best
4 stories
Wind of the dawn - kookv by misfit_fic
misfit_fic
  • WpView
    Reads 3,128
  • WpVote
    Votes 452
  • WpPart
    Parts 8
❞طلوع باد❝ ❞ جئون جونگکوک، شاهزاده سومی است که به دنبال راه هایی برای لبخند زدن دوباره مادرشه و البته قاطعانه از باخت در برابر دشمن‌ـش امتناع میکنه. تنها چیزی که میخواد تاج و تخته اما سرنوشت براش بیش از یک تاج رقم میزنه. و تهیونگی که از دست برده ها نجات پیدا می کنه، و همسر جونگکوک میشه، برای قدرت می جنگه و بهش تاجی رو میده که تموم زندگیش میخواسته. ❝ ⋆ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : kookv, secret ⋆ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : Omegaverse, Fluff, Smut, Angst, Fantasy, Historical, Mpreg, Slow burn, Hurt/Comfort ⋆ 𝖳𝗋𝖺𝗇𝗌𝗅𝖺𝗍𝖾𝗋 : #Mah
Leave the Ruins Where They Fall by Vante191
Vante191
  • WpView
    Reads 2,535
  • WpVote
    Votes 494
  • WpPart
    Parts 13
یادتان باشد، تمام پوسترهای دولت این را می‌گویند، مارک‌شده‌ها بودند که دنیا را ویران کردند. دنیای قدیمی در برابر قحطی و خشکسالی و مصیبت از دست رفت و دنیای جدید و خشن‌تر به جای آن برخاست. یک شهر به چند منطقه تقسیم شد، یک پادشاه و دربار قدرتمندش به آن حکومت می‌کنند، جایی که مارک‌شده‌ها در فلاکت و ستم تقلا می‌کنند زندگی خود را تأمین کنند، یک اشتباه می‌تواند برای همیشه شما را به مجازات بکشاند -محکومیت به کار سخت در کارخانه‌ها و گلخانه‌ها یا زندگی به عنوان همراه اسیر شده در آپارتمان‌های طلای برگزیده‌های منطقه داخلی. اما انقلابی در سایه‌ها به جنبش افتاده و همه چیز در شرف تغییر است. ~ ×فن فیکشن ترجمه شده× کاپل؟ خودتون بخونید. ژانر؟ توی تگ های داستان اون پایین هست.😗 ⚠️هشدار: این داستان دارای صحنه های خشونت‌آمیز، تجاوز، شکنجه و غیره است. لطفاً هشدار های اول هر پارت رو جدی بگیرید. ورژن اصلی این داستان به نویسندگی sharpa در سایت Archive of our own وجود دارد.
Hypoxia by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 34,572
  • WpVote
    Votes 5,853
  • WpPart
    Parts 29
🌊هیپوکسی : کمبود اکسیژن در بافت های بدن بر اثر خفگی. وضعیت: اتمام یافته کاپل: کوکوی ژانر: روزمره، رمنس، اسمات #HYPOXIA
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 369,635
  • WpVote
    Votes 52,306
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01