me and novel
7 stories
𝗣𝗹𝗮𝘆𝗹𝗶𝘀𝘁 by mariaariexol
mariaariexol
  • WpView
    Reads 563
  • WpVote
    Votes 119
  • WpPart
    Parts 9
در اعماق سوگ و غم؛ دو نفر بعد از ۱۰ سال فاصله دوباره سر راه هم قرار میگیرن.پر تردید و شک برای جلو اومدن یا عقب ایستادن و تماشا کردن. بین تموم تجربیات تلخ و تروماها. یک نفر همیشه اولین قدمو برمیداره تا مسیر جدیدی رو شروع کنه. _دوبار مثل ترسوها فرار کردم و رفتم. به جای اینکه وایسم و ثابت کنم که موندنیم. برای بار سوم این اشتباهو نمیکنم. حتی اگه بهم فرصت نده بازم وایمیستم. ☆Fic name : #PLAYLIST ☆Couples : Chanbaek _ kaisoo ☆Genre : Romance, Dram ☆Writer : MARIA
bloody Werewolf [ Chanmin ] by melisastay
melisastay
  • WpView
    Reads 6,623
  • WpVote
    Votes 735
  • WpPart
    Parts 20
-چی میشه وارث وینستون ها نخواد با یک خون آشام دیگه ازدواج کنه و ادامه نسل بده؟ و چی میشه دقیقا دل به دشمنش ببنده؟ Couple:chanmin,hyunlix,minsung,girl×boy. Gerne:romance,vampire,werewolf,angst.
My boy by titi_2013
titi_2013
  • WpView
    Reads 16,966
  • WpVote
    Votes 1,546
  • WpPart
    Parts 18
سونگمین امگای خاندان کیم که در اتش سوزی سوخته و چان برای نجات جفت اش اون رو به سرزمین انسان ها برد و سال های سال از او محافظت کرد و حالا وقتی به سنی رسید که جفت اش رو کنار خودش نگه داره و به عنوان لونا در سرزمین خودش نگه داره کاپل: چانمین، مینسونگ، هیونلیکس، چانگجین(چانگبین و ای ان)
Arranged marriage by TheNilou
TheNilou
  • WpView
    Reads 12,149
  • WpVote
    Votes 1,916
  • WpPart
    Parts 19
جیسونگ پسرخوانده ی خانواده ی هان طبق توافق خانواده ی خودش و خانواده ی لی مجبور به ازدواج با لی مین هو پسر خانواده ی لی میشه ؛ چی میشه اگر کم کم اتفاقاتی بیوفته و حس هایی بین این دو نفر شکل بگیره؟! _نمیدونم چطوری شد ، اما وقتی به خودم اومدم دیدم عاشقت شدم. _ اگر یه روز به عقب برمی گشتم جلوی این اتفاق رو می‌گرفتم. Fic Name: Arranged marriage (ازدواج قراردادی) Genre:Dram , Slice of life , Angst , Romance, Smut Main couple: Minsung Another couple: Hyunlix , Chanmin Up day: Sunday
Minsung's  L☆ve🔞 by mary_yzz
mary_yzz
  • WpView
    Reads 23,997
  • WpVote
    Votes 1,909
  • WpPart
    Parts 18
#minsung#hyunlix#smut#slice of life#happy end وقتی که هان و مینهو هم خوابگاهی میشن..🔞
𝐁𝐋𝐀𝐂𝐊 𝐖𝐎𝐋𝐅 by liansmoon
liansmoon
  • WpView
    Reads 15,168
  • WpVote
    Votes 1,774
  • WpPart
    Parts 26
گرگ‌سیاه قدرتمند‌ترین و خطرناک‌ترین آفریده‌ی الهه ماه هستند. چیز متفاوت از هر موجودی که افریده. اون‌ها غیرقابل کنترل و با خوی وحشی ، به تمام دنیا فرمانروایی میکنند...چه در رعب و وحشت و چه در خوشی و عدالت در قدرت حرف اول رو میزنن. هوانگ‌هیونجین‌سومین‌گرگ‌سیاه‌‌شاهزادهِ توالایت که از بچگی همه ازش وحشت داشتند در نوجوانی به دلیل وجود خطرناکش به طور پنهانی از سلطنت طرد شد و با گذشت زمان و دلایلی قبیله ی خودش رو تاسیس کرد و تمام دنیا رو تصرف کرد. با وجود قدرت و چیز هایی که داشت اون راضی نبود‌..چون فقط یک چیز میخواست《امگاش!》 و حالا پس از گذشت چندسال... بخاطر حس انتقام و جنونی که نسبت به امگاش داشت سرزمین‌مون‌استارک رو توی مشت های خودش گرفت و از همه مهمتر امگای‌دوردونه‌اش رو.. . "..فرار‌کنید‌سرورم قلبش‌از‌‌اضطراب‌محکم‌به‌قفسه‌ی‌سینه‌اش‌میکوبید:چی‌شده؟ ...جون‌خودتون‌رو‌نجات‌بدین..." "‌اون‌زیبا‌ترین‌امگا‌روداره. همانطور‌که... برازنده‌ی‌یک‌گرگ‌سیاه‌عه!" "ازت‌متنفرم‌هوانگ‌هیونجین...از‌اینکه‌امگای‌تو‌باشم‌متنفرم..متنفرم!" ‌𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄: 𝐇𝐘𝐔𝐍𝐋𝐈𝐗_𝐌𝐈𝐍𝐒𝐔𝐍𝐆
𝗗𝗥𝗨𝗫𝗬.{ 𝖧𝖸𝖴𝖭𝖫𝖨𝖷 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖧𝖮 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖦𝖩𝖨𝖭.} by KIM_I_A_1485
KIM_I_A_1485
  • WpView
    Reads 43,865
  • WpVote
    Votes 6,553
  • WpPart
    Parts 48
دروکسی؛ به معنای چیزی که از بیرون کامل و بی نقصه اما از درون پوسیده و فاسد. 𝗗𝗥𝗨𝗫𝗬 𝖢𝖮𝖴𝖯𝖫𝖤: 𝖧𝖸𝖴𝖭𝖫𝖨𝖷 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖧𝖮 𝖦𝖤𝖭𝖱𝖤: 𝖢𝖱𝖨𝖬𝖨𝖭𝖠𝖫 , 𝖬𝖸𝖲𝖳𝖤𝖱𝖸, 𝖯𝖲𝖸𝖢𝖧𝖮𝖫𝖮𝖦𝖨𝖢, 𝖱𝖮𝖬𝖠𝖭𝖢𝖤. هشدار! این فیکشن شامل صحنه های خشن، قتل و خونریزی است. هیونجین از انتخاب رشته جا میمونه و مجبور میشه روانشناسی جنایی رو انتخاب کنه و واحد هاش رو توی آگاهی حضوری بگذرونه. در همین حین درگیر پرونده ی قاتل سریالی "رونین" میشه. رونین کسیه که زوج های عاشق رو میکشه و از وقتی که هیونجین وارد اون اداره میشه براش نشونه میذاره اما هیونجین که هیچ پارنتری نداره! پس رونین به چه دلیلی دنبالشه؟ دلیل اینکه بعد از حضور هیونجین علاوه بر زوج ها افراد خاصی رو میکشه چطور؟ چی میشه اگه رونین توی اداره زیر گوش سروان بنگ و کارآموز تازه کار، هیونجین نفس بکشه و کسی نفهمه؟ 𖣘𖣘𖣘 _هیچوقت نمیتونی بفهمی وقتی جلوی اون همه ادم روی هوا بود، وقتی اون طناب لعنتی دور گردنش پیچیده بود و دست و پا میزد برای ذره ای اکسیژن اونم درست جلوی چشم‌هام من چه حالی داشتم!