Select All
  • WE WERE ALONE| KOOKV
    10.5K 1.3K 8

    -Completed ما تنها بودیم ☔ جونگکوک و تهیونگ بعد از پنج سال رابطه، از هم جدا می‌شن و حالا جونگکوک سعی داره توی هفت روز دوباره دل تهیونگ رو به دست بیاره. آیا می‌تونن دوباره به هم برگردن!؟ بخشی از فیک: _من واقعا... دوست ندارم اینجوری ببینمت لاو. دوست ندارم که پیش من نباشی و من نتونم باهات حرف بزنم. من واقعا دلم میخواد که...

    Completed   Mature
  • Paris Is Dead(VKook/KookV)
    219K 35.3K 49

    [Completed] -اگه دستمو رها کنی میفتم +هیچ وقت اینکارو نمیکنم. -حتی اگه یه چاقو تو قلبت فرو کنم...؟ ꪶ • کاپل اصلی | vkook, kookv •کاپل فرعی | Yoonmin • نویسنده | Feranki7 • ژانر | رومنس، انگست، اسمات‼️ ๑🗼

    Completed   Mature
  • Ellipsism
    32.1K 5.9K 22

    •Name: [Ellipsism] 🌑 •Couple: Vkook •Translator: Nelin •Update: Saturdays •Genre: Angst, Romance, Drama, Tragedy, ⚠️Suicidal Ideas •Summery: Ellipsism (n.) Sadness that you'll never be able to know how history turned out. درد آدم‌ها رو تغییر میده و جئون جونگکوک هم از این قاعده مستثنی نیست.

    Completed   Mature
  • 𖧷COLOR - MONTH𖧷
    2.5K 280 3

    مجموعه داستان های کوتاه ماهرنگ✨ مناسبت های ماهانه رو با رنگ ها پشت سر میذاریم!🌿 𖧷 NAME : COLOR MONTH 𖧷 WRITER : IMMO 𖧷 1. BLUE APRIL : ROMANCE, PHYSIOLOGY 𖧷 2. RED JULY : ROMANCE, MEDICAL, ANGST 𖧷 3. BLACK JANUARY : ROMANCE, HISTORICAL, MEMOIR

    Completed  
  • NOAH | VKOOK
    148K 16.1K 54

    Noah ❄ "لب‌هایم بوی دروغ میداد. اما تو کنار گوشم زمزمه کردی: باران را برقص! نگاه را بوسه بزن، خواب و رویا را نقاشی بکش... انگار که وظیفه‌ات، تنها شیفتگی بود!" writer: Olda couple: Vkook Genre: Drama, Romance slice of life, smut, sport

    Completed  
  • CHROMANDA | VKOOK
    264K 38K 48

    خلاصه: زیاد شنیدیم که میگند " تو دلیل زندگیمی" و ما میدونیم که این جمله حتی اگر هم از اعماق قلب باشه، باز یه اغراقه، نهایتش بعد اون، فقط یه چند ماهی مثل جهنم بگذره... نه؟! ولی این در مورد ققنوس ها متفاوته! جونگکوک واقعا و بی مبالغه میمیره، اگر تهیونگ نباشه... چون اون یه ققنوس فضاییه! "نمیدونم چند سال گذشت... ولی بالا...

    Completed  
  • SWEET DREAM | KOOKV [VKOOK]
    166K 22.7K 53

    -Completed رویای شیرین❄🌨 انگشت‌های بلندش به نرمی دور کمر باریک مرد حلقه شد و پوست بیرون زده از پیراهنش رو نوازش کرد، در حالیکه از گردنش عطر تلخ و قهوه‌ی همیشگیش رو نفس می‌کشید، زمزمه کرد: _تو منو آبی می‌کنی... دمِ عمیقی گرفت و رد لب‌های داغش رو روی شاهرگش به جا گذاشت و از لرزش مرد توی آغوشش، نوازش انگشت‌هاش رو به روی...

    Completed   Mature
  • ICE - VKOOK
    10.3K 1.9K 11

    ▫️Name : ICE ▫️writer : Rednight ▫️Genre : Romance, dram, philosophical ▫️couple : Vkook, Namkook ▫️character : Jungkook, Namjoon, Taehyung جانگکوک لوگرند، سوپرمدل کره ای-فرانسوی به کشورش برمیگرده تا هویتش رو پیدا کنه و مسیر زندگیش با شناختن یه مرد بیخانمان، دستخوش تغییر میشه. ---------------------- +وقتی پای پول و ق...

    Completed  
  • Somebody to love | persian translate
    194K 27.8K 48

    |تکمیل شده| دو وکیل در قرن ۱۹ میلادی به هم دیگه علاقه مند میشن اما مشکلات زیادی سر راهشون قرار میگیره. هردوی اونها متاهلن و جامعه ی اون زمان، درکی از عشق بین دو همجنس نداره...

    Completed  
  • 𖧷13 SECONDS A DAY𖧷
    1.3K 274 4

    «سیزده ثانیه در روز» دستم را توی دستِ در هوا مانده‌اش گذاشتم و من تازه فهمیدم وقتی که هیچ خاک و خونی بین دست‌های‌مان نیست، گرفتن آن‌ها را برای مدت طولانی‌تری می‌خواهم، برای تا غروب، تا یکشنبه، تا ماه می. برای تا هر غروبِ هر روزِ یکشنبه‌یِ هر ماه می و کاش هر روز، به همین روال بود. 𖧷 NAME : 13 SECONDS A DAY 𖧷 WRITER :...

  • Choice
    20.7K 2.7K 23

    • Name: Choice • Couple: VKook • Writer: Raven • Summary: راه ها جدا و مقصد یکی بود... تو چشم‌های تک‌تک آدم‌های این خراب شده می دیدم که چندان از اینجا بودنشون ناراضی نیستن. از بین اون همه آدم من سراغ کسی رفتم که ته تحملش خاطرات یک روز بود. همه دلشون می خواد سرگرم بشن نه؟ یکی با قرقره سرش گرم می شه یکی با چرخ و فلک...

    Completed  
  • BARCODE [VKOOK/YOONMIN]
    213K 31.1K 53

    ‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...

    Completed   Mature