cornalia__69's Reading List
13 stories
* Dawn After Dark ( طلوع بعد از تاریکی ) * by nana_is_here
nana_is_here
  • WpView
    Reads 11,675
  • WpVote
    Votes 859
  • WpPart
    Parts 29
[ من گفتم سقوط درد نداره چون تو اون کسی بودی که من رو از بلندترین پرتگاه به پایین هل داد! قلبم رو با چاقو هزار تکه کن اما لطفا مواظب باش چاقو به دستت آسیب نزنه! ] * یونا دختری که پدر و مادرش رو در کودکی در حادثه ی تصادف از دست میده و مادربزرگ پیرش سرپرستی اون رو به عهده میگیره..‌ اما زندگی با یونا مهربون نیست و اون قبل از اینکه به سنِ قانونی برسه آخرین عضو از خانوادش یعنی مادربزرگش رو هم از دست میده... دولت اون رو به یه یتیم خونه در سئول منتقل میکنه و خیلی طول نمی‌کشه از اینکه یه راهبه به اسم میا اون رو به سرپرستی میگیره و با خودش به کلیسا میبره... یونا تمامِ ویژگی های یه دختر خوب و معصوم رو داره ولی چی میشه اگر تصمیم بگیره به یه آدمِ اشتباه دل ببنده؟! " به هر حال همیشه دخترای خوب متعلق به پسرای بد هستن" ____________________________________ 🏷 اتفاقات، حوادث ، رویدادها ، سازمان ها و قوانین این داستان ممکن است با واقعیت مطابقت نداشته باشد.
RED WOLF 1 (Vampire's Pride) by taenes_
taenes_
  • WpView
    Reads 87,245
  • WpVote
    Votes 9,149
  • WpPart
    Parts 22
به ردوولف خوش اومدی! ردوولفی که بعد از هاگوارتز جادویی ترین کالج و بعد از آلکاتراز ترسناک ترین زندان برای هر فردی است. متاسفم؛ اما... فقط کافیه واردش بشی؛ تا دیگه راه فراری برات باقی نمونه! -فصل ١ ردوولف📔 "غرور یک خون آشام"
𝐋𝐢𝐠𝐡𝐭𝐬 𝐎𝐧 by Zoey_Story
Zoey_Story
  • WpView
    Reads 2,661
  • WpVote
    Votes 142
  • WpPart
    Parts 1
〘𝑳𝒊𝒈𝒉𝒕𝒔 𝑶𝒏💡💋〙 ✯𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒: JungKook & Boora (BoyxGirl) ✯𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: Romance, Smut, Angst ✯𝑇𝑦𝑝𝑒: OneShot ✯𝑊𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: Zoey ✯𝑆𝑢𝑚𝑚𝑒𝑟𝑦: سرنوشت همه‌ی آدم‌ها از قبل به قلم خدا نوشته شده. هیچ‌کس موقع به دنیا اومدن پدر و مادرش رو انتخاب نکرده. هیچ‌کس آینده‌اش رو ندیده و خبری هم نداره خدا براش چی در نظر گرفته. حتی می‌گن این سرنوشته که تصمیم می‌گیره قراره قلبت رو دو دستی به چه کسی بدی و اون شخص قراره در آینده اون رو بشکونه یا باعث شکوفاییش بشه. همه چیز به سرنوشت بستگی داره، مثل منی که خبر نداشتم نور زندگیم، ورود غیرمنتظره‌ای بین تمام سیاهی‌ها داره...کاری نمی‌تونستم بکنم؛ چون سرنوشت برام پسر یه مرد مافیایی رو در نظر گرفته بود که باید توی هر لحظه زندگی کردن باهاش، ترس این رو داشته باشم که آیا این آخرین باریه که می‌بینمش یا نه؟ مخصوصا تو این لحظه که چندین ساعته ازش بی خبرم...
𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭 | سیاه قلب by btsfic696
btsfic696
  • WpView
    Reads 41,927
  • WpVote
    Votes 3,159
  • WpPart
    Parts 30
گاهی آدم‌ها در آتش نمی‌سوزند، در خاطره‌ای نیمه‌تمام خاکستر می‌شوند. نرا، دختری که به دنیا آمد تا مقصر باشد، در شبی تاریک جا گذاشته شد. جونگوک، پسری که همیشه برای دیگران جنگید، در همان شب همه‌چیز را فراموش کرد. سال‌ها گذشت، زخم‌ها عمیق‌تر شدند، و حالا آن دو در دو سوی یک بازی خون‌بار ایستاده‌اند. یکی با حافظه‌ای تار، دیگری با قلبی سیاه‌تر از هر گذشته‌ای... «منو یادت نیست، آره؟» «اسم تو رو همه فراموش کردن... حتی خودت.» «اما من هیچ‌کسو یادم نرفته... هیچ‌کسو.» •پایان یافته• 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 ↳ᴊᴋ & ɴᴏʀᴀ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 ↳ᴍᴀғɪᴀ,sᴍᴜᴛ,ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ،ᴍʏsᴛᴇʀʏ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 ↳ɴᴏᴜʀᴀ ★·.·'¯'·.·★ 𝐓𝐞𝐥𝐞𝐠𝐫𝐚𝐦 ↳ʙᴛsғɪᴄ696 درحال ویرایش
BTS Oneshot by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 8,823
  • WpVote
    Votes 586
  • WpPart
    Parts 3
وانشات‌های دخترپسری و کاپلی شامل: ¤ عروس سرخ (جونگ‌کوک) ¤ عصر سیاه(جونگ‌کوک) ¤ ساعت چهار(جونگ‌کوک) ¤ یک روز بدون فردا(تهیونگ) ¤ بیبی بانی (ویکوک) ¤ شکوفه‌های یخ زده(کوکمین) ¤ یک فنجان خاطره‌ی سرد شده( ویمین) به قلم ایوا🍃
Hireath by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 73,120
  • WpVote
    Votes 8,272
  • WpPart
    Parts 41
•| اتمام یافته|• مردی با دستانی آلوده به مرگ، مجبور به همراهیِ معشوقه‌ای اجباری‌ست! آیا معشوقه‌ی تازه، قادر به لمس تاریکی آن روحِ زخمی است؟ یا اینکه خودش، همان آتش خاموشی‌ناپذیری‌ست که قرار است بسوزاند و روشنایی بیاورد؟ در دالان‌هایی پر از راز، جنون، و حادثه، گاهی عشق نه نجات است، نه نابودی؛ بلکه پیچیده‌ترین کابوس مشترک است... _ جونگ‌کوک (استریت) ویمین (کاپلی) به قلم ایوا🍃
Belamour [ TW1 ] by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 17,993
  • WpVote
    Votes 2,984
  • WpPart
    Parts 17
•|اتمام یافته|• مین یونگی بزرگ‌ترین اشتباهش رو وقتی انجام داد که از زندان روانی کیسان فرار کرد! البته فرارش مشکلی نداشت اگر اون دختر روان پریش رو هم آزاد نمی‌کرد. دختری به نام سانی که عاشق مردی ۱۲ سال از خودش بزرگتر شده بود و برای به دست آورد ناجی عزیزش، مین یونگی، نقشه‌ی غیرمنصفانه‌ای کشید... ◾️نام: دو دنیا [ فصل اول: بِلامور _ فصل دوم: نیران] ◾️ژانر: عاشقانه، مافیایی، تاریخی، فانتزی ◾️کاراکتر اصلی: مین یونگی به قلم ایوا🍃
BTS Scenario  by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 105,421
  • WpVote
    Votes 9,353
  • WpPart
    Parts 30
سناریوهای دخترپسری از تمام اعضا... ¤ ️وقتی کوکی که یه آیدلِ مشهورِ، می‌فهمه ازش حامله شدی... ¤ وقتی تهیونگ یه خون‌آشامه و تو معشوقه‌‌ای که شیفته‌ و دلباخته‌شی... ¤ وقتی جیمین با اعضا دعواش شده و اومده پیش تو تا آرومش کنی... ¤ وقتی از ناپدریت کتک خوردی و هوسوک متوجه می‌شه... ¤ وقتی اطلاعات مهم مین‌یونگی رو اشتباهی پاک می‌کنی و کینک‌های ددی بودنش برمی‌گرده! ¤ وقتی نامجون یه بادیگارد و تو از این شغل خطرناکش ناراحتی... ¤ وقتی قراره اولین دفعه توی بار سرویس بدی و جین [متصدی بار] بهت بوسیدن رو یاد میده... و بیش از ۵۰ سناریو با موضوعات مختلف از همه‌ی اعضا... به قلم ایوا🍃
Niran [ TW2 ] by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 6,974
  • WpVote
    Votes 1,164
  • WpPart
    Parts 18
تهیونگ از قلمرو والونا، کسی که بین مردم محبوبه، برای رسیدن به پادشاهی به یک وارث نیاز داره! اما اون یک راز بزرگ رو پشت در خوابگاهش نگه می‌داره... نیران! دو رگه‌ی انسان و پری که برای هر دو گونه یک لکه‌ی ننگه و وجودش باعث نحسیه... کسی که زیر سایه‌ی والامقام تهیونگ، مخفیانه زندگی می‌کنه و با وجود اینکه لیاقت این کار رو نداره، اما عاشق شاهزاده‌ی سرد و سخت دل والونا می‌شه... کیم تهیونگی که فقط به قدرت و رسیدن به پادشاهی فکر می‌کنه. قصه‌ی بلند این پری‌زاده‌ی مخفی رو در "نیران" دنبال کنید. ■ کاراکترهای اصلی: تهیونگ، نیران ■ کاراکترهای فرعی: شوگا، سانی ■ ژانر: تاریخی، فانتزی، عاشقانه به قلم ایوا🍃
Fly To You  by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 26,435
  • WpVote
    Votes 3,311
  • WpPart
    Parts 11
•|اتمام یافته|• کیم تهیونگ، ستاره‌ی جهانی BTS, در پروازش به نیویورک دچار سانحه‌ی هوایی می‌شه اما وقتی چشم باز می‌کنه می‌بینه زندگیش کاملا عوض شده و اون الان فقط یه گلخونه دار ساده‌ست که یک سال و نیمه ازدواج کرده و یه پسر ۸ ماهه داره! چه اتفاقی برای زندگی قبلی کیم تهیونگ افتاده؟ قراره با این زندگی جدید و عجیبش چی‌کار کنه؟ برای فهمیدنش، مینی فیک "پرواز به سوی تو" رو دنبال کنید... کاراکتر اصلی: تهیونگ، آیرین. ژانر: عاشقانه، سورئال، فلاف به قلم ایوا🍃