Select All
  • ᴛ‌ᴏ‌ʀ‌ʀ‌ᴇ‌ɴ‌ᴄ‌ᴇ‌ ‌ᴋ‌ɪ‌ɴ‌ɢ‌ᴅ‌ᴏ‌ᴍ‌👑
    469K 73.4K 89

    کیم تهیونگ، پسر کوچک‌تر کیم تائه سو رهبر مافیای black Snake بعد از خراب کاری که توی مدرسه سابقش به بار آورد و خط قرمزی که روی پرونده‌اش کشیده شد با نفوذ پدرش به دبیرستان تورنس منتقل می‌شه. اون می‌خواد دوباره قدرتش رو از نو بسازه اما تورنس، پادشاهی پسر جذاب و دردسرسازی به نام جئون جونگکوکه. هیچ‌وقت دو پادشاه نمی‌تونن ی...

    Mature
  • vampires shift
    46K 7.8K 46

    جونگکوک برای یه ماموریت به یه شهر مرموز میره و تازه میفهمه حرفایی که درمورد اونجا شنیده شایعه نیست خلاصه*~~~ -خودتو با اینکه تهیونگ عاشقته گول نزن -احساس گناه چیز بدیه -عشق؟ توی لغت نامه کیم تهیونگ تعریف نشده. -مامانتو خیلی دوس داشتی مگه نه؟ #vkook #horror #romance

  • Run
    32.9K 4.1K 20

    خلاصه : جئون جونگ‌کوک حتی فکرش رو هم نمی‌کرد مجبور بشه به خاطر رو‌ کردن گندکاری‌های پدرش، تن به ازدواج با کیم تهیونگ، آلفای کوچک خانواده کیم بده. پس تصمیم گرفت بعد از جمع‌کردن مدرک‌های لازم، از اون وصلت فرار کنه و مطمئناً اجازه نمی‌داد احساسی شکل بگیره، حتی اگه اون پسر جفتش از آب در می‌اومد! ------------------ 𝗡𝗮𝗺�...

  • بوی خاک بعد از باران / Kookv
    152K 23.2K 35

    پایان یافته* *FICTION* بوی خاک پس از باران من فقط قرار بود یه امگای آنتی آلفا باشم که در نهایت با یه بتای خوشگل ازدواج میکنه و یه گروه ضد آلفا راه میندازه...❦︎ ولی نمیدونم چیشد که یهو.....༒︎ 𝒏𝒂𝒎𝒆 : 𝑠𝑚𝑒𝑙𝑙 𝑜𝑓 𝑠𝑜𝑖𝑙 𝑎𝑓𝑡𝑒𝑟 𝑟𝑎𝑖𝑛 𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : 𝑘𝑖𝑚𝑖 𝒈𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑡𝑎𝑒𝑘𝑜𝑜𝑘,𝑜𝑚𝑒𝑔𝑎𝑣𝑒𝑟𝑠�...

    Completed  
  • 𝑅𝑈𝐿𝐸𝑅
    4.2K 617 6

    ♕حاکم♕ " _به بن بست رسیدم روح من،نه میتونم داشته باشمت... نه توان فراموش کردنت و دارم...! " یک اتفاق... زندگی های زیادی از هم پاشید..! انتقام چشم های بینا رو کور کرد..! هدف به اشتباه انتخاب شد و درنهایت.. پسر نابینایی که بی گناه قربانی شد...! کاپل: کوکوی ژانر: مافیایی-اکشن-رمنس-انگست!

  • sweet compulsion
    111K 13.1K 48

    completed "اجبار شیرین" از وقتی بابام توی دولت مشغول شد همه تلاشمو کردم وارد سیاست نشم غافل از این که سیاست خودش و وارد من... در واقع زندگی من میکنه.... couple: kookv genre: romance، fluf، happy and 🥇#kookv 🥇#gay 🥇#jungkook 🥇#گی 🏅#تهیونگ

    Completed  
  • We are not friends!
    245K 40.7K 28

    نمیخوام دوستت باقی بمونم... میخوام به عنوان یه معشوقه، مالک قسمت بزرگی از ماهیچه ی تپنده ی سمت چپت باشم! لطفا بهم نگو ما دوستیم...! ___ تعطیلات کریسمس 1993، چیزی فراتر از یک تعطیلات عادی برای کیم تهیونگ بود... اونم وقتی بعد از 11 سال دوری به کره برمیگرده و درست همون شب اول با جونگکوک، دوست صمیمی دوران بچگیش رو به رو م...

    Completed  
  • 𝕄,𝕣 𝔽𝕠𝕩
    9.6K 1.8K 45

    𝑇𝑖𝑠 𝑖𝑠 𝑡ℎ𝑒 𝑙𝑖𝑓𝑒 𝑜𝑓 𝑡𝑒ℎ 𝑓𝑜𝑥... پیوندی از جنس تار های پوسیده، میونِ خانواده ای که در مرز متلاشی شدن ست. روباهی کوه صفت و قلب هایی ترمیم شده از امید های فردا و امروز که تپیدن آموختن! زره های آهنین به تنِ قلب هاتون کنید و بندِ پوتین توانتون رو ببندید؛ این داستان در پسِ جملات گلوله دارد. ○○○○○○○○ _حتما با...

    Completed  
  • 𝖢𝖮𝖫𝖣 𝖣𝖠𝖸𝖲'𝖵𝖪
    930 180 20

    احساس می‌کرد زمان براش مفهمومی نداره و هرلحظه ممکنه از حرکت بايسته. اونقدر سبک شده بود که میتونست از کالبدش خارج بشه و روی بلور های یخی‌ای که از آسمون به سمتش میومدن پا بذاره و ازشون بالا بره. +قول میدی توی زندگی بعدی هم عاشقم باشی؟ -این زندگی برای دوست داشتن تو خیلی کوتاهه ، قول میدم توی زندگی بعدی هم عاشقت بشم ____...

  • ༺𝙎𝙬𝙚𝙚𝙩 𝙡𝙞𝙩𝙩𝙡𝙚༻KV
    20.6K 2.5K 5

    ࿐[کامل شده] چی می‌شه اگه یک روز که جونگ‌کوک از باشگاهش برمی‌گرده، سراغ خوراکی‌های محبوبش بره و پیداشون نکنه؟! دزد کوچولوی داستان ما کیه؟ یه موش؟! بریم باهم پیداش کنیم~🐾🍪 ‌ ✤Genre: Fluff, Romance, Comedy ✤Couple: Kookv ✤Writer: Moonsan ‌ ممنون که انتخابش کردین:) با ما همراه باشید^^♡ Telegram: @lunenoire_6 Cover by:Ha...

    Completed  
  • Writer Of The Night
    789 167 5

    چانبک | بکهیون کارگردان برنامه های تلویزیونی یه روز بارونی به زادگاه مادرش برمیگرده تا اونجا مکان خوبی برای ساخت یه برنامه‌ی جدید پیدا کنه و درست تو همون شب سرد اون و نویسنده پارک به طرز عجیبی همو ملاقات میکنن ، اونم بخاطر غذای مادربزرگ بکهیون | ویکوک | تهیونگ پلیس مخفی ای که حین انجام ماموریت بهش دستور داده میشه تا...

  • Guilt|Vkook
    184 20 4

    بیا باهم توی دنیای آبی تهیونگ غرق بشیم.✨ "گناه" Teaser: -شاهزاده عاشق شده. -این خبر خوبیه بانوی من. -اما اون عاشق من نیست ژنرال... Summary: تهیونگ، تک شاهزاده قوم بایاکا بعد از چهل سال آموزش های سخت حالا با خوشحالی به سرزمینش برگشته. دریغ از اینکه پرسئوس بعد از رفتن پادشاه دیگه اون پرسئوس سابق نیست! ✨✨✨ Genre: fantasy...

  • ⛓• Cᴏᴜʀɪᴇʀ Oғ Dᴇᴀᴛʜ •⛓
    22.1K 2.7K 19

    «من چی هستم» این سوالیه ک از وقتی چشامو توی بیمارستان باز کردم هر روز و هر ساعت از خودم میپرسم! عمو بهم میگفت : اونا تورو "پیک مرگ" صدا میکنن . . . از پشت به مردی که با طناب به صندلی بسته شده بود نزدیک شد دستشو جلو برد و طنابارو به سختی باز کرد که مرد بلا فاصله بعد از رهایی از طنابا با یه حرکت غیر منتظره دستشو گرف...