On The Street Where You Live🌸~
سوکجین چشمهاش رو باز کرد و بلافاصله مردی رو دید که اون سمت خیابون، رو به روی خونهی نقلیش ایستاده بود. بدنش رو به چراغ خیابون تکیه داده بود. حالت ایستادنش راحت و بیخیال بود. نگاهشون به هم افتاد و نفس سوکجین تو سینه گره خورد، این مرد یکی از جذابترین آدمهایی بود که تابهحال دیده. چشمهای قهوهایش روح آدم رو سوراخ می...