𖤐
131 stories
Mammatus | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 29,788
  • WpVote
    Votes 2,666
  • WpPart
    Parts 48
𓂃𝐌𝐀𝐌𝐌𝐀𝐓𝐔𝐒𓍯 تهیونگ طرد شده بود، به عنوان روانپزشکِ برجسته و جوانی که سال‌ها قبل معشوقه‌ی هم جنس خودش رو به قتل رسوند طرد شده بود... نه خانواده‌ای داشت، نه دوست و نه هم خونه‌ای. فقط و فقط به موسسه‌ی رواندرمانی‌اش میرفت و مشغول کار میشد، قسم خورده بود درب‌های قلبش رو به روی کسی باز نکنه و سمت هیچ پسری برای رابطه نره. اما درست توی یک شب عادی مثل بقیه شب‌هایی که توی موسسه مشغول دیدن بیمارهاش بود، پسر خیابونیی با خشم به اتاقش هجوم آورد. پسری که توی مدت نه چندان طولانی، درب‌های قلب بدنام ترین روانپزشک این شهر رو باز کرد تا دوباره زندگی‌اش پر از تنش‌ و طرد شدن‌های دیگه‌ای بشه. ___ " خدا تو رو خلق کرد و از خودش پرسید چطور ممکنه تنها روی زمین ولت کنه؟ این شد دلیل به دنیا اومدن من. " ⊹ کاپل⤟ ویکوک، یونمین، نامجین. ⊹ ژانر⤟ رومنس، درام، روانشناسی، اسمات، انگست، معمایی. ⊹ نویسنده⤟ LeeTelma
Dancing miracle [Completed] by Aramis_Rajina
Aramis_Rajina
  • WpView
    Reads 59,962
  • WpVote
    Votes 8,805
  • WpPart
    Parts 37
"پایان‌ یافته - 32 پارت" آلفایی‌که به‌نظر همه‌چیز برای داشتن یک زندگی‌ِفوق‌العاده داره، تصمیم به خودکشی می‌گیره! اما پیامک دعوت شدنش به پیست پاتیناژ که اولین پیام دریافتیش بعد از ماه‌هاست، اون رو به جفتش می‌رسونه. آیا امگایی که ماهرانه مقابل چشم‌هاش می‌رقصه، امید کافی‌ای برای ادامه دادن هست؟ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐀𝐫𝐚𝐦𝐢𝐬 𝐑𝐚𝐣𝐢𝐧𝐚 روز آپ: دوشنبه آغاز: 1403/7/12 پایان: 1404/4/16
Stronger / قوی‌تر by _naltties
_naltties
  • WpView
    Reads 2,296
  • WpVote
    Votes 704
  • WpPart
    Parts 27
Couple(s): JaeYong Character(s): Yuta, Johnny, Mark, Heachan, WinWin, Taeil Genres: Romance, Drama, Smut Summary: ته یونگ با تصور اینکه تو برهه‌ی زمانی ده سال، قوی‌تر شده، برای گرفتن حقش از اون زن برگشته... ⚠️ This fiction contains age-restricted content.
whiplash by haniehislamy
haniehislamy
  • WpView
    Reads 44,306
  • WpVote
    Votes 2,824
  • WpPart
    Parts 16
[شَ‍ـــــلاق] - [vkook] ژانر : راز آلود ، رمنس ، مافیایی ، روانپریشی ، BDSM ، اسمات کاپل : ویکوک _ سپ _ جلوی پام زانو بزن... تا همه‌ی دنیا رو آتیش نزدم.... ـ***** ....منِ شش ساله اونجا بودم..... درست روبروی اون شعله های آتیشی که از دامن گلگلی مادرم بالا و بالاتر میرفتند.... شعله هایی که نوزده سال بعد ، رسیدند به دستهای بسته ی مادر تو.... و شاید سرنوشت ، فقط همین یک سناریویِ دردناک رو داشت برای رسوندن دستای کوچیکت به من.... _ زندگی با یه روانی چه طعمی داره ؟ زبونشو توی دهنش چرخوند و با حس طعم گسِ خون زمزمه کرد : شوره ! [دارای صحنه های خشونت آمیز] نویسنده : هانا
Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis
LostJis
  • WpView
    Reads 378,363
  • WpVote
    Votes 37,519
  • WpPart
    Parts 46
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
SENATOR┼ by BaronessMariana
BaronessMariana
  • WpView
    Reads 40,587
  • WpVote
    Votes 3,555
  • WpPart
    Parts 30
- منو بازی نده تهیونگ. چی می‌خوای؟ پس هیونجین از طفره رفتن بدش می‌اومد. کمی خم شد و یکی از نوشیدنی‌هایی که روی میز بود رو برداشت. سر بطری رو گوشه‌ی لبش گذاشت و کمی از نوشیدنی رو مزه کرد. اگه فرد مقابلش دوست داشت مستقیم بره سر اصل مطلب پس تهیونگ هم حاشیه نمی‌رفت: - بهم بگو واقعا کی هستی؟ از جاش بلند شد و روی دسته‌ی مبل نشست. قصد داشت پسر مقابلش رو دست بندازه و کمی وقت تلف کنه: -تو اول بهم بگو. خودت کی هستی؟ متوجه نیت هیونجین شد. متقابلا از جاش بلند شد. روبه‌روی پسر ایستاد و با نگاه از بالا به پایینی بهش خیره شد. با لحن تمسخرآمیزی لب زد: - من؟ من کیم تهیونگم... کسی که بهش می‌گن سناتور! °•مشخصات فیک•° ▪︎ژانر: درام، جنایی، انگست، رازآلود، اسمات ▪︎کاپل اصلی: کوکوی ▪︎کاپلهای فرعی: یونمین، نامجین، کاپل مخفی ▪︎رده سنی: 🚫 +18 🚫 ~چنل من: @bmariness
SWIM || KOOKV by Hanaaaam
Hanaaaam
  • WpView
    Reads 414,299
  • WpVote
    Votes 39,955
  • WpPart
    Parts 45
کیم تهیونگ سیاستمدار ۳۰ ساله‌ای که همراه پسر ۵ ساله‌اش جه‌جونگ زندگی می‌کنه. همه چیز از لایحه سیاسی شروع می‌شه که تهیونگ با تصویب نهاییش زندگی خودش رو دست‌خوش تغییرات بزرگی می‌کنه و دست سرنوشت اون رو به جئون جونگکوک، مردی که شیش سال پیش اون رو رها کرده بود، می‌رسونه. *** - تو نمی‌تونی وقتی کسی رو با خودت هم‌سفر کردی وسط راه ولش کنی؛ شاید این مسیر اون آدم نبوده و فقط به خاطر تو مسیرش رو عوض کرده. تو حق نداری یک دفعه ولش کنی و بری؛ چون اونجا رو بلد نیست و ممکنه تا ابد گم بشه. Name: Swim Writer: Hana Smut's Writer: Rozh Genre: Action, Romance, Smut, Comedy, Angst, Criminal Couple: KookV
Red Pallet | Vkook by belle_369
belle_369
  • WpView
    Reads 18,225
  • WpVote
    Votes 1,739
  • WpPart
    Parts 20
بعد از بیست سال به دنبال مرگ کیم مین سو ، تنها پسرش تهیونگ از لندن برمیگرده ، مردی ۳۵ ساله که امپراطوری شرکت حقوقیش سایه انداخته روی شهرت خانواده کیم... جئون جونگ کوک معلم نقاشی ۲۴ ساله، پسر جئون سانگ وو خدمتکار وفادار عمار ت کیم مجبور میشه با تماس پدرش دوبار به اون عمارت نفرین شده برگرده... جونگ کوک گرم و درخشان درست مثل خورشید طایی رنگ نقاشی شاگرد هاش ، تهیونگ بازگشته از شهری یخ زده.... ژانر: عاشقانه ، درام ، مافیایی ، اسمات کاپل : ویکوک - خطاهات پر شده جئون ... سوز سردی که بین موهای خیس از عرقش می وزید هم باعث نشد از حرارت سینه داغ شدش کم بشه . جونگ کوک اسلحه ای که این مدت به جای قلم موهای ظریفش ، همدم دستهاش شده بود ، نرم کنار پاش انداخت و مثل اولین دیدارشون تو فاصله یک قدمی تهیونگ ایستاد . - مجازاتم چیه قربان ؟ حذفم میکنید ؟ برخورد نفسهای تندش به صورت مردی که محکم‌تر از همیشه به نظر می‌رسید گونه هاش رو سرخ تر میکرد . تیله های مشکی جونگ کوک گستاخانه رو چشمهای ناخوانا مرد قفل شده بود .مطمئن از تصمیمش ، دست لرزونش رو به سمت نشان طلایی یقه اش برد تا با بی رحمی تنها نقطه اتصالش ازین عمارت رو جدا کنه.