𝘛𝘩𝘦𝘴𝘦 𝘧𝘶𝘤𝘬𝘦𝘳𝘴...𝘪 𝘤𝘢𝘯'𝘵
7 stories
Blind Guy [Vkook|Yoonmin] by kimsevil
kimsevil
  • WpView
    Reads 118,341
  • WpVote
    Votes 22,311
  • WpPart
    Parts 23
‌‌‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Blind Guy 」 • پسر کور Complete • کاپلی° • ژانر : عاشقانه | روزمره [-اگر یک روز بگم که من اون مردی که فکر میکنی نیستم... اگر بگم یک هیولای زشتم...چیکار میکنی؟ پسر خنده ی قشنگش رو دوباره نشونم داد. -ماسک لعنتیت رو از روی صورتت پایین میکشم و بهت ثابت میکنم: هیولاها وجود ندارن...] 💎°آیدی تلگرام و واتپد نویسنده: @kimsevil
puppeteer by ariiellmina
ariiellmina
  • WpView
    Reads 530,472
  • WpVote
    Votes 43,547
  • WpPart
    Parts 41
♡ʙᴇ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴɢᴇ ᴛʜᴀᴛ ʏᴏᴜ ᴡɪsʜ ᴛᴏ sᴇᴇ ɪɴ ᴛʜᴇ ᴡᴏʀʟᴅ
City Of Dead [Vkook AU] by Vantegod_
Vantegod_
  • WpView
    Reads 161,675
  • WpVote
    Votes 26,247
  • WpPart
    Parts 13
"اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"
House Of Cards  by Bangtan_trans
Bangtan_trans
  • WpView
    Reads 536,251
  • WpVote
    Votes 47,024
  • WpPart
    Parts 44
جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook
BARCODE [VKOOK/YOONMIN] by kimsevil
kimsevil
  • WpView
    Reads 237,918
  • WpVote
    Votes 33,112
  • WpPart
    Parts 53
‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره ... پشت گردنشان~ سرنوشت نحسشان را رقم می زد، پر رنگ تر از دیروز. ایدی تلگرام: @kimsevil
MANCHESTER RIVALRY | VKOOK ✓ by 666fairytales
666fairytales
  • WpView
    Reads 117,807
  • WpVote
    Votes 15,318
  • WpPart
    Parts 34
در دهه ۱۹۲۰ میلادی دو تا از بهترین مردهای مجرد شهر منچستر خواستگار یک دختر اشراف زاده بودن. دختری بسیار زیبا و جوان. جئون جونگکوک و کیم تهیونگ از اولین باری که همدیگه رو دیدن، میدونستن که قراره رقیب هم باشن و تلاش کنن تا قلب دوشیزه رو به دست بیارن. یا حداقل اینطور فکر میکردن. اما خیلی زود احساساتی که نسبت به دوشیزه جوان داشتن تبدیل به احساساتی نسبت به همدیگه شد؛ درست مثل گلهایی که توی ماه آوریل شکوفه میزنن‌. [ترجمه فارسی] © bhyuntaee
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐅𝐢𝐧𝐝𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」 by __Nili__
__Nili__
  • WpView
    Reads 92,997
  • WpVote
    Votes 16,723
  • WpPart
    Parts 42
「 زمآن: پیدا کردنِ تو 」 「 فصل اول 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐨𝐧𝐞: وقتی برای اولین بار بوسیدمش، گریه کرد! اون زمان فکر می‌کردم تویِ اشک هایی که از چشم‌هاش میچکه، پر از حسِ شوق و عشقه؛ فکر میکردم ترس های اون هم مثل ترس های منه. اما اشتباه می‌کردم! اون با وجودِ تمام خواستن هاش، انگار من رو نمی‌خواست. و من چقدر کور بودم که نمی‌دیدم! اون مثلِ کابوسِ من بود اما در همین حال بهترین رویایِ من هم بود. یا شاید سرابِ یک رویا...؟ می‌گفت که من همیشه حسرتش بودم، از روزی که من رو دید. امیدوار بودم من هم فقط یک سراب باشم؛ اما سراب فقط رویا بود و رویا همیشه حسرت. ᯈ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 ᯈ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐅𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲, 𝐌𝐚𝐠𝐢𝐜𝐚𝐥, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐌𝐲𝐬𝐭𝐞𝐫𝐲, 𝐅𝐥𝐮𝐟𝐟, 𝐒𝐜𝐡𝐨𝐨𝐥-𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐀𝐝𝐯𝐞𝐧𝐭𝐮𝐫𝐞 ᯈ𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐍𝐢𝐋𝐢