Bts7
13 stories
Haven [Kookv, Yoonmin] by thatnaomi
thatnaomi
  • WpView
    Reads 25,221
  • WpVote
    Votes 2,832
  • WpPart
    Parts 25
زندگی عاشقان مقیم بلندی‌های کالیفرنیا خلاصه: قصه مردی بد و مردی خوب؛ دوستی به عشق تبدیل میشه. کنارش قصه مردی خیلی بزرگ‌سال‌تر و مردی جوون؛ عشقی که به دلبستگی می‌انجامه. «چرا؟ چون من زن نبودم؟» جونگ‌کوک به خودش اومد و دید وسط داد و بیداد تهیونگ، دلش برای چشم‌های پسر روبه‌روش ضعف رفته. «احمق تو همه‌جا هستی، جلوی چشمای بازم هستی، پشت پلکای بستم هستی، توی بطری آبجومی، لا‌به‌لای بانداژای بوکسمی، چشمات کنار بالشمه، حتی تو اون هودی سبزِ نعنایی که ازت بلند کردم، ها تهیونگ؟» مرد حلقه داشت. وقتی دستای بزرگش، که مثل دستای از گور برخاسته‌ای، رنگ‌پریده و کم‌خون بود، گودی شونه تا کتف جیمین رو نوازش کرد؛ روی انگشتش برق زد. «آخرین باری که همچین چیزی خوردم؛ مهمونی تولد هم‌دانشکده‌ای انگلیسیم بود، نزدیک بیست سال پیش... این آب گوجه‌فرنگیش یه کم زیاد نیست؟» #جدی_نگیرید وضعیت: کامل‌شده ✅ کاپل: کوکوی، یونمین ژانر: روزمره، عاشقانه، کمدی، اسمات🔞⛔ نویسنده: نائومی
𝐅𝐚𝐜𝐞𝐬 𝐁𝐞𝐡𝐢𝐧𝐝 𝐓𝐡𝐞 𝐌𝐚𝐬𝐤 🎭 by kiim_chii
kiim_chii
  • WpView
    Reads 355
  • WpVote
    Votes 9
  • WpPart
    Parts 2
خلاصه↫ "آدم های زندگیمون همه نقاب دارن، بعضی ها تعداد نقاب هاشون کمتر و بعضی ها بیشتره، مهم نیست تو چجوری و یا چه قدر بشناسیشون، اونا همیشه یه چیزی واسه‌ی سوپرایز کردنت دارن! کاش زودتر هویت واقعیت رو میشناختم، اینجوری شاید هیچوقت قلبم رو بخاطر تپیدن واست سرزنش نمیکردم، شاید هیچ وقت از خودم متنفر نمیشدم! مهمتر از همه، هیچ وقت توی دریچه ی افکارم قضاوتت نمیکردم!" کیم تهیونگ بخاطر شرایطی مجبور به ورود به یک صفحه‌ی بازی میشه، اونم چه بازی ای؟ شطرنج! بازی ای که مهره هاش از قبل چیده شده و اون نقشی جز یک سرباز مشکی نداره... اما این سرباز میتونه خودش رو به شاه سفید و برسونه و تبدیل به قدرتمند ترین مهره بازی بشه؟ چی میشه اگه این سرباز سیاه دلباخته اصلی ترین مهره سفید بشه؟ تو این بازی کدوم طرف قراره که آچمز بشه؟ چه کسی قراره حریف رو مات کنه؟ ɢᴇɴʀᴇ : Romance, Crime, Angest, smut ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : KookV , Namjin ᴡʀɪᴛᴇʀ : Sadaf #kookv #namjin #crime #smut
Angry Baby by Solior
Solior
  • WpView
    Reads 217,316
  • WpVote
    Votes 21,310
  • WpPart
    Parts 29
کوک پسر رییس یکی از کله گنده های کره است که توی آمریکا زندگی میکنه . چی میشه اگه بنا بر دلایلی بیان کره و کوک توی مدرسه مدرسه با یه کله گنده مثله خودش آشنا بشه ولی نه یک آشنایی معمولی ژانر : مدرسه ای - اسمات - کمدی - ددی کینک کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : نامجین - یونیمین - هیونلیکس پایان یافته
A Monster's Heart by kookjiner9297
kookjiner9297
  • WpView
    Reads 311,470
  • WpVote
    Votes 32,859
  • WpPart
    Parts 98
+"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟ من فقط فرشته ی عذابت بودم؛ چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><> قلب یک هیولا، حکایت یه پسره. پسری که خودشو یه هیولا میدونه. چی میشه وقتی یه روز یه نفر پا تو زندگیش میذاره و بهش یاد میده که؛ 'حتی هیولاها هم قلب دارن..؟' <><><><><><> کاپل اصلی: کوکجین کاپل های فرعی: نامجین، ویمین، سپ و ... تگ ها: رومنس، انگست، روانشناسی، ارباب برده ای، اسمات ⚠️⚠️⚠️این فیک دارای صحنه های دارک، خشن، اسمات، و بزرگسال هست! ⚠️⚠️⚠️این فیک بار احساسی سنگینی داره و توش به مسائل روانشناسی مثل خودکشی هم اشاره شده پس اگر حساس هستید، سراغش نرین! در آخر اینکه، امیدوارم از خوندن این فیک لذت ببرید!💜
weakness by Mayla_amour
Mayla_amour
  • WpView
    Reads 114,467
  • WpVote
    Votes 11,534
  • WpPart
    Parts 32
(complete) جئون جونگ کوک خطر ناک ترین زندانی فقط یه ضعف داشت اونم پارک جیمین بود ! kookmin namjin sope a little (vmin) &( teagi)
فرشته گیر افتاده ✨ by bahiiiii
bahiiiii
  • WpView
    Reads 17,705
  • WpVote
    Votes 2,152
  • WpPart
    Parts 9
جانگ کوک پسری که از ۵ سالگی خانواده خودش رو بخاطر جن گیری از دست داد و قسم خورد تا با جن گیر ها کار کنه تا انتقام خودش رو بگیره قسم خورد تا اون جن رو گیر بندازه و انتقام خانواده بی گناهش رو بگیره چی میشه اگر جانگ کوک مراسم رو اشتباه انجام بده و فرشته ای رو اشتباه به این دنیا بیاره ؟ #کوکمین. #بی دی اس ام #هپی اند #تخیلی وضعیت : پایان یافته
The End |tk| by vlikembutw
vlikembutw
  • WpView
    Reads 75,186
  • WpVote
    Votes 7,674
  • WpPart
    Parts 25
"تو نمیتونی با احساسات من بازی کنی جونگکوک، من ی اسباب بازی لنتی نیستم ک بازیتو کنی و بعد ولش کنی،فمیدی؟" " اوه فرشته، من هیچوقت نمیتونم ولت کنم" --------------- (ترجمه شده س) رتبه های این فف: # 1 IN VKOOK # 1 in taekook # 1 in fantasy - romance # 1 in bottomtae # 1 in taehyung
Life With Death by psychosakuno
psychosakuno
  • WpView
    Reads 14,341
  • WpVote
    Votes 1,228
  • WpPart
    Parts 17
کاش توهم مثل بقیه فکر میکردی من یه ادم افسرده و بدبختم و با نگاه سرشار از ترحمت از کنارم میگذشتی ولی تو موندی... موندی و بهم زندگی کردنو هدیه دادی ولی یه چیزیو یادت رفت بهم یاد بدی که چطوری زندگی کنم...
𝗛𝗨𝗡𝗧𝗘𝗥 | هـانتـ‌ر by jeonvear
jeonvear
  • WpView
    Reads 204,091
  • WpVote
    Votes 17,447
  • WpPart
    Parts 49
+ من از زجر دیدن دیگران لذت میبرم ! _ چه جالب ! چون منم از زجر دیدن خودم لذت میبرم ، فکر کنم بتونیم درد همدیگه رو تسکین بدیم... شاید اینجوری حس عذاب وجدانم کمتر بشه ‌ زجر دیدن میتونه لذت بخش باشه وقتی اون گوشه ذهنت هنوز هم خودت رو سرزنش میکنی..البته..این گزینه برای انسان هایی با روان سالم صدق نمیکنه..! باید روانت درگیر باشه تا از این موضوع لذت ببری.. و حالا چه چیزی برای اونها بهتر از تسکین دهندگی درد هم بود!؟ - دوست داشتن تو یه بازیِ که آخرش باخته :) •••• ᴊᴇᴏɴ ᴊᴜɴɢᴋᴏᴏᴋ | ʜᴏᴀɴɢ ʟᴀʀᴀ •••• رومنس_BDSM_اسمات_ درام_رازآلود_HORROR ،به‌قلم‌نینا،
𝒍𝒐𝒗𝒆 𝒂𝒏𝒅 𝒑𝒂𝒊𝒏 by vkook_army2013
vkook_army2013
  • WpView
    Reads 26,554
  • WpVote
    Votes 1,546
  • WpPart
    Parts 19
[پایان یافته] پسری که به بردگی گرفته میشه ولی بعدها متوجه میشه عاشق اربابش شده.......