Best💪
74 stories
"HALF BROTHER" by asaltito
asaltito
  • WpView
    Reads 152,568
  • WpVote
    Votes 16,031
  • WpPart
    Parts 33
برادر ناتنی بعد از اینکه مادر تهیونگ خانواده‌ و پسره 17 ساله‌شو ترک کرد، پدرش تصمیم گرفت برای بار دوم عاشق بشه و با زنی ازدواج کنه اون زن، پسری 10 ساله به اسم جونگکوک داشت؛پسری شیرین دوست داشتنی! اون زن و بچه تبدیل به بزرگ‌ترین دلگرمی برای اون پدر و پسر شدن؛ مخصوصا جونگکوک، اون پسر کوچولو تبدیل شد به تمومه دلخوشیه تهیونگ؛ زمانی رسید که تهیونگ توی سن 22 سالگی برای ادامه تحصیل به خارج رفت و جونگکوک کوچولوشو با احساساته مخفیش تنها گذاشت و حالا تهیونگ بعد از پنج سال برگشته اما... ° ° ° تهکوک فیکچت،اسمات،عاشقانه،رومنس پایان یافته ...
꩜ 𝘈𝘳𝘦 𝘺𝘰𝘶 𝘢 𝘭𝘪𝘵𝘵𝘭𝘦 ꩜ by Dante_1997
Dante_1997
  • WpView
    Reads 169,669
  • WpVote
    Votes 13,688
  • WpPart
    Parts 41
VKOOK STORY تو یه لیتل هستی ؟ [ تکمیل شده ] در صورت خواندن این بوک شما در معرض خطر شدید ابتلا به دیابت قرار میگیرید! 🍡 آپ : نا مشخص Genre : Little space , fluff,Bromance, slice of life کیم تهیونگ مشاور و روانشناس با سابقه دبیرستان دالویچ سئول ، و جونگ کوک ، پسر تازه وارد سال دومی این دبیرستان . چه اتفاقی میفته اگه آقای مشاور، راز کوچک پسرو از رفتارهاش حدس بزنه؟ . °⨳°·..·°⨳°⊹٭ ٭⊹°⨳°·..·°⨳°⨳°·..·°⨳°⊹٭ ٭ _ تو میتونی همه چیزو بهم بگی جونگ کوک ، من از رازت خبردارم . به من اعتماد کن ، من مراقبتم.
تو منو دیوونه می‌کنی! by AtlasIsSoooDone
AtlasIsSoooDone
  • WpView
    Reads 115,157
  • WpVote
    Votes 14,095
  • WpPart
    Parts 36
خدای جهان زیرین، جئون جونگکوک که یه مدته ساکن جهان فانی انسان‌ها شده، یه روز با اتفاق غیرمنتظره‌ای تو خونه‌ش روبه‌رو می‌شه. یه مرد غریبه کف آشپزخونه‌ش لم داده و داره بستنی شکلاتی‌‌های مورد علاقه‌ی جونگکوک رو عین انسان‌های اولیه غارنشین، با پنجولاش از تو جعبه بیرون میاره و می‌خوره. عجیب‌تر اینکه این غریبه ظاهرا نمی‌تونه حرف بزنه ولی می‌تونه از عالم غیب گل و بوته ظاهر کنه! یا خدای بهار، پرسیفون، که چیزی از دنیای فانی انسان‌ها و فرم انسانی خودش نمی‌دونه یهو سر و کله‌ش تو خونه‌ی هادس، خدای جهنم، پیدا می‌شه و این جونگکوک بدبخته که انگار باید همه چیو یادش بده. خب... باز جای شکرش باقیه که سرعت یادگیریش بالاست! "تهیونگ، نمی‌تونی لخت و پتی بگردی، لباس از ضروریاته!" "تهیونگ ضروریات دوست نداشت!"
𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧𝐠  by Negin2773
Negin2773
  • WpView
    Reads 72,987
  • WpVote
    Votes 8,611
  • WpPart
    Parts 32
❀ تو بوی بهار میدی ❀ 💢فول شده💢 کاپل = تهکوک/ نامجین/سپ ژانر =امگاورس،فلاف، کمدی،اسمات،روزمره نویسنده=نیلماه ✨️داستان از اونجایی شروع میشه که جونگکوک مغازه ی گل فروشی خودش و باز می‌کنه و برگه ی جدیدی توی دفتر زندگیش ورق میخوره +اما این خیلی بیشتر از پنجاه هزاروونه تهیونگ چشمای خمارش از لبخندی که زد خط شد و سرشو اروم تکون داد و گفت ~ نفرمایید شما با اینکه تایم کاریتون تموم شده بود بخاطر درخواست من با وجود خستگیتون ایستادین و برای من دسته گل درست کردین قابلتون هم نداره جونگکوک از جنتلمن بودن مرد حیرت زده شده بود و ته دلش قیلی ویلی میرفت تو دلش آروم گفت کوفت جفتت شی به حق الهه ی ماه چقدر خاصی آخه مرد ❗️این فیکشن کاملا روزمره است و ساده خیلی دراما نداره و صرفا برای حال خوب کردن شما چنل= @taekookwattpad2025
In The Colour Of Acacia by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 534,313
  • WpVote
    Votes 52,418
  • WpPart
    Parts 57
- این گرگ یاغی‌ شغال‌صفت، زیادی برای تو رام و دست‌پرورده‌ست که این‌قدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمی‌گن! - بوسه‌هات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: کامل شده «این فیکشن، امگاورس نیست»
TINNITUS  by moneli_vk
moneli_vk
  • WpView
    Reads 84,615
  • WpVote
    Votes 8,623
  • WpPart
    Parts 29
فرار از مراسم ازدواج اجباری‌اش، چیزی بود که مدت‌ها براش برنامه داشت؛ اما جایی همه‌چیز پیچیده‌ شد که در حین فرار، با جفتش روبه‌رو می‌شه؛ جفتی که برادرِ نامزد عزیزش بود. "_ فرار نکن، بامبی... مکثی کرد و با قدمی به جلو، کمی از نور تابیده‌شده از سمت حیاط رو به‌طرف خودش کشوند و مقابل نگاه گیج امگا، ادامه داد: «از من، از جفتت فرار نکن بامبی.» جفت؟ متعجب ابرویی بالا انداخت و خواست با خنده و بی‌حوصلگی سیگما رو به سخره بگیره که حرف جونگ‌کوک و خنده‌ی دل‌نشینش، زبون به دهنش خشک کرد. _ به‌جای برادرم، با من ازدواج کن." ژانر: امگاورس، امپرگ، هیجانی، عاشقانه، اندکی جنایی و وحشت کاپل: کوکوی رایتر: مانلی
𝐕'𝐬 𝐂𝐚𝐦𝐩 𝐟𝐨𝐫 𝐏𝐞𝐜𝐮𝐥𝐢𝐚𝐫 𝐀𝐬𝐚𝐬𝐬𝐢𝐧𝐬 by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 194,581
  • WpVote
    Votes 33,280
  • WpPart
    Parts 33
- تو بوسه اول منو دزدیدی .فکر نمی کنی باید مسئولیتشو قبول کنی؟ + جداً؟ تو بیشتر از دو هزار سالته و انتظار داری باور کنم من بوسه اولتو دزدیدم؟ - چی می تونم بگم؟ من آدم سنتی ام. منتظر پرنسس سوار بر اسب سفیدم بودم... ولی یه شاهزاده از آب در اومد. نه که مشکلی داشته باشم... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏, 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏, 𝒆𝒕𝒄. 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑺𝒖𝒑𝒆𝒓𝒏𝒂𝒕𝒖𝒓𝒂𝒍, 𝑺𝒎𝒖𝒕, 𝑪𝒓𝒊𝒎𝒆 𝔚𝔢𝔩𝔠𝔬𝔪𝔢 𝔱𝔬 𝔬𝔲𝔯 𝔣𝔯𝔢𝔞𝔨 𝔰𝔥𝔬𝔴, 𝔠𝔬𝔪𝔢 𝔪𝔢𝔢𝔱 𝔪𝔶 𝔪𝔬𝔫𝔰𝔱𝔢𝔯𝔰:) ::::::::: 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫 DO NOT COPY THIS WORK🚫
𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 1,233,286
  • WpVote
    Votes 137,753
  • WpPart
    Parts 50
[Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کنی خونت برام حلاله... جایی ازت که یکی به جز من دست بزنه رو خورد می کنم!" 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒𝑠: 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝑌𝑜𝑜𝑛𝑚𝑖𝑛, 𝑛𝑎𝑚𝑗𝑜𝑜𝑛𝑥𝑔𝑖𝑟𝑙 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡🔞, 𝐶𝑟𝑖𝑚𝑒 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
Dancing miracle [Completed] by Aramis_Rajina
Aramis_Rajina
  • WpView
    Reads 58,733
  • WpVote
    Votes 8,685
  • WpPart
    Parts 37
"پایان‌ یافته - 32 پارت" آلفایی‌که به‌نظر همه‌چیز برای داشتن یک زندگی‌ِفوق‌العاده داره، تصمیم به خودکشی می‌گیره! اما پیامک دعوت شدنش به پیست پاتیناژ که اولین پیام دریافتیش بعد از ماه‌هاست، اون رو به جفتش می‌رسونه. آیا امگایی که ماهرانه مقابل چشم‌هاش می‌رقصه، امید کافی‌ای برای ادامه دادن هست؟ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐀𝐫𝐚𝐦𝐢𝐬 𝐑𝐚𝐣𝐢𝐧𝐚 روز آپ: دوشنبه آغاز: 1403/7/12 پایان: 1404/4/16
The Lost in the Winter ∥ گمشده در زمستان {VKook, HopeMin} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 95,918
  • WpVote
    Votes 14,054
  • WpPart
    Parts 36
🔴 #Full 🔴 جونگ‌کوک، پسری که برای هیچ‌کس هنوز پیدا نیست که اژدهایی درون وجودش داره یا نه، کوچکترین پسر خاندان سلطنتی دایاست؛ سرزمینی که سال‌هاست نیمی از رنگ سرسبز خودش رو به سپیدی زمستان سپرده. حالا جونگ‌کوک برای تشخیص هویت واقعی خودش، مجبوره ممنوعه‌ترین قانون سلطنت دایا رو زیر پا بذاره و از مرز زمستانی عبور کنه؛ جایی که قلمرو منفورترین و ترسناک‌ترین موجود هفت‌آسمانه: تهیونگ، پادشاه مرز زمستانی. - اسمت چیه؟ - اسم؟ من خیلی وقته که دیگه اسمم یادم نمیاد. - چطور می‌شه؟ مگه ممکنه؟ - ممکنه. اگر مدت زیادی کسی اسمت رو صدا نکرده باشه. ༺ Liberté Novels ༻ Name: The Lost in the Winter نام داستان: گمشده در زمستان Couple: VKook, HopeMin کاپل‌ها: ویکوک، هوپمین Romance, Smut, Hybrid, Fantasy عاشقانه، اسمات، هایبرید، فانتزی ■ A MiniNovel By Nella ■