♥︎EXO♥︎
87 stories
Bloody oath by yzma_exo
yzma_exo
  • WpView
    Reads 205
  • WpVote
    Votes 41
  • WpPart
    Parts 8
گرگزاده‌ای است که در قلمروی ببرها زندگی می‌کند، کسی که ضعف و محدودیتش باعث شده همیشه در سایه بایستد، میان نگاه‌های تحقیرآمیز و انتظارهایی که نمی‌تواند برآورده کند. اما با ورود نیرویی غیرمنتظره، مرزهای جهانش به لرزه درمی‌آید. هر قدمی که برمی‌دارد، او را به سوی انتخاب‌هایی می‌کشاند که پیامدهایشان فراتر از تصور است، و سایه‌ی خطر و رازهایی که نمی‌تواند نادیده بگیرد، همچون تازیانه‌ای بی‌رحم بر سرش فرود می‌آید. در این میان، تاگوران، با حضور مرموز و تصمیم‌هایی که مسیر چانیول را تغییر می‌دهند، سایه‌ای سنگین بر جهان او می‌افکند و نشان می‌دهد هیچ چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست.
papercuts by bluishstory
bluishstory
  • WpView
    Reads 22,392
  • WpVote
    Votes 7,068
  • WpPart
    Parts 49
عشق اتفاق می افته. جونگین با تمام وجود بهش باور داشت و اصلا اهمیت نمیداد عاشق یه افسر پلیس شده در حالی که خودش هنوز دبیرستان رو هم تمام نکرده. افسر دو یه پلیس وظیفه شناس و محترمه که توی گروه تحقیقات و آمار مرکزی مشغول به کاره. عشق اتفاقه همونطور که مرگ.
♤ Desdemona ♤ by Viaiba
Viaiba
  • WpView
    Reads 18,318
  • WpVote
    Votes 3,057
  • WpPart
    Parts 14
دو خانواده مافیایی که به خون هم تشنه ان و برای کشتن همدیگه لحظه شماری میکنن .. چانیول آلفای خانواده نیکولایچ ، از یه پدر صربستانی و مادر کره ای و بکهیون امگای خانواده بیون ... این دو نفر هیچوقت فکرنمیکردن وسط دشمنی که خانواده هاشون باهم دارن ؛ عاشق همدیگه بشن . قرار های یواشکی همراه با ترس و لرز ؛ بوسه و لمس های سریع وسط مهمونی های بزرگ و دور از چشم بقیه ، کادوهایی که از سر ترس قایم میشدن ، تعصبی که روی همدیگه داشتن ، سرانجام همه اینا به یه ازدواج پنهانی منجر شد ‌. ولی هیچکدوم نمیدونستن که عشق و ازدواجشون قراره یه جنگ بزرگ بین دو خانواده رو شروع کنه . ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ ♤ ʜᴜɴʜᴀɴ ♧ ᴋʀɪꜱʜᴏ♡ ɢᴇɴʀᴇ : ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ , ᴍᴀꜰɪᴀ , ᴍᴘᴇʀɢ , ᴅᴀʀᴋ ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ꜱᴍᴜᴛ ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
sky| Hunhan/hanhun by kaisoo5162744
kaisoo5162744
  • WpView
    Reads 20
  • WpVote
    Votes 2
  • WpPart
    Parts 1
ژانر: عاشقانه/ روزمره / ازدواج اجباری / فیک چت / اسمات کامل نداره " به علت اینکه دوست ندارم به عنوان یک طرفدار توی مسائل جنسی آیدل هام دخالت کنم هیچگونه اسمات کاملی نداره پس اگر دنبال اسمات هستین لطفا اینجا نیاین" "فرض کن به عنوان مکنه یکی از بهترین گروه های کیپاپ در حال فعالیتی که یهو چشمات و باز میکنی و میبینی کره جنوبی برای کنترل جمعیت یک راه رو داره اجرایی میکنه "تا یک هفته با یک نفر ازدواج کنین یا با انتخاب دولت و به صورت رندوم برای تمام عمرتون وارد یک رابطه چند نفره نامعلوم بشین"  شما باشین چیکار میکنین؟ سهون دو راه بیشتر نداشت یا باید با یکی ازدواج میکرد یا تا آخر عمر با چند تا غریبه وارد رابطه میشد و خب اون ازدواج رو انتخاب ‌کرد با بزرگترین هیونگش شیومین اما نمی‌دونست چطور شد که به جای شیومین با لوهان هیونگش ازدواج کرده و الان حقیقتا حس خوبی نداره... شما هم وقتی با کسی که قبلا بهتون اعتراف کرده و چندین سال هست ندیدینش و دقیقا دست بر قضا اولین بوسه تون هم هست توی یک اتاق تنها باشین و با هم ازدواج کرده باشین حس خوبی ندارین... همه چی از نظر سهون قابل کنترل بود تا متوجه شد تنها کسی که تو این سالهای دوریشون تغییر نکرده خودشه و صبر کن چرا این لوهان هیونگ جدید باعث میشد قلبش تند تر بزنه؟ اون فقط برای سه
MIGRAINE by LitttleBlack
LitttleBlack
  • WpView
    Reads 291
  • WpVote
    Votes 48
  • WpPart
    Parts 11
Au début, tu étais ma paix. Un souffle calme dans ma tempête. Et sans le savoir, tu es devenu mon remède. Celui qui guérit ce que personne ne voit. Celui qui répare mon âme sans poser de questions. Mon remède, mon refuge, mon tout.
ennui by LitttleBlack
LitttleBlack
  • WpView
    Reads 38
  • WpVote
    Votes 8
  • WpPart
    Parts 1
-مشکلم اینه که ترسیدم... کیونگسو این اتفاقا نحسن... این بارون، اینکه من امسال نمیتونم سالگرد ازدواجمون رو باهات جشن بگیرم، اینا همش یه نشونه ست... حتی خودت....تو... خیلی راحت با نبودن من کنار اومدی...با بهم ریختن برنامه مون.
bad guy by LitttleBlack
LitttleBlack
  • WpView
    Reads 44
  • WpVote
    Votes 10
  • WpPart
    Parts 1
-چرا تصمیم گرفتی سیگار بکشی؟ اول جا خورد، توقع نداشت چانیول این سوال و بپرسه و احتمالا جوابی واسه ش نداشت. یکم من و من کرد و توپ و انداخت توی زمین چانیول. +اومممم....خودت...خودت چرا میکشی؟ چانیول با انگشت شستش بالای ابروش رو خاروند. -چون من یه پسر بدم. کیونگسو بشکنی زد و با یه قیافه راضی گفت: +دقیقا!...چون ما پسرای بدی هستیم.
 Stupid mistake by LitttleBlack
LitttleBlack
  • WpView
    Reads 30
  • WpVote
    Votes 9
  • WpPart
    Parts 1
-بعد شام معمولی سوممون دیگه قرار نیست یهویی فرار کنی. قبل اینکه از باشگاه بری باید یه خداحافظی گرم باهام داشته باشی. ایموجی ای که داشت از گرما عرق میریخت رو اضافه کرد و ریز ریز خندید. - میدونی بوسیدن حدود۸ تا ۱۰ کالری توی دقیقه میسوزونه. ایموجی شیطانی بنفش در حال لبخند زدن رو بعد تموم شدن جمله ش گذاشت. -لازم نیست خجالت بکشی...فقط جهت اطلاعات عمومی گفتم. بیشتر و بلند تر خندید و پیام رو ارسال کرد و از اتاق بیرون رفت.
Dear November by LitttleBlack
LitttleBlack
  • WpView
    Reads 368
  • WpVote
    Votes 69
  • WpPart
    Parts 8
Are you lost?
My Cherry Tart "Sonini" by Tamana81
Tamana81
  • WpView
    Reads 108
  • WpVote
    Votes 28
  • WpPart
    Parts 2
_دوست دارم جونگین +چی گفتی؟ _میگم مراقب باش دستت نسوزه وقتی داری قهوه درست میکنی +حواسم هست _بذار ببینم کیک پخته؟ +منم دوست دارم یول _ها؟ +هیچی میگم دستکش دستت کن نسوزی _منم +توهم چی؟ _منم حواسم هست