kimkai_exoteez's Reading List
16 stories
Alora by sabaajp
sabaajp
  • WpView
    Reads 86,321
  • WpVote
    Votes 15,441
  • WpPart
    Parts 34
آلورا ژانر: فانتزی، امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان ************************************************ خلاصه: ازدواجی که میتونست دو خانواده رو به هم پیوند بده اونقدر براشون مهم بود که تحت هیچ شرایطی نمیخواستن عقب بکشن. به همین خاطر زمانی که دختر بتای آقای بیون یک روز قبل از مراسم ازدواجی که از پیش براش تعیین شده بود فرار کرد، بیون بکهیون، پسر بیچاره و امگای اون خانواده مجبور شد به جای خواهرش در جایگاه قرار بگیره و با تن دادن به ازدواج با پسر عجیب و مرموز آلفای خانواده‌ی پارک، خانواده‌ی خودش رو از رسوایی و خطر ورشکستگی نجات بده. بکهیون امگای بیست ساله و خوش اخلاقی که ماه های آخر کارآموزیش رو در یکی از کمپانی های تفریحی بزرگ کره میگذروند هیچ زمان فکرش رو نمیکرد که فقط چند روز قبل از دبیو به عنوان آیدل نسل جدید کیپاپ مجبور شه پا به زندگی مردی بذاره که باعث نابودی رویاهاش شده بود. مردی که حالا اون رو به عنوان یک هیولا میدید. هیولایی به اسم پارک چانیول... ******************* 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
Fake Chats KV by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 143,974
  • WpVote
    Votes 11,731
  • WpPart
    Parts 21
فیک‌چت‌های تک‌پارتی و چند پارتیِ کوکوی🍓✨
𝘽𝙡𝙖𝙘𝙠 𝙢𝙞𝙧𝙧𝙤𝙧ˢᵉᵏᵃⁱ by __unemployed__
__unemployed__
  • WpView
    Reads 2,250
  • WpVote
    Votes 673
  • WpPart
    Parts 13
𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: 𝙷𝚘𝚛𝚛𝚘𝚛, 𝙰𝚗𝚐𝚜𝚝, 𝚂𝚖𝚞𝚝 𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: 𝚜𝚎𝚔𝚊𝚒 𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻: 𝚣𝚘𝚢𝚊 𝓔𝓭𝓲𝓽𝓸𝓻 𝓪𝓷𝓭 𝓬𝓸𝓿𝓮𝓻 𝓭𝓮𝓼𝓲𝓰𝓷𝓮𝓻: 𝙷𝚊𝚗𝚗𝚊𝚑 خلاصه: ◖تصویری درون آیینه با لبخند گفت "یعنی باید واقعیت رو بهتون بگم؟" ◖بعد از اینکه یه ضربه‌ی روحی‌ باعث شد همه‌ی خاطرات بچگیش رو فراموش کنه، جونگین درگیر توهمات و کابوس های وحشتناک شده. یک روز که دنبال خونه میگشت، یه توهم اونو به مرد جذابی میرسونه... شاید اون دیدار شروع همچی باشه... بعد اون دیدار، اتفاقاتی میوفته و دوباره کابوس ها و توهمات جونگین شروع میشن... دست های خونی جدا شده از بدن که دست مالیش میکنن! جونگین میتونه رازی رو که فراموش کرده به یاد بیاره؟ یا... شاید بهتره بعضی رازها همیشه ناگفته بمونن؟... ❖این فیک نوشته شده از روی مانهوایی به همین نام است!
𝚂𝚎𝚌𝚛𝚎𝚝 𝚕𝚒𝚏𝚎 by merilakkk
merilakkk
  • WpView
    Reads 38,650
  • WpVote
    Votes 8,515
  • WpPart
    Parts 39
𝙽𝚊𝚖𝚎 : 𝚜𝚎𝚌𝚛𝚎𝚝 𝚕𝚒𝚏𝚎ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉ 𝙲𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎 : 𝚔𝚊𝚒𝚛𝚒𝚜 , 𝚜𝚎𝚔𝚊𝚒(𝚖𝚊𝚒𝚗) 𝙶𝚎𝚗𝚛𝚎 : 𝚜𝚌𝚑𝚘𝚘𝚕 𝚕𝚒𝚏𝚎 , 𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎 , 𝚜𝚖𝚞𝚝 𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝚖𝚎𝚛𝚕𝚒𝚗 *** سهون استاد کالج بزرگِ سئول ، یک استاد دانشگاه جدی در کره ، تو سال جدید تحصیلی با یک پسره شکلاتیه کله شق آشنا میشه ، از قضا یه شکلات تلخ...یه رابطه ی شیرین...
▪I'm sorry, but I love you▪︎ by fatemehabed78
fatemehabed78
  • WpView
    Reads 91
  • WpVote
    Votes 22
  • WpPart
    Parts 1
▪︎ببخشید ولی دوستت دارم▪︎ کاپل:krisho ●one shot● تو هیچ وقت نفهمیدی چقدر دوستت داشتم
The tormentor[Completed] by sabaajp
sabaajp
  • WpView
    Reads 193,090
  • WpVote
    Votes 31,111
  • WpPart
    Parts 70
شکنجه گر ژانر: عاشقانه، رمنس، معمایی، مافیایی، انگست، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان، ویکوک ******************* بک سفید و چان سیاه بک شاد و چان خنثی بک عاشق و چان سرد بک ظریف و چان قوی بک خیلی تلاش کرد لبخند رو به لبهای چانیول بداخلاقش برگردونه ولی نمیدونست بهای همچین کاری این میشه که لبخند برای همیشه از روی لبهای خودش پاک شه ************************* برشی از داستان: بکهیون تلخندی زد و روی برگه ای که جلوش بود نوشت: من زیاد میخندیدم...شاد بودم... یه آدم سرشار از شور زندگی با آرزوهای زیاد... دروغ نیست اگه بگم چانیول رو از همه ی دنیا بیشتر دوست داشتم و فکر میکردم میتونه دربرابر تمام دنیا ازم محافظت کنه. ولی اون پسر به مرور زمان تغییر کرد...بدجنس شد و اذیتم کرد.عاشقم بود یا نه رو نمیدونم اما میدونم که الان ازم متنفره... قبلا عاشق صدام بود و هرکاری میکرد که صدای خندم رو بشنوه و ازم میخواست براش حرف بزنم اما بعد از اینکه صدای داد و التماسهامو وقتی زیردست و پاش کتک میخوردمو شنید و خوشش نیومد دهنمو بست و بارها سرم داد زد تا صدامو ببرم و ساکت شم و من هم...ساکت شدم...برای همیشه... ********************* 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
Eiva by SunShiine_88
SunShiine_88
  • WpView
    Reads 19,248
  • WpVote
    Votes 3,011
  • WpPart
    Parts 19
| ایوا | |سکای، چانبک| |رومنس، درام، اسمات| | فیک، کامل شده| |خلاصه: اوه سهون و اوه جونها، پسربچه ای که به فرزندخوندگی گرفته شده، پناه اوه جونگین هستند... پناه کسی که در عین بی پناهی، پناه خانواده سه نفرشونه... داستان دقیقا از جایی شروع میشه که جونگین، همسرش رو مجبور میکنه به جشن نامزدی چانیول هیونگ برن. جایی که سر و کله ی دوست پسر سابق جونگین پیدا میشه و جونگین قراره یه چیزهایی رو از همسر لجباز و حسودش پنهان کنه... سهون قراره چه واکنشی به گذشته عجیب و غریب همسرش نشون بده؟ سهون همسرش رو به خاطر پسرشون میبخشه و یا... |
༺𝑩𝒆𝒊𝒏𝒈 𝑨 𝑷𝒂𝒓𝒌 | 𝒫ℯ𝓇𝓈𝒾𝒶𝓃 𝓉𝓇𝒶𝓃𝓈𝓁𝒶𝓉𝒾ℴ𝓃༻ by BIueCloud
BIueCloud
  • WpView
    Reads 278,773
  • WpVote
    Votes 52,488
  • WpPart
    Parts 40
─من و چانیول، وقتــی بـچه بودیم بهتــرین دوسـت‌های هم به حسـاب مـی‌اومدیم. اون یه دوسـت‌دختـر داشــت. ولی وقتــی پدربزرگ‌ـامون خـواستـن باهـم ازدواج کنیــم، مجبـور شـد باهـاش بهـم بـزنـه؛ با دختـری که واقعـاً عاشـقـش بـود. مـن عاشــقشم اما اون نمیـدونه و برای من سخـته که بخـوام این احساسات‌رو برای حـفظ دوسـتی ای که دیگه وجــود نداره توی ســینه‌ام نگــه دارم. ༆𝓝𝓪𝓶𝓮: Being A Park ༆𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: کالج، انگست، امپرگ، عاشقانه ༆𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: چانبک، کایسو ༆𝓣𝓻𝓪𝓼𝓵𝓪𝓽𝓸𝓻: 𝑩𝒍𝒖𝒆𝑪𝒍𝒐𝒖𝒅☃︎ ༆𝓢𝓽𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓷𝓽: #Full ༆𝒜𝓰𝓮𝓼: +15 🏅𝑹𝒂𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈𝒔: 1 in #چانیول 1 in #بکهیون 1 in #چانبک 1 in #بکیول 1 in #کایسو 1 in #کای 1 in #فارسی 1 in #فنفیکشن 1 in #گی 1 in #ترجمه 1 in #اکسو 1 in #انگست 1 in #lgbtq 1 in #chanbaek 1 in #Kaisoo 1 in #Kai 1 in #Baekhyun 1 in #Baekyeol 2 in #Romance 2 in #Chanyeol 2 in #Exo 2 in #mpreg
SECRET by Tedy_88
Tedy_88
  • WpView
    Reads 6,718
  • WpVote
    Votes 1,690
  • WpPart
    Parts 19
عنوان: عنوان: #راز 🤫 #SECRET 👬 کاپل‌ها: سکای، چانبک، [ ؟؟؟ ] 🔍 ژانر: درام، انگست، ر‌‌ُمنس، اسمات ✒ نویسنده: تـــدی 🐻 خلاصه داستان ✍ توی این جامعه پول و قدرت همیشه حرف اول رو میزنن و کسی که این دو رو نداشته باشه هیچی نیست. اما کیم جونگین علاوه بر این دو یک قانون دیگه‌ای هم داره که اکثر آدم‌های اطرافش به خاطر این قانون ازش فرارین. تنها بودن سخته اما جونگین سرسختانه به انضباط کاریش پایبنده و قرار نیست به هیچ کس آسون بگیره. آیا این قوانین تا ابد برای جونگین پایدار می‌مونن؟ یا وجود شخص بی‌خیالی مثل سهون قراره همه چیز رو تغییر بده؟ به هرحال همه‌ی آدم‌ها یک راز برای مخفی کردن از دیگران دارند، ما رازهامون رو از خیلی‌ها پنهان میکنیم، حتی از خودمون...
Rᴇᴘʟᴀᴄᴇᴍᴇɴᴛ🎨Sᴇᴋᴀɪ🎨جایگـزین-Full by Diyaan93
Diyaan93
  • WpView
    Reads 10,565
  • WpVote
    Votes 1,946
  • WpPart
    Parts 8
‌‍ 💠̶C̶̶ᴏ̶̶ᴜ̶̶ᴘ̶̶ʟ̶̶ᴇ̶̶s̶ : ‌sᴇᴋᴀɪ🔹ʜᴜɴʜᴀɴ🔹ᴋʀɪsʜᴀɴ 💠̶G̶̶ᴇ̶̶ɴ̶̶ʀ̶̶ᴇ̶̶ ̶: ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ🔸ᴅʀᴀᴍ🔸ᴀɴɢsᴛ 📜یک سال تمام بوسیدمش تا راضی شد باهام بخوابه. من گی نبودم اما عاشق اون شده بودم. 1سال بهم فرصت داد تا پشیمون بشم اما حس من به اون خیلی عمیق تر از این بود که بخوام برای چندثانیه درد، بیخیالش بشم. اون مجسمه ی سنگی و بی روح، برای من مثل یه فرشته ی نگهبان بود. برام میخندید، من رو میخندوند و گاهی باهام شوخی میکرد. هرچند خیلی کم. کنترلم میکرد، برام تصمیم میگرفت، باعث دردم میشد، مردونگیم زیر سوال میرفت اما من، همچنان دیوانه وار عاشقش بودم. با تموم این ها من چطور میتونستم مدام باخودم تکرار نکنم که: اون...چرا ترکش کرد...؟؟ و در آخر بعد از 14ماه هنوز به هیچ نتیجه ای نرسیده باشم.