From
2 stories
The Telepath |Woosan| by SanShineAfterRain
SanShineAfterRain
  • WpView
    Reads 13,227
  • WpVote
    Votes 1,819
  • WpPart
    Parts 15
"تو استریت نیستی نه؟" "با از این بالا دیدن اون چهره..انتظار داری بازم استریت باشم چوی سان؟" چوی سان یه تلپاته.اگر این مفهومی درست برای تعریفشه‌.در واقع اون وقتی کسی رو لمس میکنه همراه خاطراتش درد هاش رو هم به خودش جذب میکنه. تمام روزای زندگیش رو همینطور گذرونده..ولی چی میشه اگر کسی پیدا شه که بتونه کمکش کنه؟چی میشه سان بلاخره کسی رو پیدا کنه که افکارشو بهش تحمیل نکنه؟ جونگ وویونگ یه پلیسه. کسی که چوی سان رو توی یه ماموریت نجات میده. و سان توی همون دیدار اول ازش متنفر میشه. ولی مشکل اصلی اینه که با اینکه سان زخمی و خسته بود، وویونگ با دیدنش فقط به یه چیز فکر کرد. "اوه..اون زیباست." و یه روز جونگ وویونگ به خودش میاد و میفهمه که میخواد هر چیزی که توی مسیر اون پسر قرار میگیره رو نابود کنه!
Sit In front Of me For sixty Days | Ateez  by RoziDabiri
RoziDabiri
  • WpView
    Reads 20,568
  • WpVote
    Votes 2,054
  • WpPart
    Parts 33
" کامل شده" شصت روز جلوی من بشین خلاصه: با برخورد نور به صورت گچی شده و به خواب رفته اش آروم لای چشمانش رو باز کرد. دستش رو جلوی صورتش آورد و سرش رو از روی میز کارش بلند کرد و به اطرافش نگاه کرد. با دیدن اینکه دوباره توی کارگاهش خوابش برده و به خونه نرفته پوفی کشید، کش و قوصی به بدنش داد و از جاش بلند شد. به مجسمه نیمه کاره روبه روش که یک چهره بود خیره شد. _تو یه چیزی کم داری...کی قراره کامل و بی نقص بشی؟! ژانر:عاشقانه، مدرسه ای، اسمات، ملودرام کاپل: ووسان، یونگی، سونگسانگ چنل تلگرام برای دانلود پی دی اف فیکشن هایی که نوشتم 👇🏼 آیدی چنل تلگرام: MyStory_RD آیدی پیج اینستا: YourVoiceSKZ