این فیک قبلا در تلگرام آپلود شده🔴
جئون جونگکوک بوکسور مشهوری که همه فکر میکنن خوشبختترینه ، بالاخره سروکلهاش پیدا میشه تو زندگی بالرینی که ۱۰ ماه پیش همه چیزش رو ازش گرفت و اونو به خاک سیاه نشوند. قراره توی این زمستون سرد جیزل داستان رو بشکنه و خوردش کنه همونطور که این بلا سر خودش اومد. ولی آیا عشقی که تا مغز استخونهاش نفوذ کرده این اجازه رو بهش میده؟
باید دید.
کاپل: جونگکوک و هاسونگ
ژانر: موزیکال، عاشقانه، اسمات، درام
گاهی آدمها در آتش نمیسوزند،
در خاطرهای نیمهتمام خاکستر میشوند.
نرا، دختری که به دنیا آمد تا مقصر باشد،
در شبی تاریک جا گذاشته شد.
جونگوک، پسری که همیشه برای دیگران جنگید،
در همان شب همهچیز را فراموش کرد.
سالها گذشت، زخمها عمیقتر شدند،
و حالا آن دو در دو سوی یک بازی خونبار ایستادهاند.
یکی با حافظهای تار،
دیگری با قلبی سیاهتر از هر گذشتهای...
«منو یادت نیست، آره؟»
«اسم تو رو همه فراموش کردن... حتی خودت.»
«اما من هیچکسو یادم نرفته... هیچکسو.»
•پایان یافته•
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞
↳ᴊᴋ & ɴᴏʀᴀ
𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞
↳ᴍᴀғɪᴀ,sᴍᴜᴛ,ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ،ᴍʏsᴛᴇʀʏ
𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫
↳ɴᴏᴜʀᴀ
★·.·'¯'·.·★
𝐓𝐞𝐥𝐞𝐠𝐫𝐚𝐦
↳ʙᴛsғɪᴄ696
درحال ویرایش
استریت
اسم فیک : شب دردناک
شخصیت ها اصلی: جئون جونگکوک و پارک ات
خانواده پارک و خانواده جئون با هم شراکتی دارن و همچنین با هم کار میکنن
خانواده پارک در خارج زندگی میکنن و خانواده جئون در سئول برایه اینکه کار های آن ها به ترتیب بشه خانواده پارک به سئول سفر میکنن
و دختر داستان ما.... شجاع و زیرک پرو و خوش صحبت زیبا و جذاب شیطون بامزه....
زیبا گفتن که رفتن به جایی که جهنمت میشه با پا های خودت میری
داستان زندگی هر دختری به یه شکل میگذره داستان ات در این زندگی به شکل سختی میگزره دخترا برایشان همین مهمه همین اسم یعنی" دختر "
ولی برایه پسرا فقد یه هوس و گذرا هست " هر دختری برایشان "
پسره داستان ما پسر باهوش و خوش اخلاق شیطنت های زیادی داره پسری بود که همیشه خوشگذران های میکرد ولی رو کارش خیلی حساس بود شرکت طراحی را اداره میکرد و شریکش خانواده پارک هم طراحی های مثل طراحی اونا رو داشت ولی نه به اندازه طراحی دختره آقا پارک یعنی پارک ات ....
🔴متوقف شده🔴
-هیوا- یعنی امید...
اما امید همیشه روشن نیست.
گاهی شبیه نوریه که فقط از دور دیده میشه.
گاهی مثل صدای کسیه که دیگه برنمیگرده...
و گاهی، تنها چیزیه که وقتی همهچیز از بین رفته، هنوز نفس میکشه.
هیوا، فقط یک اسم نیست.
یه زمزمهست توی دلِ تاریکی.
یه قول نانوشته به خودت،
که حتی وقتی دنیا لهت کرد،
تو هنوز بلند میشی...
نه برای انتقام.
نه برای دیگران.
فقط برای اینکه امید،
همون چیزیه که باهاش زندهای.
.
.
.
زندگی چویی مینهه در دنیای واقعی پر از دروغ و رنج بود، تا اینکه یک تصادف ناگهانی همه چیز را تغییر داد. مینهه وارد دنیای موازی میشود، جایی که نسخهای از خودش با تصمیات متفاوتی، در حال زندگی متفاوتی است. در این دنیای جدید، او باید با انتخابهای جدید، گذشتهاش را فراموش کند یا در دام آن بماند.
"هیوا"، داستان امید، رهایی و فرصت دوبارهای است که در دنیای موازی به او داده شده. آیا میتواند سرنوشتش را تغییر دهد یا در تکرار گذشتهاش غرق میشود؟
"هیچوقت فکر نمیکردم یه روز، وسط دود و هیاهوی دنیا، مرگ تنها راه نجاتم باشه."
برای یه لحظه ساکت شد، بعد گفت:
«صدات غم داره... حالت خوبه؟»
لبخند تلخی زدم.
«نمیدونم... شاید آره، شاید نه.
فقط... خواستم بگم آهنگات... مخصوصاً اون یکی... Still With You... حس زندگی
"من یه ادم کش لنتی نیستم من یه جیب برم دست از سرم بردار"
جونگکوک بلند سرش داد کشید و روی میز کوبید
"باشه ولی اون دختر کوچولو قبول کرده شاید بخوای بخاطر اونم که شده لجبازیو بزاری کنار"
از حرص دندوناشو بهم میسابید
"تهیونگ محض رضای فاک پای اونو وسط نکش"
جونگکوک با اخم به تهیونگ هشدار داد
"دوسش داری؟"
تهیونگ با خنده پرسید جونگکوک سر جاش نشست
"به تو هیچ ربطی نداره"
تهیونگ ابروهاشو بالا انداخت
"پس عاشقشی"
جونگکوک چشم غره ای بهش رفت
×
×
شخصیت اصلی: جونگکوک
کاپل: دختر پسری، یونمین
"Who are you"
"Someone you loved..now look into my eyes, you'll forget that I saved you, you have to stay away from me. I can't lose you twice" -Jungkook