taejin
29 historias
MY EVERYTHING por TJKTEAM
MY EVERYTHING
TJKTEAM
  • LECTURAS 3,908
  • Votos 720
  • Partes 12
به زانو در آمدن فقط از آن خداوند نبود؟ پس چه شد که کیم تهیونگ برای یک فرشته به زانو در آمد؟ فرشته ی زندگیش، عشقش، اکسیژنش، همه چیزش... فرشته ای که تاج پادشاهی آن سرزمین یخی را بر سر گذاشت و با حکمرانی بر آن سرزمین ، زندگی و گرما را همچون گرده ای در سراسرش گستراند... اما کسی از پایان آن حکمرانی خبر نداشت.... یعنی ممکن بود برای اولین بار معجزه ای رخ دهد و ایندفعه سرزمین بمیرد اما پادشاه نه؟؟؟؟ ⌯ 𝗡𝗮𝗺𝗲: MY EVERYTHING ⌯ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: ROMANCE,SMUT 🔞, ANGST,DRAMA,MAFIA ⌯ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: TAEJIN ⌯ 𝗨𝗽𝗗𝗮𝘆: MONDAYS
Aurora | taejin,kookjin por kimAreom
Aurora | taejin,kookjin
kimAreom
  • LECTURAS 9,887
  • Votos 1,615
  • Partes 15
و از این توقف راهِ دیگری باید ساخت از این سقوط رقصی باشکوه از این هراس، نردبانی از این رویا، پلی و از این جستجو، دیداری ... داستانی با محوریت جین تهجین/کوکجین آغاز: ۱۶ شهریور ۱۴۰۰
Erinous por TJKTEAM
Erinous
TJKTEAM
  • LECTURAS 2,122
  • Votos 470
  • Partes 12
تنها یک تارمو تفاوت میان عشق و نفرته! عشقی پاک که در همان بهبه جنگ قدرت بین قدرتمندان، خودش را در قلبی بی خبر از بازی هایی خطرناک، جا داده است. حال این عشق میتواند با قدرتش معادلات سیاه را برهم بزند، یا چیرگی سیاهی برای ازبین بردن آن حس پاک و آتشین بیشتر است.... تهیونگی که از او به عنوان؛ شیطان بزرگ یاد میشود. و سوکجینی که در میان اتش خشم و نفرت تهیونگ گیر افتاده است. ایا برای یک ارینئوس ممکن است در چشمان پسرک غرق شود؟؟و همه چیز را از یاد ببرد؟؟ ⌯ 𝗡𝗮𝗺𝗲: #Erinous ⌯ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:Angst,Romance ⌯ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: TEAJIN ⌯ 𝗨𝗽𝗗𝗮𝘆: پنجشنبه و سه شنبه ها
𝐓𝐡𝐞 𝐥𝐚𝐬𝐭 𝐎𝐫𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 | 𝐓𝐚𝐞𝐣𝐢𝐧 por IHOM_Z
𝐓𝐡𝐞 𝐥𝐚𝐬𝐭 𝐎𝐫𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 | 𝐓𝐚𝐞𝐣𝐢𝐧
IHOM_Z
  • LECTURAS 8,319
  • Votos 2,261
  • Partes 30
[ 𝐨𝐧 𝐠𝐨𝐢𝐧𝐠 ] انگار شعله‌های جهنم خاموش شده بود؛ سوز سرما به صورتش سیلی میزد و تنش رو میلرزوند. هر چه جلوتر میرفت به درستی مسیرش بیشتر شک میکرد. هیچ اثری از تابلوی راهنما نبود. تنها چیزی که قدم‌هاش رو متوقف نمیکرد، رد لاستیک‌هایی بود که هنوز ادامه داشت. بعد از مدتی راه رفتن مقابل دری فلزی با خزه‌ها و پیچک‌های سرخی که به ذهنش هم نمیرسید با خون رشد کردند، رسید. چشم‌های تهیونگ با دیدن عمارت روبه‌روش گرد شد. نمای عمارت شبیه تکه ابر سیاهی بود که خودش رو توی آسمون لاجوردی جا کرده. همه چیز عجیب بنظر میومد و این تردیدش رو بیشتر میکرد. گزینه‌های زیادی برای انتخاب نداشت. در رو کمی هل داد. دری که بنظر میومد از قبل باز بوده به راحتی باز شد. تهیونگ فکر میکرد انتظار هر چیزی رو داره، حتی خفاش‌ها اما منظورش از هر چیزی یه عمارت مجلل با ارباب خوناشامی که زندگیش رو تغییر میده نبود. «فکر میکنم باید بادم زمینی صدات بزنم.» «چرا؟!» «چون بهش حساسیت دارم.» ᭧ 𝐓𝐚𝐞𝐣𝐢𝐧 | 𝐉𝐢𝐧𝐭𝐚𝐞 | 𝐉𝐢𝐧𝐦𝐢𝐧 ᭧ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐕𝐚𝐦𝐩𝐢𝐫𝐞 | 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 | 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 | 𝐒𝐦𝐮𝐭 ᭧ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐈𝐇𝐎𝐌_𝐙 ᭧ 𝐁𝐨𝐫𝐧:【2021/9/18】
One_sided | یک طرفه por agape_9295
One_sided | یک طرفه
agape_9295
  • LECTURAS 6,133
  • Votos 1,061
  • Partes 17
📌𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐢𝐧𝐠...📌 Summary | خلاصه کیم سوکجین پسر هجده ساله‌ایه که تموم عمرش عاشق برادر ناتنی‌اش بوده. با این حال سوبین نمی‌خواستش، دوستش نداشت و بعد از سواستفاده ازش ترکش کرد. سوکجین برای فرار از احساساتی که خوره روح و ذهنش بود به شهر دیگه‌ای میره، اما حضور مرد چشم مشکی ، مرموز و خشنی نفسش رو بند میاره و تنش رو به رعشه می‌اندازه. حالا دیگه سوکجین عشق قدیمی و‌ ضربه‌ای که خورده بود رو به دست فراموشی میذاره و مجذوب مردی میشه که استاد دانشگاهشه، یازده سال باهاش اختلاف سنی داره و عاشق همسرشه. سوکجین این‌دفعه تسلیم عشق یک‌طرفه‌اش نمیشه. حتی حرف‌های توهین‌آمیز و تحقیرهای استادش هم تاثیری روش نداره و تصمیم میگیره مثل یه شیطون زیر پوست کیم تهیونگ نفوذ کنه ... •𝗡𝗮𝗺𝗲 : 𝑶𝑵𝑬_𝑺𝑰𝑫𝑬𝑫 •𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : 𝑻𝑨𝑬𝑱𝑰𝑵 •𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : 𝑹𝑶𝑴𝑨𝑵𝑪𝑬 , 𝑨𝑵𝑮𝑺𝑻 , 𝑺𝑴𝑼𝑻🔞 •𝗨𝗽𝗗𝗮𝘆 : 𝑼𝑵𝑲𝑵𝑶𝑾𝑵 !
𝒎𝒊𝒅𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕  por Esmeray_tj
𝒎𝒊𝒅𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕
Esmeray_tj
  • LECTURAS 1,176
  • Votos 179
  • Partes 3
𝒎𝒊𝒅𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕 | نیمه شب همه چیز با مرگ پدر و برادرم تغییر کرد، حالا من مونده بودم با دشمنانی که با ظاهری دوستانه قصد شکست دادنم را داشتن... فکر میکردم بین تمام آدم های اطرافم، حداقل تو یکی واقعیِ اما تو هم به من ثابت کردی که هم چیز در این دنیا، جز دروغ نیست، تمام اون حرف ها و احساساتی که باهم لمس کردیم همش دروغ بود مثل دوست داشتنت. حالا من تنها ایستادم بین نزدیک ترین افراد زندگیم که در آخر روزی مرا خواهند کشت! writer: Lana Genre: Drama, Action، Mystery Couple: Taejin " این داستان متعلق به تخیل نویسنده است و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی و واقعی آرتیست ها ندارد "
The Lost - por BlindMooon
The Lost -
BlindMooon
  • LECTURAS 575
  • Votos 114
  • Partes 4
18 again por Arghavan7982
18 again
Arghavan7982
  • LECTURAS 4,345
  • Votos 821
  • Partes 19
کیم سوکجین یه مرد 48 ساله ی تنهاست... مردی که از دهه‌ی سوم زندگیش ریاست مافیای 'شیطان' رو به عهده گرفته و حالا به عنوان یه قاتل بی رحم ، توی کشورش معروف شده..... ولی حالا چی میشه اگه این مرد 48 ساله طے یکسری اتفاقات یکدفعه توی زمان سفر کنه و به 30 سال قبل برگرده؟؟ دقیقا به همون زمانے که جسم و روح آسیب پذیرش دائما هدف ضربه های بی رحمانه ی قلدر معروف مدرسه اشون قرار می‌گرفت؟ منتهی اینبار دیگه به هیچ وجه قرار نیست کیم سوکجین با ورژن ضعیفش مقابل اون قلدرِ سی سال پیش، یعنی جناب آقای ' کیم تهیونگ ' عوضی ظاهر بشه... حالا دیگه رئیس قدرتمند مافیای شیطان اینجاست....پسری که هیچ ایده ای درمورد ترس نداره!!!! ●𝐌𝐚𝐢𝐧𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: Taejin ●𝐒𝐢𝐝𝐞𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: jinkook ,Nammin,Yoonseok ●𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Fantasy , mystery , criminal ●𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞: Wednesday
Hatred  por Arghavan7982
Hatred
Arghavan7982
  • LECTURAS 39,150
  • Votos 6,394
  • Partes 72
+سوکجینا..... زودتر آرزو کن الان کیکت آب میشه... -خیلی خب..... هولم نکنید.... سوکجین بایه لبخند دندونی تودل برو آرزویی کردو به قصد فوت کردن شمعا سرشو جلو برد درست همون لحظه ای که شمعا خاموش شدنو دود حاصل از اونا داخل فضای کافه پخش شد تازه فهمید که یه پسربچه چند قدم اونطرف تر ایستاده و عین یه مجسمه داره تماشاش میکنه پسری که همزمان با وقتی که خودش داشت آرزو می‌کرد توی این کار شریکش شده بودو باتموم وجودش میخواست که سوکجین دیگه هیچوقت لبخند نزنه!!! روزی که سوکجین ده ساله باخوشحالی توی اون کافه ی کوچولو همراه باخانواده اش شمعای کیک تولدشو فوت می‌کرد مطمئنن حتی یه لحظه ام احتمالشو نمی‌داد همون پسری که بی دلیل بهش زل زده بود 15سال بعد اونو به عنوان یه برده صاحب میشه و اسیر عمارت خودش میکنه.... حالا بعد از اون همه سال.... بالاخره نوبت به برآورده شدن آرزوی تهیونگ رسیده بود!! ژانر: انتقامی معمایی راز آلود کاپل اصلی : تهجین کاپل های فرعی : 1) کوکمین 2) سپ 3)؟؟؟؟
Blueberry scent por littleoneeeee
Blueberry scent
littleoneeeee
  • LECTURAS 10,275
  • Votos 1,766
  • Partes 38
Couple: Taejin,Namjin Genre:romance،omegaverse,mpreg °•○●•°°•○●•°°•○●•° +جناب قاضی الفای من ناتوانی جنسی داره و من به همین علت نمی تونم بچه خودم رو داشته باشم -ما میتونیم یه بچه از پرورشگاه داشته باشیم امگاااا! ^جناب کیم سعی نکنید با لحن الفاییتون امگا رو تحت تاثیر قرار بدین که نتونه از خودش دفاع کنه +من بچه ی خودم رو میخوام بچه ای که از پوست و گوشت و خونمه نه اینکه بچه یکی دیگه رو بزرگ کنم در حالی که توانایی بارور شدن رو دارم ^باتوجه به اظهارات امگا و همچنین نتیجه ازمایشات، قانون حق رو به امگا میده و ایشون می تونن از شما جدا بشن