achilawd's Reading List
5 stories
HERIDO by palidus
palidus
  • WpView
    Reads 1,281
  • WpVote
    Votes 243
  • WpPart
    Parts 13
هِریدو یعنی زخم‌خورده🥀 🥀 داستان من خطوطی است که خودِ شخصیت‌ها نوشتنش 🥀 _ اینقدر تلخ بودن حالت رو خوب می‌کنه؟ _ اگه شما رو ناراحت می‌کنه و باعث می‌شه عقب بایستید،... بله. _ عقب می‌ایستم... دور می‌ایستم... مثل همه‌ی این مدت. _ همیشه دیر اومدی... مثل ابراز همدردیت بعد از سه ماه... دیگه دردی نیست که همدرد بخواد... خیلی وقت هم هست که دیگه منی نیست که تو رو بخواد. کاپل: تهکوک ژانر: انگست، رومنس، اروتیک نویسنده: پالیدوس
God is Dead? | Vkook Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 43,281
  • WpVote
    Votes 5,273
  • WpPart
    Parts 6
_ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقدر که روح شیطانی ای داشت، برای تهیونگ هنوز نقطه ضعف بود: _ پس هرزگی هات و ادامه دادی. با قدم های بلند و آروم به سمت در رفت و با صدای لطیف و ملیح همیشگیش گفت: _ خب نه راستش، با آدمای زیادی حال کردم، ولی زیر کسی نبودم، درواقع بهم ثابت شد که فقط حاضرم زیر تو باشم. جلوی در ایستاد، به سمتش برگشت و با نگاهی پر از شهوت چشمهاش رو سرتاپای تهیونگ چرخوند: _ اون بدن...الان باید خیلی هات تر شده باشه، من هنوز طعمت و فراموش نکردم... پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook writen by Sylvie🌱 genre :Dram, Smut, Musical, Fluff
The Inception Of Nikita | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 98,216
  • WpVote
    Votes 16,079
  • WpPart
    Parts 97
┊Summary: همه چیز از جایی شروع شد که اونها برای نجات نسل خودشون از آخرالزمانی که در مسیر وقوع بود، تصمیم به ترک سیاره‌شون گرفتن...و این آغاز و پایان همه چیز بود! ┊Teaser: _ انقدر دروغ نگو آلیا...خون بینیت کم میاد. با شرارت لبخندی زد و به دیوار های سرد اتاق خیره شد: _ من و به این اسم صدا نکن کاپیتان اگرنه به فرعون خوفو میگم به جای غرق کردنت توی رود نیل، گردنت و بزنه! دوباره دستهاش رو بالا آورد و تکه ای از موهای بلندی که باز هم باز شده بودن رو به دست گرفت: _ باشه شاهزاده نیکیتا، ولی چه فرقی داره توی رود نیل غرق بشم یا گردنمو بزنن؟ قراره توی تاریخ بنویسن کیم تهیونگ به خاطر سوگلی فرعون کشته شد... پیج نویسنده: @sylvie_fic The Inception Of Nikita 🪐💙 genre: Secret Couple: Vkook Sub Couple: Hopemin Writter: Sylvie 🌱 up: Saturday Telegram: @papacita_01
Darien | Vhope,Hopev Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 31,315
  • WpVote
    Votes 7,589
  • WpPart
    Parts 41
خلاصه آیو: سالها توی تنهایی خودم هر روز و روزم رو به قضاوت آدمهای مختلف گذروندم. پرونده های مختلفی رو بستم، انسان های زیادی رو محکوم کردم، اما بعد از سی و نه سال، مردی رو دیدم که انگار تمام نیازم رو توی چشمهای کشیده‌ش جا داده بود، مردی که مثل خودم درد داشت، تنها و سرگردون بود و اون هم انتظار من رو میکشید. من، جانگ هوسوک، قاضی سرگردونی بودم که راهش رو با دنبال کردن نجوای عاشقانه ویولن اون نوازده پیدا کرده بود... این مرد میتونست ناجی من و موهبت زندگیم باشه؟ "داریِن، اولین کار من با کاپل ویهوپه، داستان عاشقانه بین دو مرد میانسال، تهیونگ سی و هفت ساله، ویولنیستی که شنبه شبها توی رادیو اجرا میکنه و به تازگی راه جدا شدن از همسرش سوزی رو گرفته. جانگ هوسوک سی و نه ساله، قاضی خبره ای که تمام زندگیش رو تنها گذرونده و حالا به طور اتفاقی قلبش رو به این نوازنده داده...امیدوارم دوستش داشته باشین" پیج نویسنده: @sylvie_fic Name: Darien🎻 Couple: Vhope,Hopev, Chanbaek Genre: Dram, Romance, Smut Writer: Sylvie & Silhouette
Deja Vu Theory | Namjin، Sope Completed by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 21,426
  • WpVote
    Votes 4,172
  • WpPart
    Parts 13
دژاوو چیه؟ میتونه یه حس باشه؟ میتونه یه الهام باشه؟ یا شاید یه خاطره؟ دژاوو داستان زندگی منه... تئوری عشقی که به عجیب ترین شکل ممکن به وجود اومد. تصادفی که من و به کما برد، اما وقتی برگشتم دیگه اون ادم سابق نبودم! خاطراتی داشتم که متعلق به همزادم از جهان دیگه ای بود... و مرکز تمام اون خاطرات تو بودی...کیم نامجون... نویسنده: Sylvie ژانر : رومنس، علمی تخیلی، درام، اسمات کاپل: نامجین، سپ