتر، از دستش میدم و تو... خیلی خواستنی‌ای... از دست دادنت سخت به نظر میاد‌. » *** | زرد به‌سان روشناییِ روز | Nαмe: Yoυ Are Jυѕт Mιɴe! {S1}⭐ Geɴre: Roмαɴce & Sᴄʜᴏᴏʟ Lɪғᴇ & Drαмα Coυple: KooĸV, YooɴMιɴ Completed.
𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 1,204,675
  • WpVote
    Votes 135,829
  • WpPart
    Parts 50
[Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کنی خونت برام حلاله... جایی ازت که یکی به جز من دست بزنه رو خورد می کنم!" 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒𝑠: 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝑌𝑜𝑜𝑛𝑚𝑖𝑛, 𝑛𝑎𝑚𝑗𝑜𝑜𝑛𝑥𝑔𝑖𝑟𝑙 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡🔞, 𝐶𝑟𝑖𝑚𝑒 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
𝗗𝗢𝗥 ᴷᵛ ᵛʳ by vk_dusk
vk_dusk
  • WpView
    Reads 4,138
  • WpVote
    Votes 604
  • WpPart
    Parts 37
• خـلاصـه: رِدویل، آشپز ماهری که به‌خاطر دعواهای مکرر توی یکی از مجلل‌ترین رستوران‌های سئول، از کار اخراج می‌شه. چه اتفاقی میفته اگه چند ساعت بعد از دعوا برای دریافت حقوقش، پلیس جنازه‌ی صاحب رستوران رو داخل اتاقش پیدا کنه؟! • بـرشی از داسـتان: - دیگه نمی‌خوام هیچ حقیقتی رو از زبونت بشنوم؛ بهم دروغ بگو. + دوستت دارم. ▸ 𝐍𝐚𝐦𝐞: DOR ▸ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: KookV ▸ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Mystery, Smut, Crime, Romance ▸ 𝐔𝐩: Everyday ▸ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Silvana
Hypoxia by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 34,665
  • WpVote
    Votes 5,881
  • WpPart
    Parts 29
🌊هیپوکسی : کمبود اکسیژن در بافت های بدن بر اثر خفگی. وضعیت: اتمام یافته کاپل: کوکوی ژانر: روزمره، رمنس، اسمات #HYPOXIA