Soap | Sope
"دیگه ازش نمیترسم" وقتی که دوش حموم جانگ هوسوک خراب میشه و مجبوره از حموم همسایه بغلیش مین یونگی استفاده کنه. [فیک ترجمه ای هست] Written by @blurryseok
"دیگه ازش نمیترسم" وقتی که دوش حموم جانگ هوسوک خراب میشه و مجبوره از حموم همسایه بغلیش مین یونگی استفاده کنه. [فیک ترجمه ای هست] Written by @blurryseok
وضعیت: فصل اول تمام شده 🔴 [ما با چرخش زمین شروع کردیم برای تغییر و دنیا مارو بهم رسوند ، حالا هر روز از خودم میپرسم آیا ما واقعا عاشق بودیم ؟] °کاپل : سپ ، یونسئوک °کاپل فرعی : هوپکوک، تهجین ، ویکوک .... °ژانر : رومنس، معمایی ، اسمات ، فیلم نامه ایی °روزهای اپ : هر هفته سه شنبه ها و پنجشنبه ها °شرط اپ : هر پارت ۱۰ و...
با زیبای معصوم شمال،جانگ هوسوک و الفای شورشی شرق مین یونگی اشنا بشید. یکی که نمیدونه چطور عشق بورزه و یکی که هرگز تسلیم نمیشه.
کاپل:Vmin &sope انتقامی که منجر به شیرین ترین عشق میشه. کار اولمه از حمایتتون ممنونم 🤍 اتمام اپ 😢
𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑺𝒐𝒑𝒆 ♡ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ♡ 𝑽𝒎𝒊𝒏 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆💥 𝑽𝒊𝒐𝒍𝒆𝒏𝒄𝒆🥀 𝑴𝒑𝒆𝒓𝒈💫 وضعیت:در حال اپ _______________ هفت سال پیش،هوسوک از طرف جفتش رد شد. زیر فشار مردن مجبور بود تا از بچه ی جفتش که داخل وجود اون داشت رشد میکرد مراقبت کنه دل شکسته و آسیب دیده رها شده بود. از دنیایی که بهش...
+به نظرت بعد ها راجبمون توی کتاب های تاریخ میگن؟ -عشق همیشه دفن میشه -------- ژانر:اسمات🔞 عاشقانه روزمره کاپل:ویکوک سپ نامجین (فصل اول)
[یک اعتراف ممنوعه]کامل شده پسری یتیم توسط پارک جیمین به سرپرستی گرفته میشه و بعد از سالها پسرخوانده اش به عشقش اعتراف میکنه. احساسی ممنوعه که از سوی مرد مورد پذیرش قرار نمیگیره. به خاطر همین جونگکوک سعی میکنه با فرد دیگه ای وارد رابطه بشه، و اون کسی نیست جز استاد هورنی دانشگاه کیم تهیونگ. ••• کاپـل﴿ویمین، ویکوک، ویمین...
[کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خستهست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپلهای فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپلهای فرعی مومنت...
مین یونگی از خیلی چیزها توی زندگیش مطمئن نیست. در واقع زندگی جوری باهاش تا کرده که به اجبار، باورش به خیلی چیزها رو از دست بده.. شبهاش رو، روی پشت بومی پر ستاره صبح میکنه و روزهاش با دویدن به دنبال آیندهای نامعلوم سپری میشه.. آیندهای که مرد، اون رو متعلق به خودش نمیدونه و لا به لای تمام ناباوریهاش، عمیقاً به...
همیشه نفر سوم رابطه شرور و بی رحم نیست..... گاهی وقتا کسی که وارد رابطه ی دونفر میشه از همه بی گناه تره..... ژانر: #امگاورس#امپرگ #درام#تریسام#عاشقانه #ویکوکمین#کوکمین#ویمین#تهکوک #vkookmin #vmin #vkook #jikook وضعیت:پایان یافته
فصل دوم فیک توییت، فیک چت ~^دوستان اتفاقی^~ •| بعد از اتفاقات فصل اول و معروفیت دوچندان تهیونگ، حالا حواشی و شایعات هم در موردش دو چندان شده. •| با معروفیت، حواشی هم تا مغز استخوان زندگیت نفوذ میکنه؛ ولی اونجایی خطرناک میشه که خودتون بشید بزرگترین شایعه. مثل تهیونگی که نمیدونست در جواب نگاهها و لنز دوربینها چی ب...
فصل اول فیک توییت و فیک چت ~^دوستان اتفاقی^~ •| دوتا داداش مجبور میشن سر یه بازی برای کراش و الگوی زندگیشون نود بفرستن. همه چیز خوب و فان پیش میره تا اینکه معلوم میشه کیم تهیونگ، مدل معروف و حرفهای کرهای عادت داره توی تنهایی هاش دایرکتاش رو چک کنه... •|کاپلمون توی فصل اول (فرندشیپ مکنه لاین) پس کاپل: ویمینکوک ژانر:...
•نام⸙ آرزوی براورده شده یا...؟!(چندشاتی) •ژانر⸙ رمنس ، انگست ، درام ، تاریخی ، اسمات •کاپل⸙ یونسوک(سپ) •رده سنی⸙ +۱۸ •خلاصه⸙ تاحالا شده از آرزویی که میکنین پشیمون بشین و با خودتون بگین کاش لال میشدم و یه همچین حرفی از دهنم بیرون نمیومد؟....خب باید بگم که من جانگ هوسوک ، با بیست و شش سال سن به یه همچین بدبختی دچار شدم...
کیم وی مُرده! و این اتفاق شبیه حرکت مهره ای بود که زندگیِ سوکجین رو از کیش و مات نجات داد.. تنها کاری که لازم بود انجام بده 3 ماه فرار از خونه ای از صفحه بود که تهدید فعلیش رو به مات ابدی تبدیل میکرد.. کاپل های فرعی : کوکمین / سپ ژانر : جنایی _ اسمات _ درام _ معمایی _ تا حدودی طنز _تا حدودی عاشقانه
شایعه شماره 0 : خود ارضایی ممنوع! 🚫 اینجا یه زندان خیلی خوشگل و گرم و نرم با کلی طلسم های منحرفانه و شق کنندس که ما باید تحملش کنیم تا وقتی که اون تیکه کاغذ فاکی رو پیدا کنیم... مطمئنم قرار نیست خوش بگذره! _ کامل شده ✅
یه پدر محافظت میکنه. این چیزیه که به زندگیش معنی میده. *** Couples: Sope Genre:criminal, angst, romance, slice of life (این فیک تو چنل Sopenation هم آپ میشه) آپ نامنظم
"شاید باید بیشتر بدون من زندگی میکردی تا طعم بدبختی رو بهتر بچشی" "اگه بیشتر بدون تو زندگی میکردم دیگه هیچ طعمی حس نمیکردم...چون یه آدم مرده نمیتونه طعمی رو حس کنه" ───────────── Couples: TaeJin , KookMin , Sope Genre: angust , comedy Writer: OpalDie -incomplete.
| کامل شده | دوستدخترم نود اکسش رو برای من فرستاد، میخوای بدونی بعدش چیشد؟ • ویکوک آیو | چت استوری • کمدی، رقابتی، توییتر، زندگی روزمره، عاشقانه و اسمات!
هفت پسر نابغه وجود داشتن که هیچکس اونارو باور نداشت، اونا از شهر فرار کردن و به یه خونه درختی پناه آوردن تا روی اختراعاتشون کار کنن... همه چی خوب بود تا اینکه جین دست به کاری زد که نباید میزد... دزدیدن دختر پادشاه و انجام دادم آزمایش روی اون باعث شد خودش به دام بیوفته...
توی خوابگاه بنگتن بویز، جیهوپ یه بیماری روانی داره.. نامجون لیدرِ مهربون گروه ازش مراقبت میکنه یه روز دور از چشم نامجون بین جیهوپ و یونگی اتفاقایی میوفته که برای نامجون غیر قابل قبوله و باعث میشه یه راز عجیب فاش بشه..
-هوسوک مواظب خودت باش من هر لحظه موقعیت ماشین رو چک میکنم ،متاسفانه اگ خطا کنم اون گربه وحشی با اون سربازای دورش تکه پارم میکنن هوسوک خنده ای کرد و به یونگی که با ده تا سرباز همراه خودش که با لباس نظامی به دیدن مسابقه اش اومده بود نگاهی انداخت -درواقع اگ منم خطا کنم جناب گربه منم تکه پاره میکنه صدای یونگی توی گوش هوس...
Summary: ناگهان از یک لامبورگینی اونتادور بنفش رنگ، مردی با بالاتنه برهنه که فقط یک جکت چرم مشکی پوشیده بود، بیرون آمد. مرد بازوکا را روی شانهاش انداخت و به اتوبوس شلیک کرد. اتوبوس در آنی منفجر شد و به دو تکه آهنپاره بدیل شد. زیر دستانش مات و بهوت به او نگاه میکردند. جی(J) درحالی که آدامس بادکنکیش را باد میکرد،...
نامجون هیچ وقت فکر نمیکرد که یه آدم کوچولو توی دیوار اتاقش زندگی کنه. اما وقتی به خاطر اشتباهش اون بند انگشتی بزرگ میشه، باید بهش کمک کنه تا دوباره مثل قبل بشه. برای اونا توی مسیرشون برای عادی کردن شرایط، اتفاقات جالب، بامزه، ناراحت کننده و همینطور رمانتیکی میوفته. یاد گرفتن خوندن و نوشتن، جنگ با زنبورای وحشی (که دشم...
[کامل شده، فصل دوم] کاپل: نامجین، ویکوک، سپ ژانر: درام، روزمره، عاشقانه، انگست، اسمات نویسنده: SHin خلاصه: جین بعد از فهمیدن اینکه اون و نامجون با هم برادرن، ضربهی سختی میخوره... اون که باورش نمیشده سعی میکنه بیشتر راجع بهش تحقیق کنه، اما نامجون خیلی سرد شده و حتی به دادن تست دیانای دیگهای رضایت نمیده... و جی...
[پایان یافته] گاهی وقت ها باید همه داراییت رو تمام اون چیزی رو که بهش میگی زندگی، از خودت دور کنی تا واقعا بتونی زندگی کنی، بتونی نفس بکشی. writer:🐿 couple:sope(switch)* nammin Genre:Romance , mystery , smut , angst , happy ending
|تکمیل شده| کیم تهیونگ برای پرداخت اجاره ماهانه خونه یه خوابهاش به یه شغل نیاز داره. از شانسش عمارت جئون، شهروندان منتخبی رو استخدام میکنه تا توی آشپزخونه عمارت پسر سنگدل پادشاه، جئون جونگکوک کار کنن... _ ″پرنس جونگکوک از هیچکدوم از غذاهایی که براش درست میکنیم خوشش نمیاد.″ ″اون خسته کنندهاس...″ کاپل اصلی:کوکوی کاپل...
با استرس به دستِ پیرمرد خیره شده بودن. پیر مرد بعد از چندبار بررسی سنگ ها ،از بالای عینکش به زوجی که امیدوارانه بهش چشم دوخته بودن و منتظر نتیجه بودن نگاه کرد. چندبار با خودش مرور کرد که دقیقا چی باید بهشون بگه و کلمات رو تو ذهنش تکرار کرد. ایستاد و گفت "تبریک میگم . زوج خوشبختی خواهید بود. فقط یه نکته ای هستش ک...."...